به بهانه حضور در فجر چهل و یکم

درباره فیلم «شماره ۱۰»

در یادداشت پیش روی تان به بهانه حضور فیلم «شماره ۱۰» در فجر چهل و یکم نگاهی به این اثر داریم.
تصویر درباره فیلم «شماره ۱۰»

به گزارش سایت خبری پرسون، فرار از زندان را می‌توان یکی از جذاب‌ترین سوژه‌های سینمایی به حساب آورد که نمونه‌های بسیار در تاریخ سینمای جهان دارد. از فیلم‌هایی همچون: حفره، فرار از آلکاتراز، رهایی از شاوشنگ تا نمونه‌های وطنی همچون: تبعیدی‌ها‍، نفوذی و ... که همگی آنها از یک فرمول ثابت و کاملا آشنا برای تماشاگر بهره گرفته‌اند. تلاش فرد زندانی برای آزادی، ایده‌ای کاملا قابل فهم برای تماشاگر بوده و او را به همذات پنداری با قهرمان وادار می‌کند. فیلم سینمایی ((شماره 10)) ساخته حمید زرگرنژاد که در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره چهل و یکم فیلم فجر روی پرده رفته، تازه‌ترین نمونه در این رابطه است که می‌توان آن را در رده فیلم‌های سینمای دفاع مقدس قرار داد.

شماره ده برخلاف بسیاری از محصولات سینمای ایران شروع خوبی داشته و سرضرب سراغ روایت قصه خود می‌رود. قصه استوار بهرامی که اسیر شده و پیش از رسیدن به اردوگاه اسرای جنگ نیز مبادرت به فرار می‌کند اما موفق نمی‌شود. زرگرنژاد در مقام نویسنده فیلمنامه در یک سوم ابتدایی فیلم تلاش کرده تا با مبهم نگه داشتن هویت استوار، گره‌های دراماتیک به قصه خود انداخته و ذهن تماشاگر را با فرضیه‌های مختلف درگیر کند. رابطه احمد و محمود با استوار به عنوان اسرای قدیمی اردوگاه که قفس امن نامیده شده، سایه روشن‌های بیشتری به شخصیت‌ها داده و پیچیدگی آن را بیشتر می‌کند.

نقشه احمد برای فرار از اردوگاه وقتی که در کنار مهارت استوار در نگه داشتن نفس زیر آب قرار می‌گیرد، نقطه عطف نخست شکل گرفته و تلاش برای فرار از اردوگاه کلید می‌خورد. نیمه میانی فیلم اختصاص به همین تلاش برای رساندن لیست چهل و دو نفره اسرای خارج از لیست صلیب سرخ به بیرون دارد که خرده داستان‌هایی هم به آن اضافه می‌شود. برای مثال می‌توان به حضور دکتر بهجت از منافقینی که با رژیم عراق در دوران جنگ همکاری می‌کردند، اشاره کرد. رابطه او با استوار، یکی دیگر از گره‌های فیلمنامه فیلم به حساب می‌آید که در یک پنجم پایانی گشوده می‌شود. همین طور داستانک تلخ و تکان دهنده پدری که در اردوگاه پسرش را دیده اما پسر جوان به واسطه موج انفجار پدر را به خاطر نمی‌آورد.

در آثاری از جنس شماره ده که در انتخاب اسم‌اش هم ظرافت خوبی به کار رفته و کاملا از دل فیلم برآمده، شخصیت و ماجرا به موازات هم پیش رفته و قهرمان نقشی کلیدی در پیشبرد کار دارد. اتفاقی که در فیلم فوق نیز رخ داده و استوار بهرامی موتور حرکت قصه به حساب می‌آید. به همان نسبت که خوب از کار درآمدن قهرمان می‌تواند موفقیت خوبی نصیب فیلم کند، به همان نسبت هم در صورت اندکی لغزش می‌تواند به سقوط کامل آن منتهی شود که از این حیث فیلم شماره ده مابین این دو موقعیت ایستاده است. بهرامی با توجه به کدهایی که زرگرنژاد درباره او به تماشاگر می‌دهد، شخصیت لایه لایه‌ای دارد که با تکیه به آن درام باید شکل بگیرد. این اتفاق هم تا حدودی رخ داده اما خلاهایی در آن به چشم می‌خورد که بین او و تماشاگر مقداری فاصله می‌اندازد. تا اندازه‌ای که تماشاگر هنگام اجرای نقشه فرار آن التهاب لازم بابت موفقیت قهرمان را ندارد! موضوعی که به پاشنه آشیل فیلم تبدیل شده و بسیاری از وجوه مثبت کار را تحت تاثیر قرار داده است.

احمد و محمود هم تیپ-شخصیت‌های آشنای فیلم‌هایی از این دست هستند که وظیفه خود را در پیشبرد داستان انجام داده و مکمل‌های خوبی برای بهرامی هستند. در طرف مقابل، افسر رییس اردوگاه براساس کلیشه همیشگی شخصیت‌های منفی سینمای دفاع مقدس شکل گرفته و جزو نقاط ضعف فیلمنامه به حساب می‌آید. اما به لحاظ فنی، شماره 10 قدم‌های رو به جلویی را در ژانر خود برداشته و باورپذیر از کار درآمده است. به خصوص فضای اردوگاه و جایی که اسرا در محیطی سرشار از سیم و فلز مشغول به کار هستند. حسن پویا که از فیلمبردارهای پرکار دهه هفتاد به حساب می‌آید، در تازه ترین کار خود کیفیت قابل ملاحظه‌ای به لحاظ بصری به فیلم بخشیده و در نورپردازی فضاهای داخلی درخشان عمل کرده است.

مجید صالحی در سال‌های اخیر تلاش زیادی برای فاصله گرفتن از فیلم‌های کمدی و حضور در نقش‌های متفاوت به خرج داده که شماره 10 تازه‌ترین نمونه در این باب به حساب می‌آید. صالحی به نقش خود باورپذیری خوبی تزریق کرده و به لایه‌های درونی نقش تا حدود زیادی نفوذ کرده است. همین‌طور سیامک صفری که شخصیت محمود را عالی از کار درآورده و می‌تواند یکی از گزینه‌های جدی برای سیمرغ بهترین نقش مکمل باشد.

منبع: تسنیم

461244

سازمان آگهی های پرسون