به گزارش سایت خبری پرسون، صادق زیباکلام مینویسد: بحران هستهای مهمترین مسئله امروز کشور است. البته انقلابیون همواره شعار دادهاند که با بسیج امکانات داخلی میتوان تحریمها را چاره کرد. اما واقعیت آنست که تجربه دو دهه اخیر نشان داده که شعارهای انقلابی به هیچ وجه نتوانستهاند در عمل مرهمی برای اقتصاد رو به احتضار کشور باشند.
وی در ادامه ادعای اینکه «انتصاب علی باقری به جای عباس عراقچی و یحتمل سپردن مذاکرات به او مبین آن است که اراده جدی برای حل بحران هستهای در دولت جدید وجود ندارد» و «شش سال مذاکرات در دوره جلیلی کوچکترین پیشرفتی در حل مسئله هستهای به بار نیاورده»، نوشته است: اگر واقعا انقلابیون بهدنبال نجات کشور از بحران هستهای نیستند، چرا آن را رسما اعلام نمیفرمایید؟ البته مدتهاست که هستهای به جای در خدمت پیشرفتهای اقتصادی کشور قرار گرفتن، ابزاری شده جهت چانهزنی و گرفتن امتیاز از غرب. سالهاست هستی مملکت در چاه ویل هستهای ریخته میشود که بتوانیم در رویارویی با غربیها از آنها امتیاز بگیریم. یکبار هم انقلابیون به این پرسش ابتدایی پاسخ ندادهاند که اساسا رویارویی با اروپا و آمریکا چه ضرورتی داشته که دار و ندار مملکت را خرج هستهای کنیم که به کمک آن از غربیها امتیاز بگیریم؟»
درباره این مغالطه چندپهلو گفتنی است اولا عملکرد دولت روحانی با دولت قبل از آن در حوزه اقتصادی و دیپلماسی اصلا قابل قیاس نیست. اختصار مطلب اینکه در دوره روحانی به نسخه جماعت خوشبین به آمریکا و غرب عمل شد و نتیجه آن توقف 90 درصد برنامه هستهای به علاوه 6 پله سقوط رتبه جهانی اقتصاد ایران بود تا جایی که محافل نزدیک به دولت روحانی اذعان میکنند حداقل 4 سال رشد اقتصادی بالای 5 درصد لازم است تا به شرایط اقتصادی قبل از دولت روحانی برگردیم(!) با این اوصاف هنر نیست که مثلا آقای جلیلی را به خاطر نرفتن زیر بلیت غرب تخطئه کنیم و از او و همکاران با درایتش تابو بسازیم و حال آنکه جلیلی برخلاف خوشخیالی ظریف و تیم وی، پیشاپیش خبر داده بود که آمریکا به تعهداتش وفادار نمیماند و تحریمها لغو نمیشود.
ثالثا آقای زیباکلام یکی از دهها مقصر خسارت بزرگی است که از صدقه سر بزککاری شیطان بزرگ و اعتماد به او، به ملت ایران و اقتصاد کشور و ظرفیتهای علمی و فنی وارد شد. او و امثال وی دقیقا میدانند که با سفره و معیشت و اشتغال مردم چه معامله کرده و چرخه کشور را عقب انداختهاند. اما از همه وقاحتآمیزتر این است که زیباکلام با این به اصطلاح فرار به جلو از پرداختن به تازهترین خیانتهای آمریکا نسبت به متحدانش طفره میرود.
چند ماه از خیانت دولت بایدن به دولت غربگرای اشرف غنی و سایر مزدورانشان در افغانستان گذشته، اما صدایی از زیباکلامها به نکوهش یا ابراز پشیمانی درباره خوشبینی بلاوجه به آمریکا بلند نمیشود.
و این در حالی است که «شاه حسین مرتضوی» معاون سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان (مشاور غربگرای اشرف غنی)، پس از فرار از کابل نوشت: «به هیچ ابرقدرت، اتکا و اعتماد نکنیم. هیچ ملتی با اتکا و وابستگی به قدرتهای جهان به عزت و استقلال نخواهد رسید.» این مشاور غربگرا البته چند روز قبل از فرار مدعی شده بود «تشویش نکنید؛ نیروهای آمریکایی، مسئولیت امنیت کابل را (برعهده) میگیرند»!
اما افتضاح بعدی که آقای زیباکلام و امثال وی نسبت به آن لالمانی گرفتهاند، خیانت مشترک آمریکا و انگلیس به فرانسه در جریان قاپیدن قرارداد 56 میلیارد دلاری فرانسه با استرالیاست. این خیانت آنقدر عمیق بود که از وزیر خارجه تا رسانههای دولتی فرانسه با حملات شدید به آمریکا، از این راهزنی به عنوان «خیانت بزرگ و خنجر از پشت» یاد کردند و ضمن تاکید بر اینکه «بایدن همان ترامپ است و فقط اکانت توییتری دارد»، دولت آمریکا را دورو و غیرقابل اعتماد» خواندند.