به گزارش سایت خبری پرسون، صبح روز 20 دیماه بود که حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان برای دیدار و گفت وگو با مقامات عمانی تهران را به مقصد مسقط ترک کرد. سفری که تحلیلهای مختلفی را به خود اختصاص داده و اکنون نیز درخلل مذاکرات هستهای همسطح وزرای کشورهای ایران، عمان و قطر انجام میشود.
اهداف سفر؛ از سیاست تا اقتصاد
باتوجه به اینکه در ماههای ابتدایی دولت سیزدهم بهسر میبریم این سفر میتواند ابعاد مختلفی را در برگیرد. از آنجا که این اولین سفر امیر عبداللهیان در مقام وزیر خارجه به کشورهای حوزه خلیجفارس است، به نظر میرسد اولویت اول این سفر میتواند پیگیری مسائل اقتصادی بین دو کشور و گسترش روابط در حوزههای تجاری باشد.
میانجیگری برای مذاکرات وین
ازطرفی باتوجه به نقش و تأثیر عمان در میانجیگری برای به ثمر نشستن مذاکرات هستهای، پیش از انعقاد برجام تا بعد از امضای این توافق، مباحث زیادی درمورد تلاش این کشور برای میانجی گری مجدد بین ایران و آمریکا شنیده میشود. نقشی که سلطان قابوس، پادشاه قبلی عمان آن را بهخوبی اجرا کرد و حتی زمانی که نخستین دیدار بین وزیرامورخارجه وقت ایران و آمریکا در سالهای ابتدایی ریاست جمهوری روحانی رخ داد، بسیاری از رسانهها اینطور نوشتند که این دیدار حاصل مذاکرات محرمانه قبلی و نهایتا گامی درجهت آشکارسازی میانجی گری عمان بوده است.
سال 1393 بود که در رسانههای بینالمللی فاش شد عمان از سال 1392 به طورفشرده میانجی گر ایران و آمریکا برای حل مناقشه هستهای بوده است. هرچند نمیتوان این ادعا را تایید یا تکذیب کرد اما سیاستهای سلطان قابوس درگذشته میتواند مهر تاییدی بر نقش مؤثر این کشور برای به نتیجه رسیدن مذاکرات و مباحث هستهای باشد.
با وجوداینکه بسیار از رسانهها از نام سلطان قابوس با عنوان پادشاه میانهرو یاد میکنند، اما سلطان قابوس علیرغم اینکه پس از انقلاب 57 حدود سه دهه به جمهوری اسلامی ایران سفر نکرد همواره اعتدال در ارتباط با تهران را رعایت کرد. زیرا میدانست حفظ مناسبات تجاری، اقتصادی و بازرگانی با ایران باعث ثبات امنیت تنگه هرمز و حتی منطقه میشود.
درهمین راستا حتی بسیاری از کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس از سیاستهای سلطان قابوس انتقاد کردند، اما او ثبات و آرامش تنگه هرمز را دلیل منطقی واصلی برای گسترش ارتباط خوب با تهران میدانست. هرچند مبرهن است که اگر سایر کشورهای عربی نیز کمی تعقل کنند، مشخص میشود که ثبات و امنیت این تنگه به دلیل لزوم تداوم صدور نفت از خلیجفارس به جهان چقدر مهم است. تمام این دلایل ایجاب میکند که مسقط روابطی عاری از تنش با تهران داشته باشد و حتی بکوشد تنش در روابط ایران با سایر کشورها را تاحد ممکن کاهش دهد.
ثمره تنشزدایی بین ایران و آمریکا
حال اما به سال 1400 رسیدهایم، از حواشی و جنجالهای سال 92 و 93 گذر کردهایم. برنامه جامع اقدام مشترک درسال 2015 به امضا طرفین قرارداد رسیده و در سال 2017 شاهد خروج آمریکا از برجام بودهایم و پسازآن، انفعال تروئیکای اروپایی منجر به مرگ تدریجی برجام و کاهش گامبهگام تعهدات از سوی ایران شد. با این اوصاف اکنون باید دید آیا هنوز هم کشورهایی مانند عمان یا کشورهای حاشیه خلیجفارس به اهمیت امنیت باثبات پی بردهاند یاخیر!
اتحاد این کشورها با ایران و تحکیم روابط اقتصادی و سیاسی، رایزنیهای اقتصادی و فرهنگی و حتی سعی در گرهگشایی مسائل بینالمللی یکدیگر میتواند رمز موفقیتی باشد که رهبر انقلاب بارها به آن اشاره فرمودند. موفقیتی که فقط با همکاری دوجانبه، چندجانبه و مقاومت در برابر زورگویی و استکبار به دست میآید.
بسیاری در تلاش هستند این مقاومت را خشونت و تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای قلمداد کنند. همان کشورهایی که خودشان کلاهک هستهای دارند و اقداماتشان از گذشته تاکنون باعث کشت و کشتار و قتلعام انسانهای بیگناه در سراسر دنیا شده است.
اکنون سفر وزیر امورخارجه کشورمان به عمان، تنها کشوری که عضو شورای همکاری خلیجفارس است اما ثبات و تمایزش در سیاست خارجی به حدی است که از آزادسازی خرمشهر تاکنون برخلاف اکثر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس کمتر تنشی در مناسباتش با تهران به وجود آمده است، میتواند یک فرصت استثنایی برای گسترش روابط تجاری و سیاسی باشد.
حال که هیثم بن طارق بن تیمور آل سعید، پادشاه جدید عمان بر صندلی سلطان قابوس تکیه زده زمان آن است تا جمهوری اسلامی ایران شرکای راهبردی خود را حفظ و تقویت کند. این ارتباط حتی میتواند برای عمان فرصتی باشد تا استقلال و امکان مانورش را در برابر «برادر بزرگترش» یعنی عربستان تاحد زیادی حفظ کند.
منبع: رسالت