سارق همدستانش را لو داد

اختلاف بر سر تقسیم اموال سرقتی باعث شد اعضای یک گروه سرقت دستگیر شوند.
تصویر سارق همدستانش را لو داد

به گزارش سایت خبری پرسون، یکی از اعضای باند سارقان سابقه‌دار وقتی بر سر تقسیم اموال سرقتی با سردسته باند اختلاف پیدا کرد با اداره پلیس تماس گرفت و راز سرقت‌های سریالی را برملا کرد.

چندی قبل مردی در تهران به اداره پلیس رفت و از سرقت موتورسیکلت گرانقیمتش شکایت کرد.

وی گفت: «موتورسیکلتم را در یکی از خیابان‌های مرکزی تهران پارک کردم و خودم برای خرید به بازار رفتم، وقتی برگشتم موتورسیکلتم نبود و متوجه شدم به سرقت رفته است.» با شکایت مرد موتورسوارف تیمی از مأموران پایگاه هفتم پلیس آگاهی به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت تحقیقات خود را درباره این حادثه آغاز کردند. همزمان با ادامه تحقیقات، مأموران پلیس با شکایت‌های مشابهی روبه‌رو شدند. بررسی دوربین‌ها نشان داد سارقان اعضای باندی هستند که در تمامی سرقت‌ها برای اینکه شناسایی نشوند ماسک به صورت و کلاه بر سر دارند. از سوی دیگر مأموران با شکایت‌های دیگری مانند اخاذی، تصادف ساختگی و فروش خودرو‌های سند نمره از سوی شهروندان روبه‌رو شدند که بررسی دوربین‌های مداربسته و چهره‌نگاری شاکیان همه حکایت از آن داشت متهمان همان اعضای باند سارقان موتورسیکلت هستند که جرائم دیگری را هم به شیوه‌های مختلف مرتکب می‌شوند.

در‌حالی‌که مأموران پلیس هیچ ردی از متهمان به دست نیاورده بودند و آن‌ها همچنان دست به جرائم سریالی می‌زدند، شهروندی با اداره پلیس تماس گرفت و پاتوق سارقان سابقه‌داری را لو داد.

وی گفت: «یکی از بستگان نزدیکم سارق سابقه‌داری است که مدتی قبل از زندان آزاد شده است. چند روز قبل به صورت اتفاقی صحبت‌های او با یکی از دوستانش را شنیدم و فهمیدم آن‌ها خانه‌ای در یکی از محله‌های پایین‌شهر اجاره کرده و آنجا را پاتوق خود قرار داده‌اند و نقشه‌های سرقت را طراحی و اجرا می‌کنند.» بدین ترتیب مأموران پلیس پس از اینکه مرد جوان آدرس پاتوق سارقان را داد و تلفنش را قطع کرد، تحقیقات خود را آغاز کردند.

مأموران پس از بررسی‌های میدانی، محل مورد نظر را به صورت نامحسوس تحت نظر گرفتند و دریافتند به خانه قدیمی ۱۱ مرد جوان و میانسال رفت و آمد دارند. در بررسی‌های بعدی مشخص شد همه متهمان سابقه‌دار هستند که چند باری به اتهام سرقت، دستگیر و راهی زندان شده‌اند.

با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران پلیس ۱۱ متهم را بازداشت و در پاتوق آن‌ها مقدار زیادی لوازم سرقتی، سند خودرو و مهر جعلی، لوازم خودروی سرقتی و اسناد و مدارک سرقتی کشف کردند. همچنین پس از انتقال متهمان به اداره پلیس، مشخص شد سارقان دستگیر شده همان متهمان تحت تعقیب هستند که کلکسیونی از جرائم مختلف در پرونده‌هایشان ثبت شده و پس از آزادی هم به شیوه‌های مختلف دست به سرقت زده‌اند. متهمان در ادامه برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس دادسرا در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند.

گفت‌وگو

*با سردسته باند سابقه داری؟

بله، سابقه زیاد دارم. البته همه ما سابقه‌دار هستیم و آلوده شده‌ایم.

*چرا آلوده شده‌ای؟

به هر حال یک‌بار که به زندان بروی، همه فن و فنون جرائم را یاد می‌گیری و وقتی هم آزاد می‌شوی، کسی کاری نمی‌دهد و مجبور می‌شوی دوباره سرقت کنی و به خلافت ادامه بدهی.

*چی شد که این باند را تشکیل دادی؟

ما همه در زندان با هم آشنا شدیم. وقتی آزاد شدیم تصمیم گرفتیم این‌بار به شیوه‌های مختلف پول دربیاوریم و از آنجایی که هر کدام از ما در زمینه‌ای حرفه‌ای هستیم، این باند را تشکیل دادیم و جرائمی هم که انجام می‌دادیم متفاوت بود.

*درباره شیوه‌های مختلف سرقت توضیح بده؟

ما فقط سرقت نمی‌کردیم؛ برخی موتورسیکلت سرقت می‌کردند و حرفه‌ای هم هستند، به‌طوری‌که قفل موتورسیکلت را در کمتر از ۳۰ ثانیه باز می‌کنند. گروهی هم در جعل حرفه‌ای هستند و موتورسیکلت‌های سرقتی را پس از جعل سند می‌فروشیم. البته گروه جعل ما بیشتر در سند نمره حرفه‌ای است. ما خودرو‌های چپی را می‌خریدیم و پس از تعمیر و سند نمره به مردم می‌فروختیم و از این راه کلاهبرداری زیادی کرده‌ایم.

*فقط همین چند مورد بود؟

نه، مثلاً بعضی از اعضای گروه با تصادف ساختگی از شهروندان اخاذی می‌کردند، آن‌هم به دو روش؛ در روش اول بعضی از اعضای گروه خودشان را جلوی خودرو‌های گرانقیمت می‌انداختند و پس از تصادف و تمارض به اینکه آسیب دیده‌اند با تهدید از راننده اخاذی می‌کردند. روش دوم هم اینگونه بود که خودروی مثلاً پرایدی را برای یک روز اجاره می‌کردیم و داخل خیابان با خودروی مدال بالا و گرانقیمتی تصادف ساختگی و معمولاً درخواست پول می‌کردیم و اگر صاحب خودرو نمی‌داد، او را کتک می‌زدیم و اموالش را به زور می‌گرفتیم.

*با این همه روش سهم هر یک از شما چطور مشخص می‌شد؟

من رئیس باند بودم و همه اموال سرقتی در اختیار من بود و در واقع بانک گروه بودم و تصمیم گرفته بودم همه اعضا به یک اندازه سهم ببرند.

*همه راضی بودند؟

نه، به همین خاطر هم مخفیگاهمان لو رفت. من فهمیدم که یکی از اعضای باند که از نحوه تقسیم اموال سرقتی ناراضی بود، ما را به پلیس لو داد و البته خودش هم گرفتار شد.

منبع: روزنامه جوان

457589

سازمان آگهی های پرسون