به گزارش سایت خبری پرسون، در روزهای اخیر حواشی بهوجود آمده پیرامون دیپلم افتخار هومن برقنورد سروصدا به پا کرد، حواشیای که باید سرچشمهشان را پیدا کرد.
جشنواره فیلم فجر سرافرازانه از چهلویکمین ایستگاه خود گذشت. جشنوارهای که در شب 22 بهمن برگزیدگانش را معرفی کرد تا نقطه پایانی مقابل تمامی حواشی بگذارد. جشنوارهای که از منظر کیفیت فیلمهای حاضر در آن، هیچ از دورههای پیشین کم نداشت و حتی در برخی موضوعات مثل تنوع ژانر، اقلیم و حتی کیفیت زیباشناختی از بسیاری از دورهها سر بود.
در روز اختتامیه هم خیلیها آمده بودند، از هومن برقنورد گرفته تا مجید صالحی، توصیههای پدرانه محمدحسین لطیفی و تذکرات محمدعلی باشِ آهنگر روی صحنه و پشت میز خطابه بزرگترین جشنواره سینمایی ایرانهم نشانههایی بودند از دغدغه و احترام اهالی هنر برای خانهشان، خانهای که نامش سینما است.
*حاشیههای یک لوح
بعد از برگزاری اختتامیه جشنواره، تصویری از دیپلم افتخار هومن برقنورد در فضای مجازی منتشر شد، لوحی بدون امضا، خط خوره و بدخط، غلط و...که با عجله نوشته شده بود.
مشخص بود که به سرعت این لوح تبدیل به تیتر یک فضای مجازی میشود. برخی از بازیگران نان به نرخ روز خور شروع کردند به زدن جشنواره که چرا چنین لوحی را به عنوان دیپلم افتخار ارائه کرده است.
آنها که سالها پیش برای حضور در جشنواره فیلم فجر له له میزدند، و به نظر امسال رو برگردانده بودند، نشان دادند که اتفاقا برعکس آنچه بیان میکنند در عمل چهار چشمی نگاهشان به جشنواره بوده است، در این بین به نظر میرسد روابط عمومی و دبیرخانه چهل و یکمین دوره از جشنواره فیلم فجر مقصرهای اصلی هستند.
*کم توجهی به دغدغههای اهالی رسانه جبهه انقلاب
روزهای ابتدایی جشنواره را به خاطر میآورم، روزهایی که خیلی از رسانهها خبر از عدم تطابق فکری تیم روابط عمومی جشنواره با دولت و البته دبیر جشنواره میدادند، گروهی از چهرههای اصلاح طلب که سالها تمام ستادهای خبری و بخشهای رسانهای جشنواره بزرگ کشور را در قرق خود در آورده بودند.
جالب اینجاست همان تیم دوباره متصدی جشنواره چهل و یکم فجر شدند و با اینکه دلسوزان جبهه انقلاب نگرانی خود را از این موضوع ابراز کرده بودند اما انگار رانت و لابیشان قدرتمندتر از آن بود که بتوان مقابل آن ایستاد.
جالب اینجاست که رویکرد این تیم آنچنان علیه حاکمیت تند است که حتی میتوان آنها را ذیل تحریم کنندههای جشنواره صورتبندی کرد. کافی است که برخی از نظرهای شخصیشان را در صفحات مجازیشان ببینید تا متوجه عدم تطابقشان با دولت سیزدهم بشوید.
*حواشی پیش آمده، محصول انتخاب اشتباه
از همان روز اول معرفی مدیر روابط عمومی و نفرات دبیرخانه اهالی رسانههای جبهه انقلاب دغدغهشان را در این باره چه به صورت خصوصی و چه در سطح انتشار عمومی اعلام کرده بودند و حالا هم این اتفاق محصول همین انتخاب نادرست است.
امروز بعد از انتشار لوح دیپلم افتخار هومن برق نورد که توسط تنابنده منتشر شد، تصویر لوح دیپلم افتخار پژمان جمشیدی هم توسط هوشنگ گلمکانی منتشر شد، چه تقسیم کار دقیقی.
حواشی ادامه پیدا کرد تا امروز، تا امروز که دبیرخانه و روابط عمومی جشنواره این اتفاق را اشتباهی سهوی عنوان کردند.
روابط عمومی و دبیرخانه جشنواره به هر دلیلی که این کار را کرده باشد قابل قبول نیست و باید پاسخگوی افکار عمومی باشد. آنها که خود را سلاطین ستادهای خبری میدانند و در همین جشنواره چهل و یکم هم به روشنی میشد گوشهای از تاج و تختشان را مشاهده کرد حالا باید گاف بزرگشان را توضیح دهند. در طول جشنواره در پردیس ملت کافی بوده سری به اتاقهای روابط عمومی و دبیرخانه بزنید تا به روشنی رویکرد و سبک کار این بخش ها را مشاهده کرد. سیگار کشیدن در فضای روابط عمومی، کشف حجاب و نگاه از بالا به اهالی رسانه تنها گوشه ای از آن چیزی است که خبرنگاران در این دوره از جشنواره تجربه کردند.
به جز بولتن جشنواره که کیفیتی قابل تقدیر داشت بر دیگر بخشهای روابط عمومی نقدهای بسیاری وارد است.
هرچقدر محمد خزاعی انقلابی و مدیری مدبر است و بیشک موفقیت این جشنواره وامدار رویکرد و نگاه اوست، هرچقدر اولین دوره از دبیری مجتبی امینی در جشنواره فیلم فجر قابل تقدیر است، به همان اندازه «روابط عمومی» جشنواره و بخشهای زیر مجموعه ضعیف عمل کردند و رفتارهایشان در طول برگزاری جشنواره آشکارا مبتنی بر رانت، غیرعادلانه و ارباب رعیتی بود.
حالا آنها باید پاسخگوی گاف بزرگشان باشند.
چرا باید چنین اتفاقی جشن بزرگ سینمای ایران را زیر سؤال ببرد؟ ضعف ستاد برگزاری و روابط عمومی جشنواره در این مورد ضربهای به آبروی فجر سینمای ایران زده است که با بیانیه رسمی هم بهراحتی جمع نمیشود چه برسد به پیام تلگرامی!
منبع:فارس