به گزارش سایت خبری پرسون، در آخرین روزهای مرداد پا در سیامین سال زندگیاش میگذارد، از شاگردان استاد سمندریان است، با وجود این که کمتر از یک دهه است پایش به وادی هنر باز شده اما در همین مدت شانس به او رو کرده و مقابل دوربین کارگردانهای بزرگی همچون اصغر فرهادی در فروشنده نقشآفرینی کرده است. صحرا اسداللهی اگر چه در رشته معماری تحصیل کرده اما علاقهاش به کارگردانی سبب شد لیسانس این رشته را هم بگیرد و با ساخت نخستین فیلمش جایزه جهانی کسب کند. فیلیموشات به بهانه حضور این بازیگر جوان و خوش آتیه در رئالیتیشوی شبهای مافیا و سریال جادوگر با وی گفتوگویی انجام داد.
چگونه به جمع بازیکنهای رئالیتی شوی شبهای مافیا پیوستید؟
صحرا اسداللهی: من برعکس دوستانم که مافیا باز هستند و شبها بازی میکنند، در گذشته اصلاً بازی نکرده بودم و پیشرفتهترین بازی جمعهای ما، منچ بود. وقتی برای حضور در شبهای مافیا با من تماس گرفتند، گفتم اصلاً این بازی را یاد ندارم اما گفتند مربی آموزش میدهد و قسمت بود که شرکت کنم. من از دوران کودکی عاشق بازی بودم و برایم هیجان انگیز است. اگر بیننده شبهای مافیا باشید، متوجه میشوید که در روند بازی آن را یاد میگرفتم، بازی سومم از بازی دومم بهتر بود و بازی دومم هم از بازی اولم. تازه داشتم گرم میشدم و یاد میگرفتم که بازی تمام شد.
چه ویژگی شبهای مافیا برایتان جذاب بود؟
کلاً فضای بازی را دوست و اعتقاد دارم زندگی هم شبیه بازی است، یعنی در زندگی برد و باختهای عجیبی را تجربه میکنیم. مافیا خیلی بازی پیچیده و باحالی است، هر بازی از خاله بازی دوران کودکی گرفته تا بازیهای پیشرفتهای همچون مافیا خیلی ما را به زندگی نزدیک و به ما یادآوری میکند که اتفاقها را خیلی جدی نگیریم.
اغلب خانوادهها در شبنشینیها شبهای مافیا بازی میکنند و حتی دیالوگها و ادای بازیکنها را هم در میآورند. خودتان هم از مخاطبان درباره مسابقه بازتاب گرفتهاید؟
بعد از این که در «شبهای مافیا» شرکت کردم به آن علاقهمند شدم و ۳، ۴ بار با دوستانم بازی کردم، برایم جذابیتهایش تمام نمیشود. فکر نمیکردم مخاطبان این قدر جدی، با تعصب و با جزئیات آن را تماشا کنند، برای شان خیلی مهم است که خنگ بازی در نیاوری و درست بازی کنی، دلم میخواهد زمان به عقب برگردد و دوباره در شبهای مافیا شرکت کنم و این قدر حرص دوستان را در بازی درنیاورم.
بازی خانمها و آقایان چه تفاوتهایی به لحاظ محدودیتها و خط قرمزها دارد؟
به نظرم آقایان در مطرح کردن شوخیها و حفظ طنز بازی دستشان بازتر است ولی هرکدام از بازیهای آقایان و خانمها جذابیتهای منحصر به فردی دارد. بستگی به گروه شرکتکننده دارد که چه افرادی با چه ویژگیهای رفتاری حضور دارند. من مستندساز و علاقهمند به دنبال کردن اتفاقات واقعی هستم و به نظرم اتفاقاتی که در جریان بازی میافتاد جالب بود، همه در پشت صحنه قرار گذاشتیم با هم دوست هستیم و بازی را خیلی جدی نگیریم و آن را دوستانه برگزار کنیم ولی زمانی که وارد بازی شدیم اتفاقهای جذابی افتاد و وسط بازی میخواستم بگویم مگر با هم قول و قرار نگذاشتیم؟ ولی بازی مافیا کلاً آدم را به سمت جدی بودن سوق میدهد.
پس با این توضیحات، شما حرص خیلیها را در بازی درآوردید چون مبتدی بودید.
بله، در بازی سوم یاد گرفتم و یک حرکت خیلی خفن انجام دادم که هم در بازی و هم در بازخوردهایی که در صفحه اینستاگرام مافیا دیدم، متوجه حرکت خوبم شدم و مخاطبان خیلی لذت برده بودند.
آیا با بازیکنی بحث و دعوایتان شد؟
این مختص به خانمها نیست، اصلاً ماهیت بازی مافیا این است که وقتی وارد بازی میشوی باید جدی اجرا کنی و شهر را نجات دهی تا بازی درست شکل بگیرد. این قدر در بازی همه به هم شک و سوءظن دارند که آدم خودش را باور نمیکند چه برسد که طرف مقابلش را باور کند.
حرفهایترین بازیکن شبهای مافیا چه کسی بود؟
درگروه ما کمند امیرسلیمانی، فلامک جنیدی و مریم مومن خوب بودند، لیندا کیانی خیلی خوب بود، ۳ بار بنویسید که خیلی خوب بود چون با هم خیلی رفیق هستیم!
به نظر خودتان در شبهای مافیا چقدر خوب ظاهر شدید؟
این را از من نباید بپرسید ولی احساس میکنم در سومین بازی رسالتم را برای شهروندان انجام دادم.
پخش سریال جادوگر با بازی شما آغاز شده، به عنوان یک بازیگر چه معیار و ویژگی نقش سبب شد بازی در این سریال شبکه نمایش خانگی را تجربه کنید؟
مهمترین ویژگی که برایم عجیب بود این بود که نقش یک دختر جنوبی به من پیشنهاد داده شد. من کلاً نقشهای چالش برانگیز را دوست دارم، این نقش هم برایم چالش برانگیز بود و مجبور بودم لهجه جنوبی را یاد بگیرم. اعضای تیم هم حرفهای بودند و کار با مسعود اطیابی خیلی تجربه خوبی برایم بود چون خیلی بااخلاق است و احمد مهرانفر در درآوردن لهجه به من خیلی کمک کرد. از این که بازی در این سریال را پذیرفتم، خوشحال هستم.
برای درآوردن لهجه جنوبی تنها به کمک احمد مهرانفر اکتفا کردید؟
خودم هم تحقیق کردم. به دلیل ویژگی ظاهری و چهرهام نقش دختری جنوبی را در فیلمی کوتاه بازی کردم و از جشنوارهای جایزه هم گرفتم و خیلی این گونه نقشها به من پیشنهاد داده میشود. برای درآوردن لهجه خیلی گوش کردم، یک دوست جنوبی دارم و شبها دیالوگهایم را برایش میفرستادم و او با لهجه جنوبی برایم پیام صوتی میفرستاد و من گوش میدادم. همچنین مشاور لهجه در کنارکمک آقای مهرانفر داشتیم و همه دست به دست هم دادند تا لهجه قابل قبولی را درآورم.
این نقش را چگونه دیدید و چه طرحی برایش داشتید؛ دختر جنوبی سادهای که گول نامزدش را می خورد و…
در برهه جالبی از زندگیام این نقش را بازی کردم، معتقدم نقشها در زمان درستی پیشنهاد داده میشوند، به نظرم این دختر نماینده خیلی از دختران ایران است، دختری که با تمام وجود دل داده و اتفاقی که نباید، برایش میافتد، با تمام وجود این نقش را باور و سعی کردم سادگی و بی آلایش بودن آن را درآورم.
پارتنر مقابل چقدر برایتان اهمیت دارد؟ هم بازی شدن با پارتنرهای خوبی همچون احمد مهرانفر» و جواد رضویان چقدر میتواند به بیشتر دیده شدنتان کمک کند؟
بسیار اهمیت دارد، قبل از این که بازیگر حرفهای باشد، مهم حال خوب اوست. در سینما تجربه داشتم که متاسفانه بازیگری باعث خراب شدن حال پارتنرش شد و در بازی هم منعکس شده است. حالم با پارتنرهایم همچون آقایان مهرانفر و رضویان خوب بود و همه به هم کمک میکردند که کار قابل قبولی درآید. حضور آنها خیلی در دیده شدنم کمک کرد چون بازیگران محبوبی هستند. معتقدم در بازی، سختی کار آنجاست که پارتنرهای مقابلت مدام بخواهند به تو یادآوری کنند که از تو باتجربهتر هستند اما اعضای تیم بازیگری جادوگر بسیار متواضع بودند.
آثار شبکه نمایش خانگی هر کدام با ویژگیهایی خاص از جمله بازیگران چهره، کارگردانان بنام و … تولید شده؛ آیا در چنین فضایی جادوگر مورد استقبال مخاطب قرار میگیرد؟
تاکنون مورد استقبال مردم قرار گرفته است. اکنون که شرایط جامعه نابسامان است، فکر میکردم خیلی بینندگان حوصله تماشای جادوگر را که کمدی است، ندارند اما این گونه نبود و با پخش قسمت اول مورد استقبال قرار گرفت. اگر این سریال حتی لبخند کوچکی بر لب مردم بیاورد و حالشان را در زمان کوتاهی خوب کند، جای شکر دارد. شروع سریال خوب بود و امیدوارم از این به بعد هم استقبال شود.
چقدر خودتان به رمالی و فال گیری اعتقاد دارید؟
خودم به شخصه هیچ اعتقادی ندارم و خیلی گرفتن فال باب شده است ولی برای من فال گرفتن جنبه سرگرمی دارد و قشنگی زندگی در این است که از آینده بی اطلاع باشی.
بازی در جنوب کشور چگونه تجربهای برای تان بود؟
عاشق جغرافیای جنوب هستم و از آن سیر نمیشوم. معتقدم طبیعت جنوب حال آدم را خوب میکند. در زمان استراحتم در اطراف قشم و هرمز میگشتم و با حال خوبی به خانه بر میگشتم، خیلی به من خوش گذشت.
در پایان بفرمایید از سینما و تلویزیون چه خبر؟ برنامه بعدیتان چیست؟
امسال تصمیم دارم تمرکزم را روی کارگردانی بگذارم. یکی از آرزوهایم این است که سریالی را برای شبکه نمایش خانگی بسازم، فیلمنامهاش را هم نوشتهام. دغدغه ساختن دارم و دلم میخواهد در فضایی فیلم بسازم که تمام آدمها متوجه آن شوند و به روابط و پیچیدگیها و دغدغههای انسانها در قالب مضمون اجتماعی بپردازم. دلم میخواهد امسال برایم سال ساختن باشد.