بچه زرنگ با ماموریت نجات حیات وحش آمد!

کارتون بچه زرنگ موفق شد نقش و جایگاه حمایت از گونه‌های "چتر" را به نمایش بگذارد.
تصویر بچه زرنگ با ماموریت نجات حیات وحش آمد!

به گزارش سایت خبری پرسون، انیمیشن "بچه زرنگ" توانست نقش و جایگاه حمایت از گونه‌های "چتر" را به نمایش بگذارد؛ غالباً از گربه‌سانان به عنوان گونه‌های چتر نام برده می‌شود. در واقع گونه چتر یا سایبان، جانداری است که حضورش در یک محیط برای سایر گونه‌ها جنبه حمایتی دارد.

بارها خواستم یادداشتی خصوص فرهنگ طبیعت‌گردی مسئولانه بنویسم و در آن بگویم وقتی به طبیعت می‌روید به حیوانات دست نزنید ولی حامی آنها باشید! اما به نظرم نگارش یک یادداشت در خصوص یک بحران فرهنگی بی فایده بود و این کار نیاز به تولید اثری در قالب فیلم یا انیمیشن داشت؛ انیمیشن «بچه ‌زرنگ» با درایت تیم سازندگان خود بسیار خوب از عهده طرح و بسط مضامین محیط زیستی برآمد.

بی‌شک علت روانه شدن افراد به سمت طبیعت و خصوصاً مناطق بکر و مناطق 4 گانه (پارک‌های ملی، آثار طبیعی ملی، پناهگاه‌های حیات وحش، مناطق حفاظت ‌شده) متفاوت است؛ یکی به دلیل انجام بررسی‌های میدانی و تحقیقاتی، یکی به دلیل تفریح و گذران ایام، یکی به دلیل تعلیف احشام، یکی به دلیل قاچاق حیات وحش و ده‌ها اهداف دیگر که افراد می‌توانند داشته باشند.

اکثریت مردم نسبت به حیوانات و رویارویی با آنان عشق خاصی دارند ولی شاید ندانند در هنگام مواجه شدن با آنان چه اقدامی کنند. از روی احساس پاک، ظن خوب و وجدان بیدار، اصولاً یک راهکاری در آن لحظه به ذهنشان می‌رسد ولی در اکثر موارد این راهکارها به حیات وحش ضربه خواهد زد. مثلاً با دیدن کودکان حیوانات ممکن است فکر کنند این حیوان گم شده است و ممکن است در طبیعت، طعمه سایر حیوانات شود و تصمیم می‌گیرند که حیوان را برداشته و نجات دهند و یا از آن نگهداری کنند و یا آن را تحویل محیط‌بانی دهند که در اثر این اقدام شانس بقای یک حیوان، زمانی است که قرار است با والدین خود سپری شود؛ از او گرفته خواهد شد و گاهاً سرنوشت تلخی در انتظار حیوان خواهد بود.

انیمیشن "بچه زرنگ" بستری مناسب جهت آموزش، فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی صادقانه و بی‌طرفانه به جامعه نسبت به فرهنگ طبیعت‌گردی مسئولانه و پدیده مذموم شکار و ایجاد آگاهی بخشی عمومی در جامعه هدف نسبت به نقش آنان در نابودی حیات وحش، انقراض و یتیم کردن حیوانات کشور از طریق طبیعت‌گردی غیراصولی و شکار است.

این انیمیشن روایتگر بخشی از زندگی پسر بچه‌ای به نام محسن است که شیفته ابرقهرمان‌هایی در خصوص حیات وحش و طبیعت است و سودای تبدیل شدن به یک ابرقهرمان را در سر دارد. او طی یک طبیعت‌گردی، با حیوانی مواجه می‌شود که جزو گونه‌های منقرض‌شده در ایران است و شکارچیان تمایل به شکار این حیوان را دارند. محسن تصمیم می‌گیرد به حیوان کمک کند و در این مسیر با چالش هایی روبه‌رو می شود، و وارد نبرد با شکارچیان می‌شود.

در این انیمیشن از دو حیوان منقرض شده یعنی شیر و ببر استفاده شد که این موضوع بسیار ارزشمند است. گفته‌ها حاکی از آن بود که اواسط قرن 19 میلادی، شیرها در خاورمیانه از بین‌النهرین تا ایران (خوزستان تا فارس) پراکنش داشتند اما در آغاز قرن 20 میلادی، شیرها برای همیشه از منطقه بین‌النهرین ناپدید شدند درحالی که تنها معدودی از مناطق ایران ازجمله استان‌های خوزستان و فارس همچنان حضور افرادی پراکنده از شیرها را شاهد بودند.

بر اساس گفته‌های این دو کارشناس آبراهام ویلیامز جکسن، باستان‌شناس دانشگاه کلمبیا؛ ژن دیولافوا، همسر مهندس و باستان‌شناس که در دوره ناصرالدین شاه به ایران آمد و دکتر یاکوب ادوارد پولاک، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در سفرنامه‌های خود به‌طور مشخص از شیر بدون یال در خوزستان و سرزمین‌های خلیج‌فارس نام برده‌اند و تعداد آنها را قابل ملاحظه ذکر کرده‌اند.

مرحوم محمدابراهیم باستانی پاریزی، استاد تاریخ دانشگاه تهران در کتاب هفت عروس و یک داماد ضمن نقل مستقیم از تاریخ مسعودی به آه گرم آخرین شیر ماده و 2 بچه‌اش اشاره و شکار آنها را به ظل‌السلطان، فرزند ارشد اما به سلطنت نرسیده ناصرالدین شاه، منتسب می‌کند. ظاهرا آخرین شیر ایرانی بیش از 80 سال پیش ( 1942 میلادی)، توسط یک نقشه‌بردار هندی ارتش بریتانیا در 65 کیلومتری شمال‌غرب شهر دزفول دیده شده است.

شیر ایرانی از اوایل دهه 20 شمسی در طبیعت ایران منقرض شد، مهم‌ترین عامل تهدید گربه‌سانان تغییر کاربری اراضی و تخریب زیستگاه آنان، شکار، کاهش طعمه، تصادفات جاده‌ای و تعارض با دامداران است. در حالی که این گونه‌ها جزو میراث طبیعی کشور به شمار می‌روند، لازم است از سایر گربه‌سانان منقرض نشده و اندک باقی مانده‌ها حفاظت شود. متأسفانه در حال حاضر طعمه‌های اصلی این گونه (گور ایرانی و گوزن زرد ایرانی) خود در معرض انقراض هستند!

این انیمیشن به خوبی توانست نقش و جایگاه حمایت از گونه‌های چتر را به نمایش بگذارد. غالباً از گربه‌سانان به عنوان گونه‌های چتر نام برده می‌شود. در واقع گونه چتر یا سایبان Umbrella Species جانداری است که حضورش در یک محیط برای سایر گونه‌ها جنبه حمایتی دارد. به عبارت دیگر این گونه‌ها با دارا بودن گستره خانگی وسیع و نیازهای زیستگاهی گسترده با سایر گونه‌ها همپوشانی زیستگاهی داشته و اگر در حفاظت از آنها گام برداریم، سایر گونه‌ها به طور غیرمستقیم حفظ می‌شوند و با انقراض و حذف گونه چتر در آینده‌ای نه چندان دور شاهد حذف سایر گونه‌ها از طبیعت خواهیم بود.

شکار امری مذموم است! و در این انیمیشن به خوبی به آن پرداخته شده است!

شکار در روزگاران دور، جهت رفع گرسنگی و زنده ماندن امری حیاتی بود اما بعد از این که کشاورزی و دامپروری به زندگی انسان‌ها رونقی داد و زندگی از حالت شکارچی‌گری خارج شد، شکار مضمونی دیگر گرفت، یعنی کاری بود برای تقویت درنده خویی، افزایش و آمادگی قوای جسمی جهت جنگ و اقدامات نظامی انجام می‌شد و این امر مخصوص اعیان و اشراف و جنگاوران پادشاهان بود!

در این باره یک پژوهش گزارش جالب و مفصلی را نشر داد که من بخشی از آن را بازگو خواهم کرد: «ظل‌السلطان» پسر ناصرالدین قاجار بود و در شکار حیوانات به‌قدری افراط کرد که متهم اصلی انقراض چند گونه جانوری در ایران است؛ از جمله ببر مازندران. خودش هم در کتاب «تاریخ سرگذشت مسعودی» نوشته که چه بلایی سر حیات وحش ایران آورد!

ظل‌السلطان جای دیگری از کتابش نوشته است: «مثل یک جنگ بزرگ دولتی صدای تفنگ دو هفته در این کوه بلند بود و به قرب 600 شکار زدند، تقریباً مدت 10 سال دیگر در آن کوه‌ها شکار دیده نشد، مخصوصاً این کار را می‌کردم که این وضع ما و شکار کردن ما شهرت کرده چشم مردم را بترساند...؛ در جرگه مازندران اگر من دعوی کنم که پانصد شغال و گراز زدم اغراق نگفتم.»

گفته می شود ظل‌السلطان در سفر شکاری که به میانکاله رفته بود، چنان بلایی سر حیات‌ وحش آنجا آورده بود که چند‌گونه حیوانی ازجمله ببر و پلنگ و مرال و شوکا و گاومیش در این شبه‌جزیره منقرض شده.

ظل‌السلطان در این باره نوشته است: «وارد دهانه جزیره شدیم و هرچه ببر و مرال و قرقاول و شوکا دیدیم و شکار کردیم. در این اردوی به این بزرگی و عظمت به قدر چهل روز در این جزیره کوچک ماندیم، شخصی نبود از تفنگچی و سرباز و سوار که شکاری نزده باشد، آن‌چه میرزا محمد خان، منشی من یادداشت کرده بود به حکم من از این قرار است: 6 هزار قرقاول به ساری به دوستان خودمان در شهر فرستاده شد، به جز دزدیده شده‌ها و به آمار نیامده‌ها، 35 ببر، 18 پلنگ، 63 گاو و گاومیش اهلی که وحشی شده بودند، 150 مرال که گاو کوهی می‌گویند در این 40 روز توقفِ ما در آن جا کشته شد... در این 40 روز صدای تفنگ از هم نمی‌برید و دیگر روزهای آخر شکارها قربی نداشتند.»

بر اساس این گزارش بعدها کارشناسان محیط زیست به این نتیجه رسیدند که یکی از دلایل اصلی انقراض ببر مازندران همین ظل‌السلطان است و ماجرا چنین است: «کل جمعیت ببر در آن زمان بیش از چیزی حدود چهار یا پنج برابر این رقم نبوده و لذا همین یک شکار عظیم ضربه سهمناکی در کاهش تعداد ببر بوده است. به بیان دیگر ظل‌السلطان حداقل 20 درصد کل ببرهای ایران را کشته است و به این ترتیب جمعیت این گونه را به اندازه چشمگیری کاهش داده است.»

حدود نیم قرن ‌پیش ایران زیستگاه یکی از زیستگاه‌های زیرگونه‌ های ببر، یعنی ببر مازندران (ببر هیرکانی) بود اما بیش از شش دهه است که در ایران منقرض شده است. بر اساس اطلاعات سازمان حفاظت محیط زیست آخرین ببر ایران در سال 1337 در پارک ملی گلستان شکار شد. در موزه تنوع زیستی واقع در پارک پردیسان یک تخته پوست از ببر ایرانی بر دیوار موزه می باشد. اینکه در این انیمیشن گویش ببر به مازنی است جای تقدیر دارد که اینقدر ظریف به اصلیت این حیوان و جا انداختن این مسئله در ذهن مخاطب پرداخته شده است.

حفاظت فیزیکی از گونه‌های در معرض خطر انقراض و سایر گونه‌ها، مبارزه با شکار و شکارچی و بالا بردن سطح آگاهی و سواد محیط‌ زیستی در این خصوص، حفاظت از زیستگاه‌ها، جایگاه و نقش رفیع محیط‌بانان عزیز کشور در حفاظت از مناطق تحت حفاظت محیط زیست و هزاران نکته ریز و درشت دیگر از جمله مواردی است که انیمیشن بچه زرنگ به خوبی به تصویر کشیده است.

گرچه اقدامات زیادی به‌منظور حفاظت از گونه‌های حیات وحش ایران صورت گرفته اما جای خالی محصولات رسانه‌ای و خوراک فکری به مردم نسبت عوامل تهدیدکننده در محیط زیست خالی است و این انیمیشن می‌تواند به عنوان نقطه آغازی بسیار عالی در نظر گرفته شود. به نظرم موفق‌ترین فیلم جشنواره امسال را می‌توان انیمیشن «بچه زرنگ» معرفی کرد.

الهه پهلوان؛ عضو بنیاد حفاظت از محیط زیست و حیات وحش ایران

منبع:تسنیم

462417

سازمان آگهی های پرسون