مذاکرات هسته‌ای؛ بیم‌ها و امیدها

روند مذاکرات وین و مسائل مربوط به آن در آژانس با ابهاماتی روبه روست. هرچند هر روز تلاش می‌شود که این ابهامات زدوده یا کمرنگ‌تر شود ولی همچنان وجود دارد. اگر بخواهیم یک مقدار شفاف‌تر بیان کنیم باید گفت موضوع آژانس که مسئله عمده‌ای برای ناظران بین‌المللی و خود آژانس و یک تهدید بالقوه برای ایران بود تا حدود زیادی رفع و رجوع شده و البته در این زمینه هم باید یک مقدار مسئله را نقد کرد. اینکه از سفر بار اول مدیرکل آژانس به ایران تا سفری که اخیرا انجام شد، چه اتفاقی افتاده است.
تصویر مذاکرات هسته‌ای؛ بیم‌ها و امیدها

به گزارش سایت خبری پرسون، جاوید قربان اوغلو تحلیلگر مسائل بین الملل نوشت: وقتی آقای‌‌ رافائل گروسی در بازگشت از ایران به صراحت نارضایتی خود را اعلام کرد و موضوع اصلی هم مسئله سایت کرج بود که ایران نپذیرفت و گفته بود ربطی به پادمان و توافق ندارد بلکه بحث تولید سانتریفیوژهاست. ازطرفی طی روزهای اخیر آقای اسلامی در مقابل نگرانی‌هایی که به‌طور مکرر از جانب مدیرکل آژانس و مذاکره‌کنندگان غربی اعلام می‌شد، دوباره چنین موضعی را بیان کرد.

اکنون در این مدت چه اتفاقی افتاده که ایران پذیرفت و امیرعبداللهیان آن را به عنوان یک توافق بسیار خوب با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد. این مسئله شائبه‌ای را به‌وجود می‌آورد که طی آن ایران در مقابل تهدیدات خصوصا وقتی که جدی می‌شود، یک مقدار آرام آرام عمل می‌کند. چون یا واقعیت این است که براساس پادمانی مشمول آن نظارت‌ها نمی‌شد و ایران داوطلبانه مثل گذشته می‌توانست این کار را دوباره انجام ندهد یا جزو قرارداد و نظارت‌های آژانس بوده که در قالب پروتکل الحاقی باید این کار را بکند. ولی اینکه در ابتدا نمی‌پذیریم و بعد که احتمال دارد تا قبل از پایان سال یک اجلاس اضطراری در آژانس برگزارو پرونده ایران مورد بررسی واقع شود که منجر به بیانیه یا اولتیماتوم شود و ایران می پذیرد این کار را انجام دهد، این مساله یک مقدار برای ما خوب نیست.

معنای این حرف این است که هرچقدر فشارها بیشتر شود، عقب‌نشینی‌ها هم بیشتر خواهد شد که به‌خصوص برای دولتی که ادعا می‌کند و منتقدانه نسبت به دولت قبلی می‌گوید آنها در مقابل فشارها عقب‌نشینی می‌کردند درحالی‌که ما باید عزتمندانه از حقوق‌مان دفاع کنیم، خوب نیست. اگرچه مسئله مذاکرات و توافقات ربطی به دولت‌ها ندارد و مربوط به تصمیم نظام است. نکته بعدی اظهارات اخیر سالیوان است که مطلب بسیار مهمی است و در آن عنوان شده «هم از طریق متحدانمان و هم به طور مستقیم به ایران پیام دادیم و من نمی‌خواهم وارد جزئیاتش شوم»، به این معناست که کانال ارتباطی با ایران وجود دارد که یا سفارت سوئیس بوده یا طریق دیگر که ما از آن بی‌خبریم.

اکنون این سوال مطرح است که چنانچه ایران آمادگی دارد یا می‌پذیرد یا این اتفاق افتاده که آنها این پیام را مستقیم داده‌اند، یک نوع گفت‌وگویی ولو در مورد یک مسئله مشخص و معلوم انجام شده، چه اصراری بر این هست که ما به هیچ عنوان حاضر نیستیم آمریکایی‌ها سر میز مذاکره آمده و با 1+5 بنشینند. به‌خصوص که در سایت خبرگزاری رسمی دولت اعلام شد که به گفته سالیوان مقامات، ما داریم خسارت‌های حماقت یا خروج احمقانه ترامپ از برجام را می‌پردازیم. یعنی اگر واقعا آمریکایی‌ها به خروج خسارت باراعتراف می‌کنند، به معنای اعتراف نظام و حاکمیت یک کشور به اشتباه است. آیا آنها باید به پای ما بیفتند؟ چه معنایی دارد به‌خصوص که ما داریم مذاکرات را از طریق واسطه‌هایی انجام می‌دهیم که معلوم نیست حرف ما را منتقل می‌کنند یا آنها را؟ به سخنان اولیانوف که نگاه می‌کنیم، هر بار موضعی می‌گیرد و معلوم نیست چه می‌گوید. مواضع درهم برهم، پیچیده، گنگ و مبهم با پیام‌های متضاد. یا اروپایی‌ها که مرتبا با تهدید صحبت می‌کنند واولتیماتوم‌هایی مبنی بر پایان یافتن زمان برای ایران را مطرح می‌کنند.

درحقیقت اینها پیام‌رسان‌های مطمئنی نیستند که بخواهند نقش پیام‌رسان در گفت‌وگوهای 1+4 را بازی کنند یا توافق سر درفت‌های که ما می‌خواهیم انجام شود. چرا این مسیر نا مطمئن را طی می‌کنیم درحالی که خود آمریکایی‌ها بارها اعلام کرده‌اند که بهتر است، مذاکره مستقیم انجام شود. نکته دیگر روایت‌ها در مورد مسئله توافق بر سر برجام ژوئن است یا نه. چون مذاکره‌کنندگان در ابتدا شش دور مذاکره قبلی را قبول نداشتند و آن را دارای اشکال‌های زیادی می‌دانستند که با موضع طرف‌های دیگر منجمله روسیه مواجه شد و آنها هم با کشورهای اروپایی همراه شدند که وقت و هزینه صرف شده است.

بعد از آنکه باقری دو پیشنهاد را در پایان دور هفتم مذاکرات داده بود، که با واکنش‌های تندی مواجه شد که به معنای بازگشت به نقطه صفر تلقی می‌شد. اکنون با چند روایت مواجهیم: نخست به گفته آقای باقری توانسته‌ایم روی یک درفت مشترک به توافق برسیم و از آن طرف هنوز اروپایی‌ها می‌گویند که هنوز چنین اتفاقی نیفتاده. مواضع چین که اصلا نامشخص است و صحبت نمی‌کند. مواضع روس‌ها یک مقدار توام با ابهاماتی است. از این تعجب می‌کنم که آن طرف قضیه درحالی اطلاع رسانی می‌کند که شاید چندان به مذاکرات هسته‌ای توجهی نداشته باشد و جزو مشغولیات ذهنی‌شان نباشد، ندارد.

اما این طرف قضیه و مردم ما این همه نسبت به مسئله مذاکره حساس هستند و با هر بالا پائین شدن مذاکرات، تمام زندگی مردم دارد بالا پائین می‌شود اما به هیچ عنوان اطلاع رسانی درستی نمی‌شود.مگر می‌شود که یک مذاکره‌کننده فقط به یک توئیت بسنده کند؟ درحقیقت اینکه به تفاهم و یک متن مشترک رسیدیم یا نه هنوز در هاله‌ای از ابهام است.

در تمام موضوعات دچار یک ابهاماتی هستیم که هم روی شرایط روانی جامعه اثر منفی دارد و هم روی شاخص‌های اقتصادی در کشور ما تاثیرگذار است که امروز مشخص شده تحت تاثیر مذاکرات است، به رغم تمام وعده‌هایی که داده شده بود و اقتصاد کشور را به بند ناف برجام گره نخواهند زد. بنابراین درخواستم از مذاکره‌کنندگان این است که حداقل مردم را محرم بدانند و اطلاع‌رسانی خوبی داشته باشند. مطمئن باشند اگر درست تصمیم بگیرند، مردم حتما حمایت خواهند کرد و شوک‌های سیاسی و روانی به آنها وارد نخواهد شد.

توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

منبع: آرمان ملی

376250