روح الله صدیقی: تبدیل شدن ایده نویسنده به فیلم نامه

گفت و گوی پرسون با نویسنده سریال شبانه شبکه دوم سیما

گفت و گوی پرسون را با «روح الله صدیقی» یکی از نویسندگان سریال «از سرنوشت» بخوانید.
تصویر گفت و گوی پرسون با نویسنده سریال شبانه شبکه دوم سیما

به گزارش سایت خبری پرسون، روح الله صدیقی یکی از نویسندگان از سرنوشت درباره شکل گیری ایده اصلی این سریال می گوید: ایده‌ سریال از یک خاطره شکل گرفت. خاطره‌ای از جوانی که در پرورشگاه بزرگ شده بود و تبدیل به یک وکیل پایه یک دادگستری شده بود. این خاطره ذهن محمد سلطانی را درگیر کرده بود و پیشنهاد داد درباره‌ کسانی که در پرورشگاه بزرگ می‌شوند سریالی بنویسیم. من هم با او هم‌نظر بودم چون بچه‌های پرورشگاه زندگی پرتلاطم و دراماتیکی را تجربه می‌کنند. جالب است من و محمد در لیست فیلمهای محبوب زندگی‌مان یک فیلم مشترک داشتیم: روزی روزگاری در آمریکا ساخته‌ سرجیو لئونه که باعث شد مبنای سریال را بر پایه‌ی رفاقت و سرگذشت چند دوست که از بچگی کنار هم بزرگ می‌شوند قرار بدهیم.

صدیقی با اشاره به تعاملش با دیگر نویسنده سریال در نگارش فیلم نامه هم می گوید: من و محمد در واقع از ابتدا قصه‌ کلی سریال را طراحی کردیم و بعد از اینکه مطمئن شدیم این قصه سلیقه‌ مخاطب امروز تلویزیون را تامین می‌کند وارد جزئیات شخصیتها و قصه شدیم. برای اینکه روی قصه متمرکز بمانیم و افکارمان همسو شود در شمال خانه‌ای گرفتیم و چند ماه در آنجا مستقر شدیم. طبق برنامه هر روز صبح بیدار می‌شدیم و ساعتها روی قصه کار می‌کردیم. سعی می‌کردیم در این مدت به چیز دیگری فکر نکنیم و فقط روی هاشم، سهراب و اتفاقات زندگی‌شان تمرکز کنیم. بعد از کلی بحث، گفتگو و کلنجار بالاخره طرح سریال شکل گرفت و خوشبختانه مورد قبول آقای تحویلیان و مسئولان شبکه واقع شد. برای نگارش هر فصل هم از دوستانی که با ما هم‌فکر و همسو بودند دعوت به همکاری کردیم و از این به بعد همکاری‌ ما در هر فصل سه نفره پیش رفت که در فصل اول و دوم خانم سارا خسروآبادی به ما پیوستند، در فصل سوم آقای مسعود کرمی و فصل چهارم هم خانم آرزو صدیقی کنارمان بودند.

خواسته های مخاطبان را درفصل چهار لحاظ کردیم

صدیقی در پاسخ به این پرسش چه ایا در حین پخش سریال با توجه به بارتاب ها قصه تغییراتی دارد، توضیح می دهد: در ابتدا باید بگویم پیش از فیلمبرداری سه فصل اول ما فیلمنامه را کامل نوشته و تحویل داده بودیم و مدتی طول کشید را ساخت سریال شروع شود. پس در آن سه فصل ما امکان تغییر بر اساس واکنش مخاطب را نداشتیم که خوشبختانه سریال از همان فصل اول مورد توجه و استقبال مخاطبان واقع شد و همواره نظراب مثبتی که دریافت می‌کردیم بیشتر و بیشتر می‌شد. اما برای نگارش فصل چهارم ما سه فصل را پشت سر گذاشته بودیم و باید از آن تجربه بهره می‌بردیم. برای همین پیش از طراحی فصل چهارم همراه محمد درباره‌ نظرات مخاطبان و علاقمندی‌های شان ساعت های زیادی گپ زدیم و سعی کردیم خواسته‌هایشان را در این فصل لحاظ کنیم.

مهم‌ترین چالش ما در قصه‌پردازی بود

این نویسنده درباره چالش های نگارش فیلم نامه این گونه می گوید: مهم‌ترین چالش ما در قصه‌پردازی بود. اینکه چه مسیری پیش پای شخصیتها بگذاریم که در فصلهای قبل نرفته باشند. ضمن اینکه ماجراها جذاب‌تر و گیراتر از فصل‌های قبل هم باشند و حرفهای تازه‌تری هم برای گفتن داشته باشیم. خب رسیدن به این هدف انرژی و زمان زیادی از ما گرفت. ایده‌های زیادی مطرح می‌کردیم که در نهایت خودمان را راضی نمی‌کردند. حس می‌کردیم باید متقاوت فکر کنیم، در حین اینکه به هاشم، سهراب و آن چیزی که از شخصیتها در ذهن مخاطب نقش بشته خدشه‌ای وارد نشود. شخصیتها هم باید تغییر می‌کردند چون زمان گذشته بود و هم نباید باور ذهنی مخاطب از آنها را به هم می‌ریختیم. ولی فکر کنم این چالشها به نتیجه‌ی قابل قبولی ختم شده‌اند. اگر به آمار تلوبیون توجه کنید تا اینجا که حدود یک سوم سریال پخش شده رکورد بازدید سریال داستانی در سال جدید در اختیار از سرنوشت است و این نشان می‌دهد که فصل جدید نه تنها اکثریت مخاطبان قبلی را راضی نگه داشته بلکه مخاطبان سریال را چند برابر کرده است.

صدیقی هم چنین با اشاره یا تصور به پتانسیل شخصیت ها برای ادامه دار شدن قصه عنوان می کند: این پتانسیل در شخصیتها وجود دارد گرچه کار به مراتب سخت‌تر خواهد بود. در این چهار فصل ما مسیرهای زیادی را رفته‌ایم و برای یافتن راه‌ها و قصه‌های جدید باید کنکاش و تلاش بیشتری صورت گیرد.

سازمان دستمان را در پرداختن قصه باز گذاشت

صدیقی با بیان اینکه سازمان هیچ سفارشی در مورد داستان این سریال نداشته، عنوان می کند: خوشبختانه در این زمینه دست ما باز بوده است. من و محمد در زمینه‌ قصه با تهیه کننده(آقای تحویلیان) تعاملات سازنده‌ای داشته‌ایم که البته عرف کار است. مثلا آقای تحویلیان روی هدف قهرمانان داستان تاکید داشتند که در آن ثابت قدم باشند و این هدف در طول قصه فراموش نشود. یا در فصل چهارم به همراه آقای تحویلیان به این نتیجه رسیدیم به موانعی که سر راه تولید ملی قرار دارد بیشتر بپردازیم و... خدا را شکر همیشه هم طرحی که برای سازمان ارسال کردیم با بیشترین آرای مثبت تصویب و وارد مرحله‌ نگارش و ساخت شده است.

مابه زای واقعی برای ملموس شدن شخصیت ها

وی تصریح می کند: ما برای کاراکترها همیشه مابه‌زای واقعی قرار می‌دهیم تا شخصیتهای اصلی برای مخاطب ملموس و باورپذیر باشند. مثلا من خودم آدم درونگرایی هستم و احساساتم را کمتر بروز می‌دهم که از این ویژگیها برای سهراب بهره بردیم و در مقابلش هاشم را به محمد که برونگراتر و پرجنب و جوش‌تر است نزدیک کردیم. خب در مسیر نگارش خانم خسروآبادی، آقای کرمی و خانم صدیقی هم در شکل گرفتن شخصیتها و رنگ‌بندی آنها کمک زیادی کردند. وقتی شخصیتها به قول معروف روی کاغذ در می‌آیند و برای خواننده قابل تجسم و باور می‌شوند تازه وظیفه‌ی کارگردان و بازیگر برای عینیت بخشیدن به آنها آغاز می‌شود. آقای بذرافشان و خردمندان بعنوان کارگردانان سریال در جان دادن و هویت بخشیدن به شخصیتها نقش عمده‌ای ایفا کرده‌اند و همراه بازیگران به شخصیت‌های قصه ظرافتهای زیادی اضافه کرده‌اند.

398316