ساواک و نگاهی به انحلال آن

سازمان اطلاعات و امنیت کشور، در تاریخ 23 اسفند 1335 توسط محمدرضا پهلوی تأسیس شد. سازمانی که مهم‎ترین نهاد امنیتی و اطلاعاتی ایران بود.
تصویر ساواک و نگاهی به انحلال آن

به گزارش سایت خبری پرسون، حسین مهدوی نوشت: سازمان اطلاعات و امنیت کشور، در تاریخ 23 اسفند 1335 توسط محمدرضا پهلوی تأسیس شد. سازمانی که مهمترین نهاد امنیتی و اطلاعاتی ایران بود. این سازمان یک هدف اصلی و چندین هدف فرعی داشت. هدف اصلی ساواک، تأمین امنیت و حفظ ثبات رژیم محمدرضا پهلوی بود. در اولین قانون تشکیل ساواک هدف تأسیس آن اینگونه بیان شده است: «برای حفظ امنیت کشور و جلوگیری از هرگونه توطئه که مضرّ به منافع عمومی است، سازمانی به نام اطلاعات و امنیت کشور - وابسته به نخست‌وزیری - تشکیل می‌شود و رئیس ساواک سمت معاونت نخست‌وزیر را داشته و به فرمان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی منصوب خواهد شد.»

ساواک نقش بسیار مهمی در سرکوب عناصر ضد رژیم داشت. همچنین در راستای ایفای همین نقش، اعمال و افکاری را در جامعه بروز داد که باعث گسترش نارضایتی عمومی شد. شکنجههای غیرانسانی که روی زندانیان پیادهسازی میکردند، یکی از آن اعمال بود. شکنجههایی که جان چندین زندانی را گرفت. این شکنجهها بهاندزهای وحشتناک و طاقتفرسا بود که رسانههای غربی نیز به آن اشاره کردند. شاه در مصاحبهای در جواب به سؤال خبرنگار آمریکایی میگوید: «کشور به‌قدری پیشرفت کرده است که میتواند از انواع روش شکنجه کشورهای پیشرفته بر علیه زندانیان استفاده کند. روشهایی که بیشتر به‌جای آنکه فیزیکی باشند، روان‌شناختی هستند.» در یک مصاحبه دیگر، محمدرضا شاه برای عصبانیت نیروهای پلیس امنیت، دلایلی را بیان میکند و این حق را به مأمور میدهد که به زندانی آسیب بزند.

بعد از انقلاب، با دستگیری بعضی از سران ساواک، اعضای سابق و شکنجهگران ساواک، درباره انواع شکنجه توضیحاتی ارائه دادهاند. یکی از اعضای سابق ساواک بیان میکند: «میان مردان و زنان تفاوتی قائل نبودند. دستگاه الکتریسیته برق را بر روی نقاط حساس بدن افراد میگذاشتند و به آنها شوک الکتریکی وارد میکردند.» شکنجهگر دیگر انواع شکنجه را این‌گونه تقسیمبندی میکند: «افراد را به تخت میبستند، به کف پای آنها ضربات شلاق وارد میکردند. بعد از آن، فرد زندانی را مجبور به دویدن کرده و دوباره بعد از خونریزی ضربات شلاق را مجدد به ناحیه کف پا وارد میکردند. نوع دیگر شکنجه، دستگاه آپولو بود. دستگاهی که از وحشتناکترین نوع شکنجه روحی و جسمی بود. دست و پاهای فرد زندانی را به تخت میبستند. روی سر آن کلاهی از جنس آهن میگذاشتند و هم‌زمان با ضربات شلاق به کف پا به کلاه آهنی ضربه میزدند. این ضربات به کلاه باعث چرخش صدا شده و سختی شکنجه را چندین برابر میکرد. همچنین در حین همین شکنجه‌ها، شوک برقی نیز به آنها وارد میکردند.» از موارد دیگر می‌توان به: کشیدن ناخن و دندان با ابزارهای مخصوص، سوزاندن پوست به‌وسیله فندک و سیگار، آویزان کردن از سقف و... اشاره کرد.

یکی دیگر از دلایلی که باعث نارضایتی عمومی شده بود، همکاری ساواک با سازمانهای امنیتی کشورهای آمریکا، انگلیس و اسرائیل بود. عضو سابق ساواک، از این رابطه اینگونه تعریف میکند: «روابط ساواک و سیا، رابطه بسیار خوب و حسنه بود. این ارتباطات از جنبههای تبادل اطلاعات نیز گذشته بود و عملکردی مشترک بین سازمان اطلاعاتی آمریکا و ایران برقرار شده بود. یعنی سیا هدفیابی میکرد و ساواک عملیات لازم را روی آن انجام میداد.» عضو دیگر ساواک اظهار میکند: «خود آمریکایی‌ها ساواک را تأسیس کردند، همچنین با منابع و آموزشهای نیروهای آمریکایی این سازمان شکل گرفت. همچنین برای قوام گرفتن این تشکیلات، سرویسهای امنیتی کشورهای انگلیس و اسرائیل نیز همکاری کردند.»

تمام این دلایل دست‌به‌دست هم دادند تا نارضایتیهای عمومی گسترش پیدا کند. آمریکا نیز که به دنبال تأمین منافع خود بود، استراتژی «فضای باز سیاسی» را در ایران اعمال کرد. هدف این استراتژی، غلبه بر مشکلات داخلی بود. اما این طرح نیز با شکست مواجه شد. در آبان 1357، محمدرضا شاه تصمیم گرفت تا با دولتی نظامی، تظاهرات را سرکوب کند. اما با این تصمیم، مشروعیت شاه بیشتر از قبل زیر سؤال رفت. مقبولیت حکومت در بین مردم از بین رفت. با این روند، نارضایتیهای مردم گسترش پیدا کرد. شاه در این زمان چاره‌ای نداشت جز فردی را از جبهه ملی روی کار بیاورد. شاپور بختیار، با وجود مخالفتهای بسیار از اطرافیان و حتی مردم، توسط شاه به نخستوزیری انتخاب شد. در آن زمان شاپور بختیار، برنامههایی را اتخاذ کرد تا جو متشنّج کشور را کمی آرام کند. این برنامهها عبارت بودند از: آزادی مطبوعات، انحلال ساواک، آزادی زندانیان سیاسی، انتقال بنیاد پهلوی به دولت و حذف کمیسیون.

از مهمترین برنامههای نخستوزیر وقت، انحلال ساواک بود. مهمترین و تنها دلیل برای انجام این کار، آرامسازی جو متشنّج جامعه بود. اما با خروج شاه از ایران، این سازمان نیز خودبه‌خود در آستانه فروپاشی قرار گرفت. بختیار نیز لایحه انحلال ساواک را به تصویب مجلس ملی و سنا رساند. اما این، تنها عملی عوام‌فریبانه بود. بعد از آن نوار کاستی با صدای شاه خطاب به فرماندهان منتشر شده بود که یکی از موارد بیان شده این بود: «ساواک منحل شود، ولی قوی‌تر از قبل شکل بگیرد و به هیچ احدی رحم نکند.»

سرانجام با تظاهرات مردم برای انتخاب مهدی بازرگان به‌عنوان نخست‌وزیر، شاپور بختیار نیز در مجلس حاضر شد و لایحه انحلال ساواک را به تصویب رساند.

383592

سازمان آگهی های پرسون