عوام‌فریبی با وعده‌های غرب به جای عبرت از کلاهبرداری برجامی آن

نماینده سابق مجلس و از متهمان بزک کردن برجام می‌گوید منافع ملی، مظلوم‌ترین مفهوم در ایران است.
تصویر عوام‌فریبی با وعده‌های غرب به جای عبرت از کلاهبرداری برجامی آن

به گزارش سایت خبری پرسون، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: حشمت‌اله فلاحت‌پیشه در گفت‌وگو با روزنامه شرق اظهار داشت: من معتقدم «مظلوم‌ترین مفهوم در ایران منافع ملی است». متأسفانه به‌دلیل افراط و تفریط جریان‌ها، چهره‌ها، افراد و احزاب مظلومیت منافع ملی در ایران به حد اعلا رسیده است. به همین دلیل چه کسانی که اکنون با تغییر فاز سیاسی دم از مذاکره می‌زنند و تا پیش از این مذاکرات و دولت مذاکره‌کننده را بی‌غیرت، جاسوس و... می‌دانستند و چه کسانی که کماکان بر طبل عـدم مذاکره می‌کوبند، به هیچ وجه درک درستی از منافع ملی نداشته و ندارند و تنها براساس منافع شخصی و حزبی رفتار می‌کنند.

در همین چند دهه اخیر چه بسیار افراد و سیاستمدارانی بودند که به خاطر دلسوزی برای منافع ملی مـورد هجمه، انتقـاد، توهین و تهدید قرار گرفتند، اما سال‌ها بعد روشن شـد که نظرات و ایده‌هایشان تا چه اندازه دلسوزانه و منطبق با منافع ملی بوده است. ولی همین افراد را با فشـار و ارعاب از دایره تصمیم‌گیری خارج کردند و نهایتا بزرگ‌ترین فرصت‌سوزی‌ها را برای ایران رقم زدند. به واقع کمتر کشوری در دنیای امروز وجود دارد و حتی من می‌گویم هیچ کشـوری در دنیا وجود ندارد که مانند ایـران فرصت‌های خود را یکی پس از دیگری به راحتی از دست بدهد. بسیاری از همین کشورهای همسایه فرصت‌های ایران را به راحتی از چنگ ما ربودند. قرار بود بعد از برجام حدود ۷۰ میلیارد یورو در حوزه صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایه‌گذاری شود، اما نه‌تنها این سرمایه‌گذاری شکل نگرفت بلکه تمام این فرصت‌ها توسط همسایگان ما در حاشیه خلیج فارس از عراق و کویت تا قطـر، امارات، عمـان و... به تاراج رفت. اکنـون عواقب و آثار این فرصت‌سوزی‌ها از آلودگی هوا تا مشکلات معیشتی و اقتصادی بروز و ظهور کاملی پیدا کرده است. همه اینها نشان‌دهنده مظلومیت منافع ملی در ایران است.

وی اضافه کرد: واقعیت امر آن است که از قبل هـم قابل پیش بینی بود کسانی که جریان اصلـی مخالف برجـام بودنـد و توافق هسته‌ای را بـه منطقه ممنوعـه سیاسی و دیپلماتیک در ایـــران بدل کرده بودند، وقتی مسئول مذاکرات احیای برجام شـدند، نه‌تنها مذاکرات، بلکه کل دیپلماسی را به یک انجماد خواهند رساند تا جایی که ما شاهد یک انجماد بسیاری بی‌سابقه در سیاست خارجی هستیم. به‌دلیل همان مظلومیت منافع ملی و فرصت‌سوزی‌های ایران، دو کشور چین و روسیه نهایت سوءاستفاده و مفت‌بری خود را از سیاست خارجی ایران کردند و تهـران را عملا بـه گروگان منافع خود بدل کرده‌انـد، تا جایی که من همین الان که با «شرق» مصاحبه می‌کنم دولت رئیسی مجبور شده است به‌دلیل مفت‌بری روس‌ها و چینی‌ها، روزانه، تاکید می‌کنم میلیاردها تومان تخفیف فروش نفت برای پکن داشـته باشـد که کشـور بتواند به یک حداقلی از درآمـد فروش نفت در جهت گذران امور یومیه مملکت دست یابد. آیا این در شـأن جمهوری اسلامی ایران و ملت شریف و باعزت ایران اسـت؟! آیا با توجه به ذخایر گسترده و عظیم انرژی و معدنی و همچنین موقعیت بی‌بدیل ژئوپلیتیک در منطقه غرب آسیا جای تأسـف نیست که مردم در این وضعیت سخت و بحران بی‌بدیل دست و پا بزنند؟!

این نماینده سابق مجلس از طیف حامیان دولت روحانی توضیح نداده که «قرار بوده بعد از برجام، ۷۰ میلیارد یورو در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی ایران سرمایه‌گذاری شود»، دقیقاً یعنی چه؟! ماجرا روشن است طرف‌های غربی در مذاکرات برجامی، وعده‌های دهان‌پرکن و فریبنده بسیاری دادند و با همین وسوسه، تیم روحانی را وادار کردند که امتیازات نقد و بازگشت‌ناپذیری مانند ویرانی راکتور آب‌سنگین اراک، از هم گسیختن ۱۵ هزار سانتریفیوژ فعال از مجموع ۱۹ هزار سانتریفیوژ، خارج کردن ۹۷۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده از ایران و تعیین سقف ۳۰۰ کیلوگرمی و... را واگذار کند. در مقابل توافق‌هایی را روی کاغذ در حوزه نفت و فروش هواپیما آوردند که مانند خود برجام، فاقد کمترین ضمانت و پیش‌بینی خسارت (در صورت نقض توافق) بود و بنابراین به راحتی از سوی غربی‌ها زیر پا گذاشته شد.

روشن است که در اینجا، بزک‌کنندگان و امضاکنندگان برجام، در روند کلاهبرداری غرب مقصر بوده‌اند و باید مواخذه شوند، نه اینکه زبان‌درازی کنند و وعده‌های فریبکارانه طرف غربی را همچنان- ۷ سال پس از آن کلاهبرداری بزرگ- برای مردم فاکتور کنند و به دولتمردان فعلی که حاضر نشده‌اند به کلاهبرداری برجامی غرب، ابعاد جدیدی بدهند، تهمت بزنند.

موضوع دوم این است که متهمان تنظیم نامتوازن و خسارت‌بار متن برجام در دولت روحانی و مجلس دهم (از جمله همین نماینده سابق) به جای اعتراف به اینکه بد مذاکره کردند، به دشمن اعتماد کردند و سرشان کلاه رفت، دوگانه جعلی درباره موافقان مذاکره- مخالفان مذاکره می‌سازند و براساس این دوگانه موهوم، به منتقدان حمله می‌کنند.

در کدام آکادمی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل تایید می‌کنند که کسانی به اسم مذاکره، به طرف مقابل بگویند خزانه ما خالی است و آماده توافق به هر قیمت هستیم؟ یا در عمل به طرف مقابل بگویند شما هر بلایی هم که سر توافق بیاورید، باز هم ما پای آن می‌مانیم و یکطرفه اجرا می‌کنیم؟ یا اینکه پای توافقی را امضا می‌کنند که تعهدات خودشان نقد، برگشت‌ناپذیر، روشن است و به لحاظ زمانی قبل از آغاز روز اجرای توافق باید اجرایی شود، اما تعهدات طرف مقابل، نسیه، مبهم، برگشت‌پذیر، فاقد ضمانت اجرا، و فاقد مکانیسم شکایت و دریافت خسارت، در صورت عهدشکنی است؟!

درست در زمانی که کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس دهم- چهل روز پس از بررسی دقیق کارشناسی از ابعاد مختلف- درباره منافذ و معایب برجام هشدار می‌داد، امثال همین آقای نماینده مشغول شانتاژ و هیاهو برای تصویب و اجرای سریع برجام بودند اما حالا که هم بخش اعظم برنامه هسته‌ای را بر باد داده و هم تحریم‌ها را دو برابر کرده‌اند، می‌گویند منافع ملی، مظلوم‌ترین واژه در ایران است(!)

نکته بعدی، علت بن‌بست مذاکرات است که آقای فلاحت‌پیشه درست هماهنگ با ادبیات محافل سیاسی آمریکا و اروپا، طرف ایرانی را متهم می‌کند، بی‌آنکه یادآور شود برجام یک‌بار زیر پای طرف غربی قرار گرفت و بنابراین به آن شکل سیاهچاله‌ای سابق، قابل احیا نبود. و طبیعی بود که دولت رئیسی، به جبران کم‌کاری‌های دولت سابق، خواستار تعیین تکلیف لغو پایدار و مؤثر تحریم‌ها و تضمین معتبر برای احیای توافق باشد.

در موضوع درآمدهای کشور و فروش نفت و ادبیات موهن این نماینده سابق مجلس نیز باید به یاد وی و امثال او آورد که فروش نفت در دولت برجام به کمتر از ۲۰۰ هزار بشکه کاهش یافته و رئیس سازمان برنامه و بودجه مدعی بود امکان فروش یک قطره نفت وجود ندارد. آقای فلاحت‌پیشه در آن موقع باید احساس توهین و تحقیر می‌کرد، نه اکنون که فروش نفت به نسبت آن زمان ۷ برابر شده و صادرات غیرنفتی بالغ بر ۴۰ درصد افزایش یافته است. در مورد عزت مردم نیز باید آغاز و فرجام دولت برجام را با دو تصویر تداعی کرد؛ واگذاری تحقیرآمیز سبد کالا با چند نفر کشته و ده‌ها زخمی، و تشکیل صف‌های طولانی و پرازدحام برای خریدن مرغ، در روزگاری که مثلا وضعیت قرنطینه کرونایی بود و روزانه ۷۰۰ نفر قربانی می‌شدند. دولت آن زمان، قرارگاه مرغ تشکیل داده بود و وضعیت چنان بود که گفته شد.

456330