به گزارش سایت خبری پرسون، محمد مهاجری در یادداشتی نوشت: سالهای زیادی است که اصطلاح «بولتنساز» به ادبیات سیاسی کشور ما افزوده شده. بولتنساز به کسانی گفته میشود که اطلاعات را به نحوی که دلشان میخواهد، برمیگزینند، آنها را تقطیع میکنند، طبق مذاق کسی که آن را میخواند تنظیم میکنند، جلد خوشگل و کاغذ اعلا برایش تدارک میبینند و هنرمندانه! آنچه را که در ذهن خودشان دارند، به خورد مخاطب میدهند و سپس برای محکمکاری به دنبال هر خبر و مطلبی، نظریه هم مینویسند و رهنمود میدهند.
این کار مختص یک گروه و جناح خاص نیست و افرادی در هر دو سوی اصلاحطلبی و اصولگرایی چنین شغل شریف! و البته نان و آبداری داشته و دارند. بولتنسازان از آنجا که تردستانه خود را علم کل و عقل تام جا میزنند همواره قدر میبینند و بر صدر مینشینند و از آنجا که خیلی زود به «مردی که زیاد میدانست» تبدیل میشوند، مورد اعتماد هم قرار میگیرند. چیزی نمیگذرد که حتی اگر بگویند «ماست سیاه است» حرفشان بدون ردخور پذیرفته میشود.
نتیجه آنکه بولتنسازان غالبا کارشان اغواگری، آگراندیسمان کردن، تخریب، شایعهسازی، اتهامپراکنی و نظایر آن است. کاش میتوانستم نمونههایی را که بر ذهن دریافتکننده بولتن اثرات منفی گذاشته نقل کنم اما فعلا از آن درمیگذرم. اثر این بولتنها بسته به اینکه چه مقامی آن را میخواند تفاوت دارد. مثلا اگر یک امام جمعه به آن دست یابد در حد حاضران نماز جمعه اثر میگذارد. اگر یک وزیر آن را بخواند ممکن است در انتصاباتش نقش بیافریند و اگر رییسجمهور مشتریاش باشد چه بسا سیاستهای یک دولت را متحول کند. اخیرا و در دولت محترم سیزدهم شغل جدید دیگری مد شده که اسمش آمارسازی است و کسانی که به این حرفه روی آوردهاند تعدادی عدد و رقم را که معلوم نیست از کجا میآورند پشت سر هم ردیف میکنند و به خورد مردم میدهند.
مثلا در حالی که قیمت کالاهای مورد نیاز سفره شهروندان ساعت به ساعت بالا میرود، از تشدید روند نزولی نرخ تورم خبر میدهند. یا در حالی که دولت، هزینههای خود را از طریق نقدینگی شرکتهای دولتی (که همان دولت است) تامین میکند، اعلام میشود که دولت فلان درصد کمتر از گذشته از بانک مرکزی وام گرفته است. یک روز اعلام میشود که دولت از ماهها پیش هر روز 1.5 میلیون بشکه نفت صادر میکند و پولش را هم نقد میگیرد و دهها میلیارد دلار از پول نفت الان در بانک مرکزی دپو شده و در همان حال واردات مواد اولیه بسیاری از کارخانهها به دلیل تنگناهای ارزی وجود ندارد.
در حالی که حجم نقدینگی در دولت رییسی به طرز وحشتناکی بالا میرود، آمارسازان و تولیدکنندگان عدد و رقم، آن را پایین نشان میدهند. این عددسازی و آمارسازی اگر فقط از رسانههای خاص و صرفا برای نشان دادن اینکه «شهر در امن و امان است، آسوده بخوابید» منتشر شود قابل توجیه است اما وقتی دیده میشود همین اعداد و ارقام نادرست، به زبان مسوولان رانده میشود، این خطر را ایجاد میکند که مبادا خودشان آن را باور کنند و همچون ملانصرالدین (که خودش شایع کرد دو کوچه بالاترآش میدهند و وقتی مردم دوان دوان به آن سو دویدند، خودش هم کاسه به دست در صف ایستاد) دچار اشتباه محاسباتی نشوند.
متاسفانه در دولت سیزدهم تقریبا روزی نیست که از این آمارسازیها منتشر نشود. گاهی این کار در قالب «نظرسنجیسازی» هم تولید میشود و یک سری اعداد و ارقام خیالی برای محبوبیت فلانی و نامحبوبیت بهمانی منتشر میشود. گاهی هم بخشهایی از یک نظرسنجی که کلیتش مورد اشکال نیست حذف میشود و فقط بخشهایی از آن انتشار مییابد که کاملا کاریکاتورگونه و به دور از واقعیتهاست. کسانی که نخستین روزها و ماههای جنگ تحمیلی را به خاطر دارند حتما یادشان هست که روزنامهها تلفات ارتش عراق را منتشر میکردند و مینوشتند مثلا فلان تعداد هواپیمای جنگی سقوط کرده، این مقدار تانک منهدم شده و این تعداد از افراد دشمن کشته شدهاند.
در کوتاهمدت حاصل جمع تانکهایی که ادعا میشد منهدم شده از کل تعداد تانکهای دنیا هم فراتر میرفت! همینطور درباره هواپیماها و سایر ادوات و... در آن مقطع هوشیاری رسانهای باعث شد که بعد از مدتی جلوی آن آمارسازیها گرفته و اطلاعات صحیح و منطقی به مخاطب ارایه شود. اگر این روزها هم چنین تدبیری از سوی بزرگان دولت به کار گرفته شود، جلوی فضاحتها گرفته خواهد شد.
منبع: روزنامه اعتماد