به گزارش سایت خبری پرسون،اشکان زودفکرکارشناس بازار سرمایه در یادداشتی نوشت: بورس نه تولیدکننده کالاست که سیاستگذاری مربوط به کیفیت و میزان تولید را مشخص کند و نه خریدار کالاست که بخواهد کالا را با قیمتی پایینتر تصاحب کند و وظیفه حرکت نقطه ثقل قیمت را جهت حفظ موازنه دارد. سیستم عرضه خودرو در بورس کالا بهترین و کاراترین راه حل فعلی بازار خودرو است به طوری که رابطه بین عرضه و تقاضا را با رقابتی شفاف و در اتاقی شیشهای به نحو عالی انجام میدهد.
در کشور ما سیستم خاص و محدود عرضه خودرو ماهیت این کالای مصرفی را به سرمایهای تغییر داده و افزایش پی در پی قیمت آن نیز مهر تاییدی بر این تغییر جایگاه زده است.
این شرایط تا جایی پیش رفته است که دیگر نگاه سرمایهای به خودرو یک امر بدیهی شده و فروش این کالا از شکل اقساطی تغییر جهت داده و مشتریان به دنبال گرفتن تسهیلات با بهره جهت قرار گرفتن در صف خرید، آن هم با هر کیفیتی شدهاند.
ولی نکته اینجاست که بهترین روش عرضه این کالا در شرایط موجود چیست؟ رابطه بین عرضه و تقاضا بر قیمت بر هیچ اهل اقتصادی پوشیده نیست، زمانی که تقاضا بر عرضه پیشی بگیرد قیمت افزایش مییابد و برعکس. با توجه به این اصل نمیتوان انتظار کاهش قیمت کالایی را با توجه به تقاضای انبوه آن ناشی از تعداد افراد فاقد خودرو در جامعه (انباشت تقاضا) و تولید محدود آن (محدودیت عرضه) داشته باشیم از طرفی با محدودیتهای موجود ارزی و سیاستهای دولت (فارغ از انگیزه آن) تنها راه موجود مدیریت فعلی تعداد عرضه است.
بنابراین دو گزینه پیش روی سیستم توزیع است، روش اول اینکه با راهاندازی سیستمهای مبتکرانه، چون قرعهکشی اقدام به توزیع تصادفی رانت در بازار کنیم (در بهترین حالت و در صورتی که هیچ تخلفی در سیستم قرعه کشی انجام نپذیرد) و تولیدکننده را در زیان انباشته افزایشی سالانه نگه داشته و کل اکوسیستم خودروسازی کشور را از قطعهسازان گرفته تا سیستم بانکی ناموفق در بازپسگیری تسهیلات پرداختی در زیان و مشکل نگه داریم.
روش دوم اینکه با برگرداندن این رانت ناشی از فاصله قیمتی به تولیدکننده، حداقل اکوسیستم را سودده کرده و مشکلات یک بخش عظیم را حل و امیدوار باشیم که خودروساز از محل سود حاصله اقدام به بهبود کیفیت، تسویه با کلیه بخشهای اکو سیستم و افزایش تولید کند.
آنچه سابقه نشان میدهد این است که هیچکدام از این روشها حداقل تاکنون و با بررسی گذشته منجر به بهبود شرایط نشده و در آینده هم نخواهد شد و تنها روش بهبود شرایط فعلی اصلاح ساختار مدیریتی و به تبع آن افزایش عرضه در بازار است ولی با نگاهی دقیقتر در مییابیم که اینجا مسئله انتخاب بین بد و بدتر است.
وقتی که مصرف کننده انتخابی ندارد جبر به دادن امتیاز به صاحب کالا و عرضهکننده را دارد و این امر اجتنابناپذیر است، ولی در این اکو سیستم بورس کجای معادله است؟
نسبت دادن هر وزنی از این معادله به بورس کالا آدرس دهی اشتباه از سوی ذینفعان قرعهکشی بلیط بختآزمایی رانت است. وظیفه بورس در این اکوسیستم تنها و تنها حفظ کارایی بازار است.
بدین معنی که رابطه بین عرضه و تقاضا را با رقابتی شفاف و در اتاقی شیشهای به نحو عالی انجام میدهد و با حرکت دادن اهرم قیمت این معادله را متوازن نگهداشته و هیچ دخالتی در توابع اصلی و تعیین کننده معادله قیمت بازار (عرضه و تقاضا) ندارد و در بدترین حالت اقدام به حذف درخواست مازاد و کاهش متقاضی با حذف تقاضاهای سودجویانه میکند که این نیز به نفع سمت تقاضاست.
بورس نه تولیدکننده کالاست که سیاستگذاری مربوط به کیفیت و میزان تولید را مشخص کند و نه خریدار کالاست که بخواهد کالا را با قیمتی پایینتر تصاحب کند و وظیفه حرکت نقطه ثقل قیمت را جهت حفظ موازنه دارد.
بدیهی است زمانی که هر یک از المانهای تاثیرگذار در دو طرف این الاکلنگ تغییر کند (عرضه و تقاضا)، بورس با ایجاد تناسب، قیمت را باز هم کارا نگاه خواهد داشت بدین معنی که اگر زمانی با کاهش تقاضا یا افزایش تولید، جذابیت قیمت کاهش یابد، سیستم کارا و دقیق بورس کالا با کاهش قیمتها تا سطح موردنظر مصرفکننده قیمتها را کاهش خواهد داد و برعکس.
با توجه به توضیحات فوق بدیهی است که سیستم عرضه بورس کالا بهترین و کاراترین راهحل فعلی بازار بوده و کسانی که در راستای وارد کردن هجمه به این سیستم شفاف و شیشهای می باشند از چه گروهی هستند.