به گزارش سایت خبری پرسون از بوشهر احمد خواجه حسنی در یادداشتی نوشت:ضمن عرض تبریک به مناسبت کسب پیروزی های ارزشمند ورزشکاران که در این صحرای سرگردانی تا حدودی دلیل موضعی حال خوب مردم درمانده و بینوا می تواند باشد، نکته ای که فصل مشترک همه این تورنمنت هاست عدم تسلط تعدادی از بازیکنان رشته های مختلف ورزشی به زبان بین المللی انگلیسی است به نحوی که می توان گفت در این میادین زبان داران بی زبانیم.
در یکی از تازه ترین دیدارها بدلیل اینکه بازیکن ما آشنایی با زبان بین المللی نداشت و قادر به برقراری ارتباط کلامی با داور میدان نبودند سعی داشتند با ایما و اشاره داور را متوجه کنند که به اشتباه سوت زده، شوربختانه امّا در این پانتومیم بازی موفق نبود و نتوانست داور را قانع کند که در آخر داور خطای ناحق ایشان را اعلام کرد و تیم حریف صاحب موقعیت ممتازی شد.
حین تماشای رقابت ها در نماهای کلوز آپ این نقصان به وفور قابل مشاهده است ، در یکی از این اتفاقات ، بازیکن ما گلو پاره می کرد و با سماجت به صورت زبان دو نبش به داور می گفتند که No، به دستم نخورد !!!
به نظر شما داور مسابقاتی در این سطح، راجع به ضعف تکلّم به زبان بین المللی سومین تیم فوتسال رنکینگ دنیا چه برداشتی می تواند داشته باشد ؟
شاید یکی از دلایل این ناتوانی غیر متعارف امروزی را بتوان تکیه ی سالهای گذشته ما به قانون نانوشته ای دانست که باورها بر این بنا استوار بود، صرفاً کاپیتان تیم تا حدودی با زبان انگلیسی آشنایی داشته باشد کافی است...
در ارتباط بدون واسطه مربی خارجی با بازیکنان تیم های مختلف نیز مرتب با مشکل مواجه بوده و کماکان هستیم.
معدودی از لژیونرهای ما قبل از ترانسفر به اروپا و سایر نقاط دیگر از ادا نمودن چهار کلمه تخصصی فوتبالی عاجز بوده اند و در فرصت های پیش رو اینان با مشکلات عدیده ای مواجه هستند به عنوان مثال علیرضا بیرانوند در بلژیک درصدی از مبلغ قراردادش را به جهت استخدام مترجم هزینه کرد و در آخر نیز به کامیابی نسبی نرسید.
از این لحاظ مابین قشر بازیگران و سینماگران هم در رنج و ریاضت هستیم به نوعی که این نقیصه حضور هنرپیشه ها و سینماگران را در فستیوال های برون مرزی با چالش مواجه کرده است.
اگر حضور اولیه اصغر فرهادی (چهارمین شخصیت تأثیرگذار در میان ۱۰۰ شخصیت برتر سال ۲۰۱۲){۱} را در جشنواره بین المللی فیلم کن به یاد داشته باشید، این صحنه رفتن در حالی بود که ایشان به سختی از پس دیالوگی کوتاه برآمدند و این در حالی بود که انتظار افکار عمومی در خارج از کشور نسبت به ایشان به مراتب بیش از چیزی بود که به وقوع پیوست.
حاشا و کلا که این ایراد اصلی و شگرف بر عرصه خطیر سیاسی در بعد فرامرزی و در تعامل با جامعه جهانی نیز وارد است بدین مضمون که بعضاً در یک متن تعهد آور سیاسی بدلیل فقدان اشراف کافی دیپلمات ها و مذاکره کنندگان ما در مقاطع مختلف بر سواد انگلیسی، موجبات خسران و زیان های ملی را در پی داشته است.
هامیلتون جوردن در کتاب خاطراتش تحت عنوان بحران نانوشته به بیان مسائل پشتپردهی کاخ سفید در تعامل با ایران پرداخته و اذعان دارند که در پاره ای موارد متونی به ایرانیان قالب شد که برگردان متن به فارسی، ایرانی ها را راضی می کرد اما در اصل دستاوردی که ایرانیان انتظار داشتند در آن سند برآورده نشده بود که در جای خود محل بحث و قابل تامل و تعمق است.
تجویز راهبردی و ضرور؛
به اغلب احتمال رخداد کسر قابل توجهی از این مصائب موضوعی منوط است به اینکه بهترین سن آموزش زبان انگلیسی را بی حاصل سپری کرده ایم و به این تغییر فیزیولوژیکی به صورت سازماندهی شده کمتر تن داده ایم و بایسته است در سده ۲۱ میلادی باور سیستم آموزشی کشور به بازنگری و اعمال تغییراتی در این زمینه اهتمام جدی ورزند گرچه به تازگی اجرای آزمایشی زبان آلمانی و فرانسوی از جمله اقدامات جدید سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در پایه هفتم است که در دستور کار قرار گرفته و این مهم می تواند آغازی بر پایان بی زبانی بین المللی ما باشد.
منبع: اتحادخبر