به گزارش سایت خبری پرسون، در سالهای اخیر و پس از رشد شتابان علمی جمهوری اسلامی ایران که به اذعان مجامع بین المللی بیشترین جهش در رشد علمی را داشته است، متخصصان و پژوهشگرانی که پیش از این تحصیلات تکمیلی خود را در خارج از کشور گذرانده بودند، ترغیب شدهاند که به ایران بازگردند و از تخصص و توان علمی خود برای پیشرفت علمی کشور استفاده کنند.
در این راه بسیاری از محققان ایرانی که در خارج از کشور بودند با شرکت در همایشهای بین المللی و کنفرانسهای علمی ارتباطات خود را ایران حفظ کردند و در بسیاری از رویدادهای علمی دانشگاههایی که روزگاری در آن درس خوانده بودند، شرکت کردند. با تقویت تعاملات علمی بین المللی مسیر حضور این گروه از محققان در فرآیندهای علمی کشور نیز بیش از پیش هموار میشد.
اما در این مسیر همچون بسیاری از فرآیندهای اداری که دارای پیچیدگیهای خاص خود هستند، مدیران حوزه علم و فناوری کشور دریافتند که علاقه این محققان برای حضور در ساحت علمی کشور به مراتب بیش از یک علاقه صرف است و توان علمی این افراد با توجه به تخصص و دانشگاه شأن میتواند به حرکت علمی ایران شتابی بیش از پیش بیافزاید و نیاز است که روند حضور این محققان در قالبهای مرسوم دانشگاهی مدیریت شود.
ایجاد دورههای پسادکتری، ارائه فرصتهای مطالعاتی، دعوت به عنوان استاد مدعو و برگزاری کارگاههای تخصصی، راه اندازی شرکتهای دانش بنیان بخشی از این تمهیدات بوده است که مدیران حوزه علم و فناوری به عنوان قالبهای مشخص استفاده درست و به جا از توان علمی متخصصان در خارج از کشور طراحی کردند.
در ادامه این مسیر طرحی به عنوان «برنامه همکاری با متخصصان و کارآفرینان ایرانی خارج از کشور» تصویب شد که حاصل آن همکاری چند هزار متخصص ایرانی خارج از کشور و همچنین بازگشت و حضور این محققان در دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز علمی کشور بوده است.
در مصاحبه پیش رو با یکی از محققان ایرانی که در قالب این طرح به کشور باز گشته است به گفتگو نشستهایم.
ابراهیم اکبرزاده و همسرش مهندس خیرالدین زوج فناوری هستند که توانستهاند بعد از اتمام تحصیلات در دانشگاه پلی تکنیک کاتالونیا در کشور اسپانیا و کار در شرکتهای بر پایه دانش این کشور به ایران بازگردند و با تأسیس یک شرکت دانش بنیان در پارک فناوری پردیس دانش خود را در راستای تولید محصولات فناورانه جدید به کار بگیرند.
این شرکت دانش بنیان در زمینه تحقیق و توسعه حوزه مواد پیشرفته و فناوری نانو همچنین توسعه محصولات بر پایه دانش نانو فعالیت میکند. پروژههای این شرکت مبتنی بر مواد پیشرفته و فناوری نانو و تولید نانومواد است.
مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
به عنوان اولین سوال و شاید پرتکرار ترین سوال بفرمائید که انگیزه شما برای بازگشت به کشور چه بوده؛ در واقع جرقه برگشتن شما به کشور از کجا زده شد که تصمیم گرفتید با همراهی یکدیگر ادامه فعالیتهایتان را در وطن خود به انجام برسانید.
اکبرزاده: ما از ابتدا قصد بازگشت به کشور را بعد از تحصیلات داشتیم و دلیل آن هم مسائل عاطفی و تعلقات خانوادگی بود؛ مسئله بعدی که ما را مجاب به بازگشت کرد، ظرفیتهای مختلف و فراوان کشور برای رشد و توسعه بود.
این سوال را دانشجوها هم از ما میپرسند که چرا با وجود داشتن شرایط خوب کاری و تحصیلات خوب به ایران بازگشتیم و من همیشه در پاسخ به سوال آنها می گویم اینجا خانه من بوده و باید باز میگشتم؛ به نوعی بازگشت من به کشور همانند بازگشت دانشجو به خانه است.
خیرالدین: نظر من هم همین است و با وجود اینکه سختیهای زیادی کشیدیم اما برگشتیم.
شما در قالب طرح بازگشت متخصصان و کارآفرینان به کشور بازگشتید و با تأسیس یک شرکت دانش بنیان کار خود را آغاز کردید؛ در خصوص فعالیتهای خود بعد از بازگشت بفرمائید.
اکبرزاده: در شرکت دانش بنیانی که تأسیس کردیم موفق شدیم محصولاتی را به تولید برسانیم که یکی از آنها زغالهای صنعتی است. زغالهای صنعتی در صنایع مختلف به کار میروند و میتوانند به عنوان یک قطعه گرافیتی و کامپوزیتی مورد استفاده قرار بگیرند. برای مثال در یک خودروی شخصی ۳۰-۴۰ قطعه گرافیتی وجود دارد.
بر اساس اعلام گمرک جمهوری اسلامی ایران، میزان واردات این زغالهای صنعتی در سال ۹۹ برابر با ۱۵ میلیون دلار بوده است.
اکنون امکان تولید آن به صورت ۹۶ درصدی در شرکتی که تأسیس کردیم وجود دارد و در این راستا با یک مجموعه بزرگ صنعتی صحبتهایی داشتیم؛ امیدواریم که این صحبتها به قرارداد منتهی شود. بزرگترین تولید کننده این زغالها، چین وآمریکا هستند و به دلیل اینکه کشور ما از این منظر تحریم است تولید آن میتواند صرفه جویی ارزی زیادی داشته باشد.
یکی از اقدامات دیگر ما در حوزه کووید ۱۹ بود و توانستیم در مردادماه سال گذشته با تجربهای که داشتیم تحقیقاتی روی ماسکهای صورت و محلولهای ضد عفونی کننده بدون الکل با نانوذرات مس انجام دادیم. در این راستا از نانوذرات مس به صورت تقویت شده استفاده کردیم تا ماسکهای صورت و مواد ضد عفونی کننده را به تولید برسانیم. این محلول بین دو الی ۳ ماه روی سطوح ماندگاری دارد و میتواند گندزدایی، ویروس کشی و باکتری کشی کند.
البته که این طرح در حد نمونه اولیه باقی مانده است و به علت عدم استقبال از انرژی پاک مشتری بالقوه ای ندارد. با سرمایه گذاران متعدد، نهادهای خیریهای برای تأمین منبع درآمد مددجویان و … با همه در این خصوص صحبت کردیم اما با سماجت هم به نتیجه نرسیدیم و خون دلها خوردهایم.
آیا در جریان بازگشت و شروع به کارتان در کشور با چالش همراه بودید؟ اگر پاسختان مثبت است، مشکلات چگونه مانع شما از ادامه مسیر نشد؟
خیرالدین: یکی از خصوصیات خوب همسرم پشتکار است؛ ما در اسپانیا شرایط خوبی داشتیم؛ هر دو در شرکتهای خیلی خوبی کار میکردیم. از زمانی که برگشتیم برخی مشکلات باعث میشد انگیزه مان را از دست بدهیم و از بازگشت ناامید شویم. ما برای پیشرفت پروژههایمان با ارگانهای مختلف صحبت میکردیم اما برای ادامه مسیر به مشکل برمی خوردیم اما همسرم علیرغم این چالشها میگفت شاید بهتر است مسیر را تغییر دهیم. پاسخی جز اینکه «اینجا وطن ما است» از او نمیشنیدم.
اکبرزاده: بارها تا همین الان مشکلات زیادی در توسعه کارمان داشتهایم؛ فراز و فرود زیادی داشتیم و متاسفانه در یک فرود عمیقتری هم قرار گرفتیم. بعضی مواقع هم وسوسه میشویم که برگردیم. اما در نهایت از صفر شروع میکنیم.
چه موانعی بیشتر از هر چیز باعث مایوس شدن شما میشود؟
خیرالدین: شرایط برای کسانی که از خارج به کشور بازگشتند بسیار سخت است؛ زیرا یک مدت زمانی بین بودن تا برگشتن آنها وجود داشته و تا مجدد با چارچوب آشنا شوند زمان طولانی نیاز دارند. متاسفانه بازگشت به کشور بعد از سالها، دشواریهای خاص خود را دارد؛ حالا بماند که یک سری موانع را سر راه قرار میدهند و مشکلاتی به وجود میآید.
اکبرزاده: به غیر از دغدغههای زندگی، به عنوان مثال یکی از مشکلات ما در زمینه محلولهای ضد عفونی که در صدد تولید آن بودیم این بود که متولیان سازمان غذا و دارو با تندی بسیار شدیدی با ما برخورد کردند و با دلیلی غیر علمی و اثبات نشده طرح ما را تایید نکردند.
اما بعد از گذشت مدت زمانی متوجه شدیم که در فروردین سال جاری یک شرکت بریتانیایی این طرح را اجرایی کرده و در حال تولید است و از لحاظ رسانهای غوغایی به پا کرده است.
این خجالت آور است که خودمان دوست داریم همیشه جهان سوم باقی بمانیم و از روی دست دیگران کپی کنیم زیرا هیچ نوآوری و هیچ نفر اول بودنی قرار نیست اتفاق بیافتد.
فکر میکنید دلیل مشکلات چه هستند؛ آیا مربوط به باور نداشتن توان داخل است یا تقلیدی که از کشورهای دیگر میکنیم؟ یا از زاویه دیگر واردات نسبت به تولید داخل به صرفه تر است؟
اکبرزاده: تمام این موارد میتواند باشد. به نظرم این موانع دلایل کلیشهای دارد که منجر به ناکامیهایمان میشود. همیشه تمام مشکلات و خطاهای خودمان را گردن دشمن میگذاریم ولی عملاً کسی جز خودمان دشمن خودمان نیست و به قول معروف «از ماست که بر ماست». من فکر میکنم تنها دلیل این مشکلات نخواستن است و هیچ دلیل دیگری جز این نیست.
نخواستن چه کسانی؟
اکبرزاده: خودمان. به صورت انتزاعی که شاید خودم هم شامل آن باشم اما من آنقدری تاثیر در تصمیم گیری ها ندارم اما کسانی که تصمیم گیرنده هستند و تاثیر در یک تصمیم درست و کلان دارند نمیخواهند. دلیل آن را نمیدانم. هر دلیلی داشته باشد معنایی جز خیانت به کشور نیست. چون واقعاً ما در این چند سال خیلی از این موضوع دلسرد شدیم.
همه جای دنیا آسمان آبی رنگ است و قطعاً مشکلات و موانع چالشهای پیش آمده در حین انجام هر کار وجود دارد. همه جای دنیا برق قطع میشود ولی نه هر روز! نکته ما همین است که در جاهای دیگر مشکلات وجود دارد اما سعی میکنند این مشکلات را حل کنند نه اینکه مسئله را پاک کنند یا مقصر را فرد دیگری بدانند.
سایر کشورها هم سعی در حل مشکلات دارند متأسفانه موانعی که در کشور وجود دارد موانع ساده ای هستند که میتوان خیلی راحت آنها را رفع کرد. چالشهای کنونی ما در حوزه قوانین، اخذ مجوزها، تاییدیه ها و از این دست کارهای بروکراسی در کشور به وفور وجود دارد.
این مرحله انرژی بر (دریافت تاییدیه و اخذ استانداردها)، آنقدر موانع زیادی دارد که ممکن است بعضیها عطای آن را به لقا میبخشند؛ اما وقتی شروع میشود و مجوزها اخذ شد واقعاً کسی نمیآید بگوید این محصولی که تولید شده مطابق با استاندارهای حداقل ملی هست یا نه؛ در واقع هیچ نظارتی وجود ندارد!
مانع تراشی، بزرگترین آفت است؛ کشورهای دیگر این موضوعات را تجربه کرده و گذراندهاند؛ آنها سعی کردند شرایط را برای محققانشان تلطیف کنند.
شما محصولات مختلفی در شرکت خود تولید کردید اما بیشتر با کدامیک از دستگاه یا ارگانها برخورد داشتید که به قول خودتان مانع تراشی کردند؟
اکبرزاده: سازمان غذا و دارو یکی از این ارگان هاست؛ مجوز برای محلول ضد عفونی بر پایه نانویی که تولید کردیم از این ارگان صادر نمیشود در حالی که که آب ژاول و سایر محلولهای ضد عفونی دیگر تاییدیه اخذ میکنند. به این محلول که حداقل میتوانست جان چندین نفر را نجات بدهد توجهی نشد.
همچنین جلسهای با رئیس وقت متروی شهر تهران برای بکارگیری محلولهای ضد عفونی بر پایه نانو داشتیم که عملی نشد.
دلیل اصلی این مانع تراشیها برای عدم ارائه تاییدیه برای محصول مرتبط با کرونایی چیست؟
خیرالدین: دلیل آن این است که ممکن است منافعی برای آنها نداشته باشد.
اکبرزاده: این نخواستن معیار دقیق و مشخصی ندارد؛ حالا نه دقیقاً اینکه منافعی برایشان نداشته باشد اما این «نخواستن» هست و دلیل نخواستن را نمیدانیم.
در اصل مقاومتی که برای تغییر بر پایه فناوری وجود دارد را تایید میکنید.
اکبرزاده: مقاومت وجود دارد و شاخههای مختلف دیگری را با خود به همراه میآورد؛ کارشناس یک ارگان ریسک را نمیپذیرند؛ مدیر میگوید این کار را انجام نمیدهم. یا از شش هفت ماه پیش کارشناسان میگویند ما که رفتنی هستیم دولت در حال تغییر است.
قرار نیست از مریخ فرد دیگری جایگزین شود؛ پس قاعدتاً هر چه را درست کنیم تحویل فرد دیگری از خودمان میدهیم فارغ از دیدگاههای سیاسی و..؛ مهم این است که ایرانی هستیم و برای کشور باید تلاش کنیم.
در حال حاضر با وجود مخالفتهای وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو، پروژههایتان را رها کردید؟
بله. پروژههای مرتبط با بهداشت را رها کردیم زیرا واقعاً خسته شدیم اما نا امید نشدیم و به سراغ مواردی رفتیم که صنعتی هستند و کشور به آنها نیاز دارد.
خارج از تولید یک محصول جدید، آیا کشور توانایی تولید با استاندار بالا و کیفیت خوب را نیز دارد؟
اکبرزاده: بله ما در همه زمینهها توانایی داریم و این را با قاطعیت می گویم. اگر بخواهیم و شرایط مطلوبی فراهم شود میتوانیم جنس با کیفیت تولید کنیم. امکان ندارد نتوانیم.
این موضوع در حوزه نانو هم صدق میکند؟
اکبرزاده: بله. اکنون میبینیم خیلی از محصولات در حوزههای مختلف همچون نانو صادر میشود؛ این توانایی و اعتماد به محصولات نانو وجود دارد. ما در دنیا در حوزه تولید علم نانو رده ۴ و ۵ را به خود اختصاص دادهایم اما متاسفانه از لحاظ توسعه محصولات بر اساس آمار ستاد توسعه فناوری نانو در رده ۲۴ هستیم و این نشان میدهد یک گپ بزرگی بین تولید علم و تولید محصول وجود دارد. پژوهشگران ما هنوز نمیدانند سلیقه بازار چیست و از صنعت و بدنه جامعه احصا فناوری ندارند.
برای تولید یک محصول جدید در کشور موانع دیگری به جز عدم حمایت و عدم ارائه تاییدیه وجود دارد؟
اکبرزاده: بزرگترین مشکل ما در کشور «بحث تجاری سازی» از زمان شروع ایده است. در ایران علاوه بر نیروهای انسانی خوب، تجهیزات خوبی هم وجود دارد؛ همچنین فکر نمیکنم فناوریای باشد که در کشور نتوانیم انجام بدهیم. من به شخصه در یک نمایشگاه ارائه دستاوردهای فناورانه ایرانی دیدم که یک نفر وابسته به سفارت چین به دنبال ایدههای فناورانه و نواورانه کشور ما میگشت تا محصول یا ایدهای را از چین به ایران بیاورد یا برعکس؛ وقتی این فرد کارمند سفارت چین است یعنی در برنامههای وزارت امور خارجه کشورشان چنین موضوعی گنجانده شده است؛ این کار متوجه خیلی از کشورهای دیگر هم میشود.
به دیپلماسی علمی اشاره میکنید؟
اکبرزاده: بله به عبارت امروزی دیپلماسی علمی است؛ خلاصه کلام اینکه در فروش، معرفی، پرزنت محصولات و ایدههایمان به کشورهای دیگر بازاری برابر با ۴۰۰ -۵۰۰ میلیون در حوزه خلیج فارس و خاورمیانه داریم که همیشه از آن غافل بودیم.
خیلی از کشورها تشنه محصولات ایرانی هستند عراق، افغانستان و کشورهای دیگر خاورمیانه که نیاز به محصولات و فناوریهای مختلف دارند اما ما نتوانستیم حتی محصولاتمان را به درستی معرفی کنیم. بعضاً شوروم هایی در کشورها ایجاد شده اما اینها فایده ندارد زیرا کسی نیست محصولات را در سطح بالای تکنولوژی معرفی کند.
پس شما تاکید دارید ما در ایران توان تولید را داریم اما موانع اصلی ضعف در دیپلماسی علمی و دیگری ضعف در بازاریابی است.
اکبرزاده: بله. اخیراً ما صحبتهایی با تجار عراقی داشتیم که در زمینه تامین مواد آزمایشگاهی فعالیت میکنند؛ هیچ بحثی در خصوص قیمت نداشتیم و همه چیز جذاب و خوب بود اما آنها تاکید داشتند که لیبل خودتان را بردارید لیبل آلمانی بزنید و در این صورت ما از شما خریداری میکنیم. این باعث تاسف است ما نتوانستیم با این موضوع کنار بیاییم.
همچنین صحبتهایی داشتیم مبنی بر تولید و صادرت نانوذرات به کانادا زیرا آنها از تولیدکنندگان چینی دلسرد شده بودند، نمونههای نانوذرات شرکت ما را تایید کردند اما باید ماهیانه دو تن را در مقیاس نانو با بسته بندی دیگری غیر از لیبل خودمان عرصه میکردیم.
پیشنهاد شما به عنوان کسی که با روند تولید کشور دیگری آشنا است، در خصوص رفع برخی از مشکلات برای سرعت بخشیدن به تولید و در نهایت فروش محصولات مبتنی بر فناوری در ایران چیست؟
اکبرزاده: در کل باید شرایطی برای یک ایرانی که قصد برگشت دارد فراهم شود که احساس مفید بودن، ارزشمند بودن داشته باشد و احساس کند که واقعاً شایسته سالاری در کشور وجود دارد نه وابسته سالاری.
وقتی یکی از این افراد برگشت، سعی کنند با ابزارهایی، از این افراد به نحو مطلوبی استفاده کنند و سعی داشته باشند آنها را به ماندن امیدوار نگه دارند شاید خیلیها مانند من سمج نباشند تا هر طور شده با دست و پا زدن در جایی فعالیت کنند؛ البته من خودم هم فکر میکنم یک جایی انرژی انسانی کم میآورد. امیدوارم من به آن مرحله نرسم.
در کل باید شرایطی برای یک ایرانی که قصد برگشت دارد فراهم شود که احساس مفید بودن، ارزشمند بودن کند و احساس کندفارغ از هر دیدگاهی و با اعتقاد به اینکه کشور آزادی هستیم باید این احترام به عقاید و تفکرات و سلایق مختلف سیاسی و غیرسیاسی، اقتصادی و … وجود داشته باشد که این شرایط بازگشت را بهتر میکند تا بیایند فعل نخواستن را به خواستن تبدیل کنند.
خیرالدین: نظرم با همسرم یکی است و اینکه به ارزشها و عقاید مقابل احترام بگذارند؛ ایرانیان غیر مقیم حمایت شوند؛ ما دوستانی با سن بالاتر و متاهل داشتیم که با این طرح معاونت علمی برگشتند و شرکت دانش بنیان تاسیس کردند و ایدههایی هم داشتند؛ مسائل شرکت یک طرف و مسائل مسکن، کار در خانه خرید ماشین و …طرف دیگر. همه اینها روی روحیه فرد تاثیر میگذارد در صورتیکه خارج از کشور با این مشکلات مواجه نبودهاند و شرایط خوبی هم داشتهاند.
وقتی به کشور خودمان بعد از سالها باز میگردیم دغدغه ما فقط کار نیست بلکه دغدغههای معیشتی هم داریم که باید رفع شوند.
اکبرزاده: برخی حمایتها خوب بودند و ما خوش شانس بودیم ولی اگر این حمایتها تقویت شود بهتر است زیرا خیلی از افراد خارج از کشور خواهان بازگشت به کشورشان هستند.
حمایتهای اولیه برای زندگی محقق یا کسی که به کشور خود بر میگردد تا از صفر شروع کند نیز لازم است زیرا آن فرد همه زندگی اش را در یک کشور دیگر رها کرده و به کشور خودش بازگشته تا از صفر شروع کند. این شروع سرعت کار را کاهش میدهد.
به نظر شما به عنوان افرادی که در دو کشور متفاوت علاوه بر تحصیل، کار و فعالیت علمی داشتهاید فرایند تبدیل علم به ثروت یا تبدیل ایده در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
خیرالدین: کلاً در ایران فارغ از علم و ایده و فناوری، راههای پول درآوردن زیاد است و یکی از مواردی که خیلی برای من جالب بود، این بود که در میدان انقلاب از راه مقاله نوشتن پول در میآورند این در خارج از کشور وجود ندارد اما در مقابل، اگر ایدهای داشته باشیم که بخواهیم آن را به ثروت تبدیل کنیم خارج از ایران عملکردها بهتر است. من در شرکتی کار میکردم که پایان نامهام بلافاصله بعد از انجام تولید شد، محصول به فروش رفت. اما ما در ایران هزار ایده آوردیم.
چند بار دلسرد شدید اما باز ادامه دادید. علیرغم مشکلات همچنان به دانشجوهایتان میگویید اگر برای تحصیل رفتید به کشور برگردید؟
اکبرزاده: توصیهای به دانشجویان با ذهنیت سفرهای بی بازگشت، ندارم؛ واقعیت این است که خیلی سخت است و شاید کار هر کسی نباشد. من خودم هم به شخصه بارها کم آوردم در حالی که مشکلات غیر قابل حل نیستند ولی متاسفانه افرادی که باید به این مشکلات توجه کنند ظاهراً اصلاً دوست ندارند که حل شود.
این کشور حق آنهاست؛ حق گرفتنی است حقشان را باید بگیرند؛ قرار نیست همه بروند. پس چه کسی اینجا را درست کند؛ اتفاقاً آنهایی که رفتند، متوجه شدند باید برگردند و کشور را آباد کنند. دوستانی که به خارج رفتند باید بیایند و آبادانی و رفاه را در اینجا به اجرا در بیاورند.
با ایرانیان غیر مقیم که برگشتند یا قصد برگشت دارند ارتباطی دارید؟ آیا آنها هم مثل شما پشتکار داشتند.
اکبرزاده: بله با تعداد افرادی که رفتهاند ارتباط داریم؛ آنها در کشورهای خارجی عمدتاً کار کارمندی انجام میدهند و حداقل در بحث زندگی شخصی با آرامش بیشتری روبرو هستند زیرا دغدغههای کار آفرینی ندارند چون برای مجموعه دیگری کاری میکنند.
با این افراد مقیم خارج به عنوان مشاور ارتباط داریم زیرا بنا به دلایل شخصی آنها در جاهای دیگر فعالیت میکنند و ما به عنوان مشاور علمی از آنها مشورت میگیریم.
همه این افراد دغدغههای مشابه همچون مسکن، کار، تامین آینده فرزندان و … را دارند که متاسفانه برخی از دوستانی که داشتیم و به ایران باز گشتند بنا به دلیل وجود این دغدغههای معیشتی به همان کشوری که مقیم بودند برگشتند در واقع مشکلات معیشتی داشتند لذا در کنار ما نماندند؛ این مشکلات به کارهایی که میخواستند انجام بدهند سایه انداخت و این خیلی بد است.
اگر شما بخواهید پیشنهاد به مسئولی در هر دستگاهی بدهید که زیرساختی را برای بازگشت ایرانیان مقیم خارج فراهم کنند چه خواهید گفت؟ توصیه شما به افرادی که میروند و قصد برگشت ندارند چیست؟ چطور این انگیزههای شخصی به عاملی تبدیل میشود که دلیل محکمی برای بازگشت متخصصان باشد.
سوال خوبی است اما شاید جواب آن در یک کلمه یا توصیه یا نسخه جادویی نگنجد. باید تاکید کنم حمایتها، برنامهها و برنامه ریزی هایی که طی چند سال اخیر در معاونت علمی اتفاق افتاد بسیار راه گشا بوده است، هر چند قطعاً نمیتوانیم بگوییم صددرصد عالی بوده و حتماً دکتر ستاری هم اذعان دارند که کم و کاستیهایی وجود داشته ولی الحق و ولانصاف نسبت به دورههای قبل از آن بسیار مترقی بوده است؛ من خودم احساس میکنم خوش شانس بودم که این کمکها و حمایتها توانست یک مقداری ما را در مسیری که باید حرکت کنیم نگه دارد؛ اما این حمایتها میتواند بهتر هم باشد.
زندگی در خارج از کشور را چگونه میبینید آنهم برای افراد تحصیل کردهای مثل خودتان؟
فیلم زندگی در خارج از کشور مثل یک لباس امانت و عاریه میماند، هیچ وقت مال شما نیست؛ بارها صریحاً این حس را داشتیم که ما آنجا اضافه هستیم؛ هر چند آنها هم انسان دوستانه به ما کمک میکردند.
اینجا با علاقه پیش میروم زیرا احساس دین میکنم؛ ولی خارج از کشور دینی نداشتیم و نهایتاً به دریافت یک حقوق کارمندی بسنده میکردم و ایدهها و توانمندی علمی را به نوعی ارائه میکردم که حقوق بگیرم؛ در این صورت ایده و علایقی که در ذهن داشتهایم را هیچگاه نمیتوانستیم برآورده کنم.
با وجود تسهیلات و حمایتهای مفید و هدفمند موجود در اروپا و غرب نتوانستم بمانم.
حداقل نتیجه کار و حضور من در کشورم این است که وجدانم راحت است که با نیروهایی که جذب کردهام به خیل بیکاران و نا امیدان جوان اضافه نشوند و اشتغال زایی کردهام. با وجود تمام سختی که در راه تحمل میکنیم خوشبین هستیم.
بزرگترین امید شما به آینده چه هست؟
جز تغییر در سطوح تصمیم گیری های خوب برای کشور آرزویی نداریم. ایمان دارم و مطمئنم امکانات و نعمتهای بیشماری داریم و فقط بایستی بخواهیم.
برای علم و فناوری کشور چه رویایی دارید؟
امیدوارم بیشتر به محققان و فناوران توجه شود. زیرا اساتید و اعضای هیات علمی به دلایل مختلف ناراضی اند؛ وقتی به کارمندان دانشی در بدنه فناوری کشور نگاه میکنیم آنها هم چندان راضی نیستند؛ کارمندان چقدر باید کار کنند تا یک واحد خانه بخرند؛ این دغدغه علاوه بر فناوران مقیم خارج که به کشور باز میگردند، برای کارمندان حوزه فناوری هم مهم است.
منبع:مهر