به گزارش سایت خبری پرسون، ماجرا از جایی آغاز شد که خبر سفر معاون آیزنهاور رئیسجمهور وقت آمریکا در 24 آبان ماه سال 32 در بین دانشجویان پیچید.
نیکسون همان شخصی بود که کودتای 28 مرداد 1332 را «پیروزی سیاسی امیدبخش قوای آزادی» توصیف کرده بود و حالا همین شخص قرار بود در 18 آذرماه به ایران بیاید. آذرماهی که گویا رنگ و بوی دیگری به خود گرفته بود.
در حالی که آن روزها خفقان سنگینی بر کشور حاکم بود روز 14 آذرماه و در شرایطی که مردم به ناچار، بازگشایی سفارت انگلستان در تهران را به نظاره نشسته بودند، دانشجویان دست از سکوت برداشته و تصمیم به تظاهرات گرفتند که با واکنش سرکوبگرانه حکومت ستمشاهی مواجه شدند. این تظاهرات آنطور که باید پیش نرفت زیرا سه روز مانده به ورود نیکسون به ایران، دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد، صدها دانشجو بازداشت شدند و 3 نفر از دانشجویان به شهادت رسیدند.
مصطفی بزرگنیا و احمد قندچی و آذر شریعترضوی همان سه دانشجویی بودند که هنگام اعتراض به سفر نیکسون به ایران و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا اعتراض داشتند.
نیکسون بعدها در مصاحبهای درباره این سفر میگوید: تاکنون ندیده بودم دانشجویان یک کشور جهان سوم مقابل دیدگان یک مقام مسئول بالای آمریکایی به او ناسزا بگویند، هیچگاه این صحنه از مقابلم نمیرود.
حال 68 سال از 16 آذر 32 می گذرد. روزی که در تاریخ ایران با نام این شهیدان مهر شده، روزی که دانشجویان نشان دادند قشر دانشجو برای نشان دادن استکبارستیزی خود تا پای جان هم میایستد.
از همان سال مفهوم جنبش دانشجویی به عنوان یکی از مولفه های مهم در تحولات سیاسی اجتماعی ایران وارد مباحث چالشی علوم سیاسی شده است.
در واقع جنبش دانشجویی، حرکت جمعی دانشجویان برای اعتراض و یا ایجاد تحولی نوین است که با ویژگی های خاص خود شکل می گیرد.
باورهای مشترک دانشجویان است که سبب انسجام و همبستگی مؤثر و کارآمد در جهت فعالیتهای سیاسی میشود.
سالیان سال است که این روز را گرامی می داریم. از دادن شاخه گل و تبریک به دانشجویان تا سخنرانی ها و وعده هایی به کرار از سوی مسئولان که گویی به عصر 16 آذر نرسیده همگی آنها فراموش می شود.
سال هاست با این جملات آشناییم که دانشجویان ما باید نسبت به کشور و میهن خود وفادار و متعهد باشند. بر این موضوع شکی نیست اما آیا زمینه ها برای این امر مهیا شده است؟
نظام آموزشی کشور در زمینه تقدیم مدرک موفق عمل میکند اما آیا پس از گرفتن مدرک و زمانی که افراد به پختگی و بهره برداری رسیدند تجهیزات و فرصت کافی برای استفاده آنها را فراهم می کند؟ پس به چه علت پدیده فرار دانشجویان و فارغ التحصیلان و مغزها شکل می گیرد؟!
طبق آمار منتشر شده، ایران در رتبه دوم فرار دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی قرار دارد اما آیا توجه خاصی به جایگاه علم و دانش می شود؟ به آن میزانی که از خوانندگان، بازیگران و ورزشکاران تجلیل می گردد به چهره های ماندگار علمی، استادان برجسته و مبتکران، مخترعان و یا المپیادی ها احترام گذاشته می شود؟
واژه فضای سیاسی در میان دانشجویان موضوعی کاملا عادی است که در تمام دانشگاه ها وجود داشته و اگر به نحوی صحیح جلو برود قطعا اثرات مفیدی برای دانشجویان دارد زیرا روز دانشجو به گواه تاریخ روزی است که در آن فضای سیاسی حاکم بر دانشگاه تهران آن روز را تاریخی و سرنوشت ساز کرده و حال که مسئولان دانشگاهها خود را از غیرسیاسی کردن فضای دانشگاه در روز دانشجو مبرا میدانند و حتی بر فضای سیاسی تاکید دارند دانشجویان میتوانند با برگزاری مناظرهها و سخنرانیهای داغ سیاسی با دعوت از شخصیتهای برجسته نشان دهند که فضای سیاسی دانشگاه همچنان زنده و پویاست.
همانگونه که از نام دانشجو بر می آید باید جویای دانش باشد. دانشی که در آینده در جهت تعالی خود، خانواده و کشورش قدم بردارد.
مهسا اخلاقی