به گزارش سایت خبری پرسون، رمان «ماتیخان» اثر عبدالرحمن اونق از نویسندگان ترکمنصحراست که چندسال پیش توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. اینکتاب پس از نامزدی در جشنواره کتاب انقلاب بهتازگی در بخش رمان بزرگسال دومین جایزه ادبی شهید اندرزگو بهعنوان اثر برگزیده انتخاب شد.
به همینبهانه با نویسنده اینکتاب گپ و گفت کوتاهی داشتیم که مشروح آن در ادامه میآید:
* آقای اونق ایده نگارش «ماتیخان» چهطور شکل گرفت؟
پدر بزرگم؛ خدمت سربازیاش در دوره پهلوی اول بود. گاهی خاطرهای ازدوران سربازیش برام تعریف می کرد. یکی از این خاطرات سوژه رمان «ماتی خان» را در ذهنم جرقه زد. گزارش یکشورش در یکی از روستاهای ترکمن صحرا به گرگان میرسد. پدربزرگ من هم همراه هنگ از گرگان عازم روستای خایرخوجه در ترکمن صحرا میشوند تا شورش را سرکوب کنند. وقتی به آنجا میرسند، میبینند قضیه خایرخوجه چیز دیگری بودهاست. مردی که مسئول تلگراف خانه بوده داستان قیام روستاییان را برای پدر بزرگم تعریف میکند. من همان داستان را پرورش دادم و طرح رمان ۴۰۰ صفحهای ریختم که حاصلش «ماتی خان» شد.
* محورهای اصلی در مورد چه موضوعاتی هستند؟ چه مستنداتی برای خلق این رمان تاریخی جمعآوری کردید؟
قیام روستاییان تورکمن صحرا علیه ظلمی که میشد، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست. تنها موردی که من توانستم در این خصوص پیدا کنم گزارش نماینده گرگان و دشت آقای گرگانی بود که در مجلس شورای ملی خیلی کوتاه اشاره شدهبود. برای همین من چند روزی رفتم منطقه و از آدم های آنجا تحقیق میدانی کردم تا هم اطلاعاتم کامل شود و هم با محیط جغرافیای آن منطقه آشنا بشوم تا فضا دستم بیاید. من نظرم این است که نوشتن رمانهای اینچنینی که زمینه تاریخی هم دارند بهتر در اذهان میماند تا گزارش صرف تاریخی. اساسا یکی از وظایف ادبیات داستانی که رنگ تاریخ خوردند این است که نسلهای بعدی را با اتفاقاتی که افتاده، آشنا کند.
محورهای اصلی کتاب، در واقع موضوع کلیدی داستان، اتفاقات سالهای اول حکومت پهلوی اول در ترکمن صحرا و اسکان اجباری مردم کوچنشین و ظلمی است که ماموران حکومت در حق مردم صلحطلب ترکمن انجام دادند. مردم بعد از اینکه همه راه ها را آزمایش کردند تا جلو ظلم ماموران را بگیرند، موفق نشدند. به همیندلیل تصمیم گرفتند عدالت را خودشان اجرا کنند و تصمیم برآن شد تمامی ماموران را از بین ببرند و به آنسوی مرز کوچ کنند.
* واکنش اهالی منطقه به این رمان چگونه بود؟
در منطقه تورکمن صحرا که خیلی استقبال شد. حیف که به کرونا خورد وگرنه قطعا نشستهای نقد برایش گذاشته میشد. در محافل ادبی البته تجلیل شد. روستای خایر خوجه که داستان اینرمان آنجا اتفاق افتاده دعوت شدم که البته آن زمان خایر خوجه روستای کوچکی بوده الان هم جمعیتشان زیاد شده و هم اینکه به چند روستا تقسیم شدهاست. سه روستا به همین نام در مجاورت هم زندگی می کنند.
* در مورد شخصیتهای داستان بگویید! چهطور خلق شدند و تا چهحد واقعی هستند؟
همانطور که در پاسخ سوال قبلی اشاره کردم با تحقیق میدانی که از کهنسالان روستا انجام دادم اصل ماجرا همان بوده که پدر بزرگم تعریف کرده بود. ولی جنس رمان با واقعیت تفاوت هایی پیدا میکند. هیچ کدام از شخصیتهای داستان واقعی نیستند. تمام ماجرای داستان برخاسته از خیال نویسنده است. برای اینکه این رمان شکل بگیرد به ابزارهای دیگری هم نیاز داشتم. مثلا روبه روی دهکده خایرخوجه کوهی وجود ندارد. این کوه را ساختم چون برای پیشبرد داستان نیاز داشتم و...اما اتفاق اصلی داستان واقعی است.
اینرمان حکایتی واقعی از مردمان نجیب و آزادهای است که با دخالتهای مأموران حکومت پهلوی از اصل خود دور میشوند و همین موضوع آنها را به وحشت میاندازد. برخی از سران قبایل به دنبال مقابله با این اسکان اجباری هستند. در نهایت «ماتیخان» که شخصیت اصلی داستان و ریش سفید قبیله است با تدابیری قصد دارد از وقوع درگیری و خونریزی جلوگیری کند و با منطق و گفتوگو به مقابله با نمایندگان حکومت مرکزی بپردازد اما تقدیر جور دیگری رقم میخورد. اگر اصل اتفاقات تاریخی وارونه نوشته شود نه تنها خیانت محسوب میشود بلکه اعتبار نویسنده هم زیر سوال میرود.
* برای نگارش کتاب الگوی خاصی مد نظر داشتید؟
برای نگارش رمان الگوی خاصی نداشتم. قطعا کتاب هایی که خواندم در نوع نگارش من بی تاثیر نبودند ولی سعیام همیشه بر این است که راه خودم را بروم و سبک نوشتاری خاص خودم را داشته باشم.