به گزارش سایت خبری پرسون، محمد فیلی دیگر نیاز به معرفی ندارد، در این ۳۰ و اندی سال فعالیتش در این حرفه حسابی استخوان خرد کرده و با بزرگان این حرفه همنشین شده و نقشهای متعدد و ماندگاری را در آثار نمایشی به ثبت رسانده است. این هنرمند پیشکسوت این روزها در یکی از شهرستانها مشغول خلق نقش متفاوت دیگری است و با سریال جادوگر مهمان شبکه نمایش خانگی است و همین بهانه سبب شد تا فیلیموشات با وی همکلام شود.
این اواخر در جادوگر حضور داشتید. اگر مایل باشید گفتوگویمان را با این سریال آغاز کنیم.
محمد فیلی: برای قسمتهای پایانی دعوت به کار شدم. مسعود اطیابی، کارگردان کاربلدی است و او را میشناختم. تقریباً ورود برخی شخصیتها، از جمله نقش من در سریال، اپیزودیک بود، یعنی در یک قسمت بازی داشتم.
با توجه به این که نقشتان در جادوگر کوتاه بود چه ویژگی آن سبب شد بازی در این سریال را بپذیرید؟
نقش برایم تازگی داشت؛ شخصیتی که درگیر ماجرایی در قصه میشود و در واقع نتوانسته مسیر سالم را طی کند و دست به دامن جادو و جنبل میشود. البته در جامعه هم از اینگونه افراد داریم که وقتی گرفتار میشوند دست به دامن آدمهای حقه باز و کلاهبرداری همچون جادوگرها و رمالها میشوند. متاسفانه مردم ما تصور میکنند آنها حلال مشکلات هستند، آنها به ثروتهای نجومی دست پیدا میکنند و این موضوع برایم جالب بود و چنین نقشی را تجربه نکرده بودم و دوست داشتم تجربه کنم.
محمد فیلی: «دوستی از من پرسید در سریال جادوگر چه اتفاقی برایت افتاد؟ گفتم دارم کتاب خاطراتی از سفرهایم و کتاب دیگری هم درباره اتفاقهایی که سر کارهایم برایم افتاده مینویسم که اگر بخوانید متوجه آسیبهایی که تمام این سالها در این حرفه به من وارد شده، میشوید و میبینید که چه بر من گذشته است و چگونه دارم نفس میکشم. اینها به خاطر عشق به مردم است که آسیبها را به جان خریدم و دردها را با خودم کشیدم»
تجربه همکاری محمد فیلی با مسعود اطیابی چگونه بود؟
شاید بتوان گفت دکوپاژ و کارش یک سر و گردن از کار برخی کارگردانها بالاتر بود. خیلی اهمیت دارد که کارگردان به کار اشراف داشته باشد. متاسفانه نقشهای کوتاه در فیلمنامههای این چنینی به درستی پرداخت نشده است. گاهی اوقات نقش بهروز و سر صحنه نوشته و به بازیگر داده میشود بنابراین بازیگر زیاد نمیتواند روی نقش مانور بدهد. این نکته را هم بگویم که ما امنیت شغلی نداریم که بگویم مثلاً از سینما، تئاتر یا تلویزیون بازنشسته شدهام و ماهانه حقوقی دریافت میکنم. در این شرایط باید کار کنیم تا بخشی از مسائل و مشکلات زندگی را با دریافت دستمزدهای هرچند اندک حل کنیم.
با برخی همکارانتان هم که صحبت میکنم بر این عقیدهاند که به دلیل مسائل مالی بازی در هر نقشی را میپذیرند.
بله، همین طور است. مگر ما چند کار را میتوانیم رد کنیم.
شما نقشهای ماندگار زیادی بازی کردهاید همچون نقش متفاوتتان در سریالهای روزی روزگاری و مختارنامه، اما میخواهم بدانم نقشهای منفی چه جذابیتی برای شما دارند که میپذیرید؟
هر نقشی، چه منفی و چه مثبت که پیشنهاد داده میشود، اگر بازیگر برای رسیدن به آن وارد چالش خاصی شود، به سمت درستی هدایت میشود. بازی در نقش منفی بسیار سخت است و ریزهکاریهای عجیب و غریبی دارد و اگر بازیگر آنها را کشف کند، میتواند نظر مخاطب را جلب کند و وقتی من میبینم مخاطب نقشهایم را چه منفی و چه مثبت دوست دارد، لذت میبرم.
برای بازی در یک نقش چه چیزهایی باید در کنار هم قرار گیرند؟ در واقع پازلتان را چگونه میچینید؟
قصه و نقش مهمترین موضوع است و خود کارگردان و رزومه کاریاش هم برایم اهمیت دارد، سپس دکوپاژ و…. وقتی یک بازیگر ریتم خاصی را در دکوپاژ میبیند لذت بخش بازی میکند. در این شرایط، بازیگر خلاقیت به خرج میدهد و سر ذوق میآید. متاسفانه وقتی میخواهند کار کنند زمان برایشان اهمیت بیشتری دارد و این فاجعه است که کیفیت برایشان اولویت ندارد. بازی در هر سکانسی مستلزم تمرین است تا نقش جا بیفتد و این نوعی نگه داشتن حرمت مخاطب است. متاسفانه بیشتر کارها بزن دررو شده است تا پولشان را بگیرند و بروند. این را هم بگویم که وقتی با من قرارداد میبندند تا سر صحنه نروم نمیدانم که میخواهند چه کار کنند اما سعی خودم را میکنم که نقش را به درستی اجرا کنم تا کار شستهرفتهای از آب درآید چون نتیجه کار ما بازیگران جلوی دوربین است و همه مخاطبان میبینند و همیشه توپ در زمین ما میافتد.
با این توضیح چقدر در کارتان به هنرنمایی بازیگر مقابلتان اهمیت میدهید؟
بازی پارتنر مقابلم خیلی اهمیت دارد. گاهی اوقات به عنوان یک بازیگر باتجربه همه تلاشم این بوده که در برداشت اول بهترین کار ارائه شود ولی بازیگر نقش مقابلم یا پول داده و نقش را خریده یا فامیل یکی از عوامل فیلم است و «ه» را از «و» تشخیص نمیدهد. خدا شاهد است در اثری مقابل چنین بازیگر نابلدی ۱۷.۱۸ برداشت رفتهام و هم توان و انرژیام گرفته شده است و هم در آن ۱۷.۱۸ برداشت بازیگر نقش مقابل بالاخره توانسته نقشاش را دربیاورد ولی نقش من بیات شده است. یک نکته دیگر هم بگویم که من ۴ دست لباس در منزل دارم و آرشیو لباس نیستم. اگر کارهایم را نگاه کنید میبینید که من ۴ دست کت و شلوار و ۴ تا پیراهن دارم ولی متاسفانه در برخی کارها میگویند با لباس شخصی خودم جلوی دوربین بروم و لباسهایم تکراری هستند! یا لباس یکی از عوامل یا رهگذری را تنم کردهاند که این فاجعه است! اگرچه در دفاتر تولید برای لباس برآورد بودجه میشود اما هزینه نمیکنند! در دهه ۶۰ تهیه کنندگان خوبی کار میکردند، مثل بهروز خوشبخت که با تمام وجودش کار میکرد ولی الان من کار میکنم و ۶ ماه بعد دستمزدم را پرداخت میکنند. تا این سیستم مریض درست شود، باید مصیبت بکشیم.
محمد فیلی: «متاسفانه در مصاحبهای از من نوشته شده بود که محمد فیلی، کریم خان زند میشود! در صورتی که من این سخن را نگفتم و فقط گفتم که دوست دارم نقش کریم خان زند را بازی کنم. البته یکی، ۲ کار ساخته شدند اما ضعیف بودند و دوست دارم اعضای یک گروه حرفهای به این شخصیت بپردازند»
چرا مخاطبان امروز به سمت تماشای سریالهای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها کشیده شدهاند؟
بارها گفتهام، مردم از تلویزیون قهر کردهاند و این خیلی بد است. بینندگان ما به سمت شبکههای ماهوارهای و فارسی زبان که متاسفانه تعدادشان هم زیاد شده، کشیده شدهاند، در صورتی که برنامههای مبتذلی دارند. ما باید آثاری را تولید کنیم که تماشاچی با تلویزیون آشتی کند. جای شکرش باقی است که سریالهای شبکه نمایش خانگی را هم دنبال میکنند. ما نیرو زیاد داریم، چه در تئاتر، چه در سینما و چه در تلویزیون و باید از این ظرفیتها برای تولید آثاری که جایشان خالی است، استفاده کرد.
اکنون شبکه نمایش خانگی با تولید شبهای مافیا و جوکر در قالب بازی و سرگرمی موفق عمل کرده و توانسته مخاطبان زیادی را جذب کند.
همین طور است چون آثار کارشناسی و مخاطبشناسی شدهاند. تهیهکنندگان خوبی داریم که سره را از ناسره تشخیص میدهند و کارهای خوبی تولید میکنند. اگر برنامهسازی دلسوز واقعی باشد در کارش موفق است و به اوج میرسیم. این را هم بگویم که الان بازیگران زیادی خانهنشین شدهاند و در مدت شیوع ویروس کرونا به دلیل تولیدات کم، جلوی چشم نبوده و فراموش شدهاند. خیلی از پیشکسوتانمان را از دست دادیم و بعد از مرگشان برخیها که آنها را فراموش کرده بودند، گفتند آخ، آنها هم بودند و کاش از آنها استفاده میکردیم.
البته خدا را شکر موسسه هنرمندان پیشکسوت تشکیل شده و مراسمها و اردوهای خانوادگی میگذارد و هنرمندان پیشکسوت بالای ۶۰ سال در شاخههای مختلف هنری، از بازیگری و کارگردانی گرفته تا صنایع دستی، خوانندگی، موسیقی، نقاشی و… را تحت پوشش قرار داده است و دور هم جمع میکند و یکدیگر را میبینیم و به ما اهمیت میدهد. اما خانه سینما یا خانه تئاتر کاری برایمان نکرده است. دوستی از من پرسید در سریال جادوگر چه اتفاقی برایت افتاد؟ گفتم دارم کتاب خاطراتی از سفرهایم و کتاب دیگری هم درباره اتفاقهایی که سر کارهایم برایم افتاده مینویسم که اگر بخوانید متوجه آسیبهایی که تمام این سالها در این حرفه به من وارد شده، میشوید و میبینید که چه بر من گذشته است و چگونه دارم نفس میکشم. اینها به خاطر عشق به مردم است که آسیبها را به جان خریدم و دردها را با خودم کشیدم.
با وجود این آسیبها اگر به گذشته برگردید، باز هم این حرفه را به دلیل عشق و علاقهتان انتخاب میکنید؟
دقیقاً. هنوز پای همه چیز و مشکلات و آسیبهای این حرفه ایستادهام، چه تجلیلی بشود یا نشود و برایم مردم و استقبال آنها کافی است. در مقابل تمام ناملایمات و بیمهریها، مسئولان کمی محبت کردهاند، در صورتی که در بلاد کفر اگر زندگینامه هنرمندان را بخوانید میبینید که در همان کار اول چنان پولی به آنها دادهاند که صاحب خانه و زندگی شدهاند و بعد دلی کار کردهاند اما در کشور ما خیلیها همچنان درگیر مشکلات مالی و اجاره خانه هستیم.
این نصیحت را باید به خیلی از جوانان کنید تا از مضرات این حرفه آگاه شوند. آنها فقط سودای دیده شدن و شهرت دارند.
واقعا نمیتوانم به آنها چیزی بگویم چون گوش نمیدهند تا ورود را تجربه کنند و سرشان به سنگ بخورد. برخی جوانان تصور میکنند که حسادت میکنیم ولی این گونه نیست. خیلیها را دیدهام که سالها کار کردهاند و وقتی دیدهاند که به هیچ جا نرسیدهاند، گفتهاند چه کار کنیم؟ آنها آلوده این کار شدهاند و هیچ کار دیگری هم بلد نیستند انجام دهند.
تاکنون نقشهای متنوعی در تئاتر، سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی تجربه کردهاید. خودتان چه نقشی را دوست دارید که بازی نکردهاید؟
چون شناخت بسیار خوبی از تاریخ کریم خان زند دارم، دوست دارم این نقش را بازی کنم. متاسفانه در مصاحبهای از من نوشته شده بود که محمد فیلی، کریم خان زند میشود! در صورتی که من این سخن را نگفتم و فقط گفتم که دوست دارم نقش کریم خان زند را بازی کنم. البته یکی، ۲ کار ساخته شدند اما ضعیف بودند و دوست دارم اعضای یک گروه حرفهای به این شخصیت بپردازند.