به گزارش سایت خبری پرسون، جعفرگلابی روزنامه نگار نوشت: از دولت آقای احمدینژاد شروع می کنیم که سیاست مشخصی در اقتصاد نداشت، درست برخلاف دولت قبلی خود تاجایی که توانست فضای سیاسی رابست وخود را دولتی انقلابی و مکتبی قلمداد کرد وبا اقدامات واظهارات نسنجیده کشور را درانزوای بی سابقه ای قرارداد.
به عبارت دیگر اغلب دولتها بجای کسب نقاط قوت دولت پیشین وزدودن نقاط ضعف آن تلاش کردهاند مسیر را عوض کنند وچون رای خود را ناشی ازتمایل مردم به تغییرتعبیرکردند هرکدام راه خاص خودرا درپیش گرفتند. دولت آقای روحانی هم کاملا درجهت مخالف دولت نهم و دهم افزون براتخاذ سیاست تشنج زدایی درروابط بین الملل تلاش کرد از طریق حل مشکلاتی مثل پرونده هستهای به غرب نزدیک شود و از این راه گره اقتصاد کشور را بازکند که با مخالفتهای شدید داخلی و روی کارآمدن دولت ترامپ در آمریکا با بن بست روبهروشد.
ولی اگرچه دولت آقای احمدینژاد با دریافت بیسابقهترین درآمدهای نفتی به پول پاشی روآورد وفرصت طلایی سرمایه گذاریهای عظیم را برباد داد به هرحال دولت پر کاری بود وبرای تحصیل مقاصدی که در ذهن داشت شب و روز نمیشناخت اما دولت آقای روحانی با اینکه در بسیاری از زمینهها کارشناسانه و درست حرکت کرد و تلاش نمود که خرابیهای پیشن را برطرف سازد بیتعارف هرگز دولت پرکاری نبود وگاهی برای تصمیمات ساده وکوچک هم روزها وفرصتهای زیادی را ازدست داد، گویی پرکاری را یک عیب و برخلاف اصول کارشناسی تصور میکرد!
در حال حاضر هم همان روند متخذه توسط دولتها درحال پیگیری است و دولت آقای رئیسی در بسیاری از زمینهها گویی برنامهای جزحرکت برخلاف دولت گذشته ندارد! این دولت در همین چند ماه تصدی خود در روابط خارجی ضمن نگاه به شرق و بیاعتنایی به غرب کلا سیاست خارجی فعال و تحول سازی ازخود بروز نداده و ظاهرا استراتژی خود را تمرکز بر پرکاری داخلی قرارداده است. اما در این زمینه هم بهجای استفاده از مدیران با تجربه نیروهای جوان را بر میگزیند و معیار اصلی هم ظاهرا داشتن مواضع انقلابی ازسوی آنهاست.
آقای رئیسی برخلاف آقای روحانی که درسفر به استانها بخل بخرج میداد و پس از کرونا هرگز بهجایی نرفت ازروزهای آغازین تصدی خود تقریبا هرهفته به استانها سرکشی میکند چنانچه گویی قرارندارد! وی حل مشکلات را از پائین آغاز کرده است و ظاهرامی خواهد ازجزء به کل برسد. دولت کنونی حداقل تا کنون سراغ مسائل اصلی و کلی کشور نرفته وهمت خود را درحل موردی مشکلات استانها، مناطق، محلات، کارخانهها وکارگاهها معطوف کرده است.
مشکلاتی که حتی اگر حل شوند تاثیر چندانی در گرفتاریهای کلی از جمله تورم افسارگسیخته که مردم رامستاصل کرده است، ندارد. حل مشکل فلان کارخانه یا تسریع در اجرای فلان طرح فاضلاب یا بهمان منطقه کشاورزی البته درست است ولی همان کارخانه در هر وضعیتی که باشد با مشکلات بزرگتری به نام نرخ جهنده دلار و سقوط ارزش پول ملی و سختی مراودات بین المللی روبهرواست، طرحهای شهری بطورکلی اعتبار و نقدینگی لازم دارند و مشکل اصلی و اساسی کشاورزی خشک سالی و کمبود آب است.
روشن است که مشکلات موردی را باید مسئولان محلی برطرف کنند و وظیفه دولت حل مشکلات اساسی وکلی است. دولت آقای روحانی تقریبا همه تخم مرغهای خود را در سبد لغو تحریمها قرارداده بود ولی حالا گویی تحریمها یک موضوع حاشیهای هستند و117 روزلازم بود تا استارت مذاکرات زده شود و خدا میداند با پیش شرطهایی که ایران گذاشته است (ازجمله تضمین آمریکا برای عدم بازگشت تحریمها )در صورت موفق بودن مذاکرات، اقتصاد ایران کی از محاصره خارج خواهد شد؟ درواقع علاوه بر دهها مشکلی که کشوربا آن روبهروست خنثی شدن سیاستهای درست وبازگشت یا بیاعتنایی به آنها ازسوی دولتهای جدید خود یک مشکل مستقل وهزینهزاست که مردم باید تاوان آن راپس بدهند.
حالا مشخص نیست که دولت آقای رئیسی باچندین دوره مذاکرات وین که توسط دولت قبل انجام شده بود و به قول آقای روحانی فقط یک امضا نیاز داشت، چگونه مواجه میشود وکی مشکلات عظیم اقتصادی ناشی ازتحریمها برطرف میشوند؟کم توجهی به لغو تحریمها وتلاش برای خنثی کردن کامل اثرتحریمها حتی اگرشدنی باشد یک سیاست درست اما مقطعی است.
کدام کشوررا سراغ داریم که همیشه تحریم بوده است وتوانسته اقتصادی پررونق داشته باشد و مردم خود را درکوران مشکلات معیشتی غوطه ور نسازد؟ حتی کره شمالی که طعم قحطی را میچشد تلاش کرد تا از دایره تحریمها بیرون بیاید. مسلما اصل برعدم وجود تحریمهاست و تلاشها و سیاستها باید بررفع این ظلم بزرگ متمرکزشود. بیماری که یک نارسایی دارد و درد میکشد باید درمان شود و اقدامات جانبی برای کم کردن درد فقط مسکن است و درمان محسوب نمیشود.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی