به گزارش سایت خبری پرسون، زهرا نژاد بهرام در یادداشتی نوشت:یک روز برای شنیدن صحبتهای نیمی از جمعیت کشورمان که یا در قامت «مادر» و تربیت نسل جدید کشور ایسنتادهاند یا در قامت زنان که دوشادوش مردان مشغول فعالیت هستند. امروزه در جامعه ایرانی، نقش «مادر» بیشتر از «زن» بودن ترویج پیدا کرده و تبلیغاتی که صورت میگیرد زن را در کسوت مادر با وظایف مشخص در دو- سه دهه اخیر تعریف کرده است.
همانطور که در روز مادر و روز زن که همزمان شده، در تابلوهای شهرداری در سطح شهر، بیشتر به «مادر» اشاره دارد تا «زن». حتی در دیوارنگاره بزرگ میدان ولیعصر هم تصویر یک مادر به نمایش درآمده است. من افتخار میکنم که مادر هستم ولی این نمیتواند باعث شود هویت زن بودن در «مادر» خلاصه شود و تصویر این موضوع را میتوان در بنرهایی که توسط شهرداری در سطح شهر نصب شده به وضوح دید.
روز مادر و روز زن باید جدا شود و ما به دلایل مختلف تاریخی، فرهنگی و... به این نتیجه رسیدهایم که یک روز را بهنام تقدیر از زنان، برای ایجاد فرصت برای بیان خواستههایشان و شنیدن مشکلاتشان یک روز در تقویم نامگذاری کنیم، کما اینکه روز 8 مارس، روز جهانی زن نیز در جهان نامیده شده، و باید یک روز مشخص هم بهنام مادر نامگذاری شود.
بسیاری از زنان، مادر یا همسر نیستند، اما زن هستند و خواستههایی دارند. مباحث مهمی همچون کرامت مادران، تقویت نقش مادران، رسیدگی به مسایل آنها، یک مساله بسیار جدی است و این مساله نیازمند آن است که هم جامعه به آن توجه کند و هم مسوولان. زحماتی که مادران در نگهداری از فرزندان میکشند، نقش تربیتی فرزندان و... نیازمند آن است که جامعه بیشتر به این واقعیت پی ببرد و به چنین روزی را برای نقش والای مادران تعیین کند.
مهمترین موضوعاتی که ما در مقوله زنان پیگیر آن بوده و هستیم، زنانی که مادر شدهاند امکان فعالیتهای اقتصادی مجدد در جامعه را داشته باشند. چون مشکلات اقتصادی که در جامعه ما وجود دارد، زنان هم باید همپای مردان فعالیت کنند. اگر ما فرصتهای نگهداری از فرزندان و امکانات لازم برای حضور زنان در مشاغل را فراهم کنیم، ظرفیتهای بزرگی بهوجود آوردهایم که جامعه آن را شکل داده است. امروزه 85 درصد زنان ما با سواد هستند و حدود 15 میلیون نفر دارای تحصیلات عالیه و دانشگاهیاند. کسانی که درس خواندهاند و قابلیت کار در جامعه را دارند، باید ظرفیتهایی برای نگهداری از فرزندانشان مهیا شود.
ما باید به یک نکته مشخص برسیم، متاسفانه ما فکر میکنیم که مساله مادر است که از فرزند خود در منزل نگهداری کند، در حالیکه این مساله برعهده جامعه است؛ این باور غلط بهوجود آمده که باید خود مادر وظایفش را به تنهایی برعهده بگیرد.
نسل آینده متعلق به جامعه است و جامعه باید ظرفیتهای لازم را برای نسل آینده مهیا کند.
نکته بعد اینکه امکانات درمانی لازم برای ادامه آموزش و تحصیلات آکادمیک مادران فراهم شود. آنها نسلهای آینده کشور ما هستند و نباید فعالیتهایشان به حضور در خانه خلاصه شود، پس مقوله مادری یک مساله فردی نیست و هویت کشور را بههمره دارد. آنها نسلی را پرروش میدهند که آینده ایران را میسازند. همانطور که مسوولان کشور در قبال منابع مالی، سیاسی و... مسوولیت دارند، در ارتباط با منابع انسانی خود هم مسوول هستند، اما در این موضوع ما مسوولیت خانواده را به خود خانواده و بهطور مشخص مادر سپردیم که این تفکر در جامعه بازتولید شده است.
متاسفانه یک مادر که باردار میشود و فرزندی را بهدنیا میآورد، بلافاصله همکاران او در مقابلش گاردمیگیرند که ما چگونه 7 تا 9 ماه و در دوران مرخصی وی، جای او کار کنیم!. طبیعتا امکان ارتقای شغلی و مسوولیتهای بیشتر پس از زایمان برای او وجود ندارد، یعنی تسهیلاتی را برای مادر شدن فراهم نمیشود درحالیکه جامعه باید بار آن را بردوش بکشد، ولی در این موضوع دستهای جامعه ما بسته است. ما در روز مادر فقط وظایفمان را در حد یک اهدای کادو یا یک دسته گل خلاصه میکنیم، درحالیکه مسوولیتهای ما نسبت به آنها بسیار بیشتر این اینهاست و ولی بدان بیتوجهی شده است.