به گزارش سایت خبری پرسون، رحیم جاودان خرد در یادداشتی نوشت: هرچند چند سال اخیر تورم حدود غیره قابل تصور که گاها در برخی کالاها تا 80 درصد بوده تا حدودی راه توسعه ایران را پر سنگلاخ و توقف کرد، اما دوباره شاهدیم که به ابر تورم حدود 100 درصد گرفتارشده است.
این مسئله در کنار بسیاری از مسائل اقتصادی و اجتماعی دیگر اوضاع آشفته ای را برای توسعه و رشد اقتصادی ایران به ارمغان آورده است که جای قیاسی با تورم کمتر از چنددرصدی کشورهای منطقه و همسایگان نمیگذارد نمونه ها یا راهبردهای توسعه همانند نمونه رشد متوازن یا نامتوازن، مدل جایگزینی واردات در مقابل پشتیبانی از صادرات و دهها الگو و سیاستهای دیگر توسعه همگی بیانگر استدلال علمی این تئوری ها را دارد که در بسیاری از ممالک با نظام های سیاسی متنوع، موثر شده است.
بهترین نمونه استفاده مفید از این تئوری ها را میتوان در زمان نه چندان دور در کشور ژاپن و در عصر جدید در چین و سایر کشورهای متجدد مثل برزیل، روسیه و شاید مالزی مشاهده کرد. در حقیقت درون سازی پکیجی از فعالیتهای طراحی ، برنامه ریزی و بررسی کیفیت بر روی تولید یک قلم کالا است که سبب تولید داخل یا تهیه از محصولات داخلی آن (با حفظ کیفیت ) میشود.
لذا مدل بومیسازی تولید، فرهنگ و توسعه هم در نظریهپردازیهای توسعه، جایگاه خاص خود را داراست که تلاش بر آن دارد تولیدات، تکنولوژیهای تولید و استفاده از آنها را با کمک گرفتن از متدهای مختلف مانند تولید معکوس به شرایط فرهنگی و ویژگی های زندگی اجتماعی، محلی و روستایی سازگار، منطبق و به عبارتی داخلی سازی کند.
باید متولیان بدانند که مولفه های اثرگذار بر در توسعه خود به خود به وجود نمی آیند بلکه باید توسط قوای سهگانه، مدیریت و رهبری شوند، باید دقت داشت که توسعه تنها متأثر از مولفه اقتصادی نیست و هر یک از مولفه ها روی آن اثر دارد، برای مثال دوام سیاسی به مفهوم وجود محیط سیاسی -اجتماعی امن و قابلاعتماد، استمرار در قوانین، مدیریت و استراتژها و همچنین به معنی عدم وجود وضعیتی مثل جنگ، بی قانونی و بینظمی، تهدیدات منتسب به جامعه است.
بنابراین میتوان گفت ثبات اقتصادی مهمترین رکن رشد و توسعه اقتصادی و در نهایت توسعه پایدار را تشکیل میدهد و از طرف دیگر، پیش شرط و شاخصه لازم آن ثبات سیاسی است پس ثبات سیاسی و ثبات اقتصادی با تورم سالیانه زیر ۳ درصد در درازمدت از شرط های بدون قید و پیشفرضهای توسعه اقتصادی است.
باید درک کنیم که، اصول دینی و سنتها از بخش های مهم ویژگی های فرهنگی اقوام، ایلات، عشایر، خرده فرهنگ ها، یک ملت و همه ملل در دنیای امروز ماست که به شدت با سایر جزء های زیر نظام فرهنگی مانند رسوم، باورها، اعتقادات، بایدها و نبایدها اخلاقی و رفتاری، قوانین و مقررات، علم، اطلاعات و یادگیری های فرد از محیط اجتماعی وابسته و آمیخته است.
سنن همراه با سایر اجزا زیر نظام فرهنگی علت های رفتاری اشخاص و گروهها را به شدت تحت تأثیر خود قرار میدهد. کشور و ملت ایران هم از این مهم مستثنا نبوده و از آنجایی که آداب میتوانند در رقابت با سایر اجزا زیر نظام فرهنگی مانند قوانین و مقررات دولتی- حکومتی و حتی آداب متفاوت بین اقشار و اقوام مختلف قرار داشته باشند آن چیزی اهمیت دارد که تعارض و تفاوت بین آنها در جهت جبران با مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جبران و همراه شوند. در این مسیر وظایف و مسئولیتهای بسیار بزرگی به عهده بزرگان قومی، مذهبی، رهبران و مدیران گروهها، نهادها و سایر اقشار اداره کننده در مناطق و مراکز در سطوح کلان دولتی قرار دارد.
همانطور که بیان شد مولفه های اجتماعی صلح، امنیت و آزادی پیش شرط توسعه و به دنبال آن اهداف و مولفه های اقتصادی مثل رشد، اشتغال، رفاه و عدالت است که میتواند یک جامعه فوقالعاده سنتی مانند کشور ما را به درجات بالای موفقیت و رشد برساند.
به همین دلایل منتسب کردن الگوهای توسعه به غرب یا غربی لحاظ کردن آنها میتواند به راحتی، علمی بودن این تئوری ها را تحت تأثیر خود قرار دهد و باعث شود که دید مثبتی در مورد عملکرد آنها شکل نگیرد و بهره بردن از آنها در کشورهایی مشخص با شبهه و تردید روبرو شود.کاربرد علوم جهانی است و به ساختارهای اقتصادی ملاک عمل یا ارجحیت نمیدهند. پژوهشگران زیادی در اقسا نقاط عالم در حال تحقیق و انتقاد از یکدیگر هستند تا یک تئوری یا مدل علمی وضعیت نهایی و نداشتن نقاط ضعف خود را پیدا کند.
لذا نسبت دادن مدلهای توسعه به غرب و شرق تا حدودی گیج کننده است. به همین علت، مدل درونی سازی هم یک امر فنی و مهندسی است که نباید به آن نگاه ایدئولوژیک داشت.
اما برای اینکه بذانیم چرا ایران نتوانسته به توسعه دست یابد، باید به امر مهمی که در داخلی سازی توجه داشت و آن این است که بازده، بهرهوری و کیفیتهای تولیدی تحت تأثیر موضوع داخلی سازی قرار نگیرد و داخلی سازی درنهایت بتواند با صنایع و محصولات وارداتی رقابت کند. هم اکنون آمار روشنی نیست که بدانیم سطح ملی و صنایع ، تا چه اندازه و با چه سیستمی از مدلهای توسعه و داخلی سازی استفاده شده است، برای اینکه ایران به علت وابستگی قوی به درآمدهای نفتی، نیاز کمتری به بومی سازی داشته و به این جهت هم نتوانسته خود را از اقتصاد خود را آنطوری که باید از تکمحصولی آزاد و تنوع گسترده در تولیدات کارآمد و صادرات آنها داشته باشد.