موضوع قاچاق جنسی زنان و رسانه ملی

در قانون کشور ما نیز مانند اکثر کشورهای دنیا قاچاق انسان جرم انگاشته شده است. قاچاق انسان را قانونگزار این گونه تعریف می کند: خارج یا واردساختن و یا ترانزیت مجاز یا غیرمجاز فرد یا افراد از مرزهای‌کشور با اجبار و اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ و یا با سوء استفاده ازقدرت یا موقعیت‌خود یا سوء استفاده از وضعیت فرد یا افراد یادشده، به قصد فحشاء یا برداشت اعضاء و جوارح، بردگی و ازدواج .
تصویر موضوع قاچاق جنسی زنان و رسانه ملی

به گزارش سایت خبری پرسون، حمید حاجی زاده در یادداشتی نوشت: در این نوشتار در سه پرده به این موضوع با تمرکز بر آن چه نگاه رسانه ملی است می پردازیم.

پرده اول : از «بدوک» تا «لاتاری»

شبکه تلویزیونی نمایش ایران شب گذشته در پر بیننده ترین ساعت خود که معمولا به فیلم های جذاب و اکشن خارجی اختصاص می دهد فیلم ایرانی لاتاری را پخش کرد. لاتاری فیلمی است با موضوع قاچاق زنان و دختران ایران به دبی که به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیه کنندگی سید محمود رضوی در سال ۹۶ ساخته شده و در همان سال هم نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره بین المللی فیلم فجر بوده است. این دو با ساخت مشترک فیلمهای مانند ماجرای نیمروز و ردخون اکنون در میان فعالترین های عرصه ی سینمای سیاسی فعلی شناخته می شوند.

لاتاری داستان پسری ایرانی است که نامزدش بخاطر فشار اقتصادی به دبی رفته تا به عنوان حسابدار کار کند و پس از اتفاقاتی در همانجا به قتل رسیده است. قهرمان فیلم برای کشف واقعیت به دبی می رود و متوجه می شود که شاهزاده ای که به دنبال سو استفاده جنسی از نامزدش بوده عامل قتل بوده است و بالاخره در فضایی حماسی انتقام آن را به کمک یک دوست خود و در پناه حمایت یک مامور دولتی می گیرد. اگرچه به نظر می رسد تشابه نسبی اسم شاهزاده در فیلم ( حمد ) و ولیعهد دبی ( حمدان ) اتفاقی است اما فیلم بدون هیچ ملاحظه ای انگشت اتهام را به سمت شاهزاده ای در دبی نشانه می رود و علاوه بر این برای مامور دولتی در قتل شاهزاده کشور همسایه نقش و دخالت تعریف می کند.

این اولین اثر سینمایی با موضوع قاچاق دختران و زنان ایرانی نیست و احتمالا آخرین آن ها هم نخواهد بود.

شاید بتوان فیلم بدوک که اولین ساخته ی سینمایی مجید مجیدی در سی سال قبل بود را از اولین های این موضوع دانست. در بدوک هم ادعا می شود که دختر بچه های ایرانی توسط واسطه ها خریداری و به زور به کشورهای همسایه قاچاق می شوند. جالب اینجاست که این فیلم هم اخیرا بعد از سه دهه در رسانه ملی به نمایش درآمد، درست در زمانی که بعد از شش سال با اعزام سفیر امارات به تهران سطح روابط دو همسایه به سطح گذشته نزدیک می شود.

در فاصله بدوک تا لاتاری، فیلمهای دیگری نیز در این رابطه ساخته شد که نمونه آن «فقر و فحشا» نخستین ساخته مسعود ده نمکی و محصول سال ۱۳۸۳ است. این مستند که هرگز اکران عمومی نشد و مورد اعتراض خیلی ها قرار گرفت نیز به موضوع قاچاق زنان ایرانی می پردازد. البته ده نمکی یک سال پس از ساخت این مستند، کتابی با عنوان ناگفته‌هایی درباره فیلم فقر و فحشا نوشت و نسخه ای از آن را به مسئولین هدیه کرد.

از شاخ و بال دادن های عجیب و غریب به موضوع در فیلمهای سینمایی که بگذریم آن چه وجه مشترک تمامی این آثار است موضوع فقر است، فقری که به عنوان عامل بروز پدیده قاچاق زنان نشان داده شده است. در بعضی از آن ها ادعا شده که دختران و زنان از ایران به زور قاچاق شده اند، در بعضی نیز از فریب خوردن قربانیان صحبت شده و بالاخره در بعضی نیز خروج زنان و دختران از ایران مسافرتی با اراده خود آن ها و با هدف کسب درآمد نشان داده شده است.

پرده دوم: واقعیت در آن سوی مرزها

بی تردید در میان هموطنان ما دختران و زنانی هستند که برای این هدف که از دید دین، فرهنگ و غیرت مردم ما شرم آور است به کشورهای اطراف می روند. در این رابطه گزارش های مختلفی از کردستان عراق و بخصوص اربیل تا دبی منتشر شده است که نمی توان همه ی آن ها را ساختگی دانست. شاید به همین دلیل هم هست که امارات به دختران مجرد زیر ۱۸ سال که قصد سفری تنهایی به دبی و امارات را داشته باشند ویزا نمی دهد. اگر چه در دنیای آزاد به روسپیگری که به آن« اسکورت سرویس» گفته می شود به عنوان تجارت نگاه می شود و دومین صنعت پولساز دنیا محسوب می شود که بالغ بر ۴۰ میلیون فعال دارد، اما این گونه نیست که دولت های همسایه برای روسپی ها فرش قرمز پهن کرده باشند، چه حتی با پدیده قاچاق سازمان یافته مبارزه هم می کنند و به همین دلیل شهروز سخنوری، معروف به الکس، که به کار فریب زنان و دختران ایرانی و اعزام آن ها به کشورهای دیگر برای بهره کشی جنسی مشغول بود از دبی و مالزی اخراج گردیده بود. الکس کسی است که سخنگوی قوه قضاییه هفته قبل، راه اندازی شبکه سازمان یافته فساد را از اتهامات این فرد برشمرده بود و گفته بود که این فرد به اعدام محکوم شده است.

پرونده الکس نشان داد که شبکه های سازمان یافته ای برای این منظور وجود دارند که گاه از حمایت آدم های مهم داخلی نیز برخوردارند و عملا قاچان زنان و دختران، نه با خریدن آن ها در ایران و یا دزدیدنشان، که با فعالیت زیرزمینی و کمک به خروج آن ها و بازارگردانی برای آن ها شکل می گیرد.

واقعیت این است که هنوز شواهدی ارائه نشده است که دولت ها و حتی مسئولین کشورهای همسایه در این پدیده ی شوم دست داشته باشند، همچنان که هنوز شواهدی ارائه نشده است که مثلا مسئولین فلان کشور آسیای جنوب شرقی که به همین صنعت شهرت دارد برای مردها و جوان های ایرانی کارت دعوت فرستاده باشند.

پرده سوم: آن چه که می بینیم

محمد دادکان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال صحبتی جنجالی در این زمینه دارد که در تلویزیون هم مطرح کرده است. او ابتدا در خاطره ای نقل کرده است:« در مسیر رفتن به سوییس در یک هتل در امارات نشسته بودم که دختر خانمی آمد و از من پرسید شما آقای دادکان هستید؟ پرسیدم شما هفت هشت نفر اینجا چه کار می‌کنید؟ همه بدون هیچ خجالتی به من گفتند بیزینس ما این است، چون زندگی مان نمی‌چرخد می‌آییم اینجا کار می‌کنیم.» او در ادامه این را مایه آبروریزی برشمرده و آن هایی را که بخاطر دغدغه دین با حضور زنان در ورزشگاه مخالفت می کنند به توجه و حل این معضل مهم تر توصیه می کند.

نه تنها آقای محمد دادکان بلکه هر کس که پروازهای مرتب به دبی داشته و قدری دقیق بوده است در میان مسافران با خانم هایی که به تنهایی سفر می کنند و رفتار و پوشش آن ها ممکن است تردید برانگیز هم باشد احتمالا مواجه شده است. این روزها پروازهای بسیاری مسافران ارانی دبی را جابجا می کنند. حتی شهری مانند مشهد نیز در حال حاضر هر روزه با یکی از دو شرکت دولتی هواپیمایی امارات به دبی پرواز دارد. هفته قبل، سی و یکم مرداد ماه، با یکی از همین پروازها که به ارزانی هم شهرت دارد از دبی عازم مشهد بودم. بخش عمده مسافرین را زایرین بحرینی تشکیل می دادند و بقیه، مسافرین مختلفی بودند که در میان آن ها از کارمندان شرکت ها تا دانشجویان و حتی مسافرین عبوری (کانکشن) که از جای دیگری و از طریق دبی عازم مشهد بودند به چشم می خوردند. اگر چه نباید راجع به دیگران بر اساس پوشش آن ها قضاوت کنیم اما وقتی پوشش کسی همراه با رفتار و صحبت های شفاف خودش آن چنان باشد که باعث تعجب و دیگران و بخصوص زایرین شود به عنوان هموطن به این صرافت باید افتاد که مشکل اساسا کجاست و راه حل چیست.

آن چه فهمیده می شد این بود که هیچ فریب و اغوا و تهدید و زوری در کار نبودهُ هیچ تشکیلاتی به خروج کمک نکرده و تنها هدف سفر درآمد بوده است، آن هم درآمدی آنچنانی برای کسی که به نظر نمی رسید در فقر مطلق بوده باشد.

414043