به گزارش سایت خبری پرسون، فتح الله آملی در یادداشتی نوشت: زلزله هفت و نیم ریشتری ترکیه که در سوریه هم خسارت زیادی به بار آورد، اگر خبر اول دنیا نباشد قطعا یکی از خبرهای مهم دنیاست و البته تأسف بار و درد آور. هزاران نفر کشته شدند، هزاران نفر دیگر هم زیر آوار ماندهاند و تعداد زخمیها نیز تا به حال به چند هزار نفر رسیده است و معلوم نیست این حادثه مرگبار در کشور همسایه چند هزار قربانی و آسیب دیده دیگر داشته باشد. ضمن آن که هزاران خانه ویران شده و دهها و صدها هزار آواره به دنبال خواهد آورد.
این فاجعه درست یکی دو هفته پس از زلزله خوی اتفاق افتاده که گرچه به دلیل پایین بودن شدت زلزله، خسارت جانی اندکی داشته و تنها ویرانی خانهها در سرمای سخت آذربایجان، صدهانفر را زیر چادرهای موقت برده و مشکلاتی را برای هموطنان عزیزمان به بار آورده که کم و بیش با آن آشنا شدهایم و امیدواریم هر چه میگذرد میزان درد و رنج آنان کاستی گیرد، اما درسی که این حوادث تلخ باید به ما به ویژه متولیان و مسئولان ما بیاموزد این است که اجازه ندهیم در حوادث طبیعی، آسیبهای غیرقابل جبران ببینیم یا حداقل اینکه تا میتوانیم از ابعاد فاجعه بکاهیم. اما آیا چنین رسمی هست؟
فریبرز ناطقی الهی، رئیس انجمن مهندسی زلزله ایران روز دوشنبه، در مصاحبه با تسنیم گفت که پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی ۷ ماه پیش گسلهای زلزله خوی و ترکیه را شناسایی کرده بود که البته ارتباطی بین این دو گسل نمیتوان یافت اما در همان هنگام پهنههای این دو زلزله را مشخص کرده بودیم که متأسفانه به آن بها داده نشد. او در این مصاحبه به نکته مهم دیگری هم اشاره داشت که نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود و آن هشدار درباره پیشبینی زلزله در تهران و لزوم هوشیاری در برابر آن است. به گفته او آماری وجود دارد که در تهران هر ۱۵۸ سال یک زلزله مخرب و قوی رخ میدهد که اگر خدای ناکرده شاهد آن باشیم بدترین زلزله تاریخ جهان را خواهیم دید و متأسفانه مدیریت بحران ما در این زمینه بسیار ضعیف است…
البته خدا کند که پیشبینی الهی به فضل الهی هرگز صورت تحقق به خود نگیرد و ما همه به فضل الهی متوکلیم اما عقل میگوید با توکل زانوی اشتر ببند. اینکه با وقوع هر اتفاق تلخی، چند روزی به مرثیه سرایی بپردازیم و خودی نشان دهیم و دستور و بخشنامه صادر کنیم و توپ و تشری راه اندازیم، مشکل حل نمیشود. همین حال در همین تهران صدها خانه و برج و مجتمع در حال ساخت است. پس از حادثه متروپل که خوزستانیهای عزیز را به سوگ نشاند و هنوز آوار برداری آن تمام نشده، چه سخنرانیهای مهیجی درباره لزوم نظارت برساخت و ساز صورت دادهایم اما نتیجه چه شد و چه تغییراتی در نحوه صدور مجوز ساخت و نظارت در تمامی مراحل ساخت و ارتقای استانداردهای سازهای صورت گرفت؟ چند ساختمان ناایمن در تهران و در شهرهای بزرگ کشور علیرغم شناسایی و هشدار، تخلیه یا تخریب شدند؟ چه میزان بر قدرت عمل سازمان نظام مهندسی افزوده شد؟ شهرداری چقدر در برابر ساخت و ساز بر روی گسلها مقاومت به خرج داد؟
همه ما خطر غیرقابل وصف وقوع زلزلهای در حد و اندازه هفت ریشتر در پایتخت که هر سال طبق آمار بیش از صد هزار مهاجرپذیری را تجربه میکند و باز بر اساس آمار فقط در استان تهران حدود ۲۵۰ هزار نفر به آن مهاجرت میکنند، میدانیم و حتی نمیخواهیم و نمیتوانیم به ابعاد فاجعهای که میتواند به بار آورد اندیشه کنیم و از خدا هم میخواهیم که هرگز چنین نشود؛ اما اینکه این احتمال را از یاد ببریم یا همه چیز را به خدا واگذار کنیم چه نشانهای از عقل و تدبیر دارد؟ عقل و تدبیری که در سایه مدیریت مسئولانه در همین جهان کنونی استفاده از آن باعث شده تا به عنوان مثال در کشور زلزلهخیز ژاپن، حتی وقوع زلزلههای مرگبار هفتونیمریشتری هم با حداقل تلفات و خسارات همراه باشد.
خدا کند حادثه مرگبار و تلخ زلزله ترکیه و نیز زلزله اخیر خوی که همچنان صدها هموطن عزیزما را در سرمای سخت، بیمسکن و پناه کرده است، بیشتر ما را به اندیشه و برنامهریزی برای فردای بهتر و ایمنتر وا دارد. انشاءالله.
منبع: اطلاعات