به گزارش سایت خبری پرسون، نبیاله عشقیثانی فعال سیاسی نوشت: اگر وزارت علوم و آموزشعالی با انجام بررسی و مطالعه نیازهای کشور و استعلام از همه دستگاههای مسئول به تعیین رشته،مقطع تحصیلی و تعیین سهم هر یک از دانشگاهها برای پذیرش دانشجو اقدام میکند، چرا هیچ رابطهای بین تعداد تحصیلکردگان و نیازهای بازار کار وجود ندارد؟شاید هم به قولی درس خواندن برای افزایش تواناییهای زیست فردی و اجتماعی است نه یافتن شغل و حرفهای برای کسب درآمد و گذران امور زندگی و رساندن منافعی برای کشور و هموطنان دیگر که اینها موضوعی دیگر است که متولی دیگری دارد. اگر چنین بود که گذراندن واحدهای تخصصی فراوان ضرورتی نداشت و طی کردن چند واحد شناخت فردی و سلوک اجتماعی کفایت میکرد.
از منظری دیگر با وجود آنکه همه میدانند شغل و کار مناسبی برای تحصیلکردگان دانشگاهها وجود ندارد و بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهها در مشاغلی نامرتبط مشغول کارند یا اگر سرمایهای داشته باشند ماشینی تامین میکنند بهعنوان اسنپ و امثال آن مشغول کار میشوند اگرچه آن هم شغلی محترم است لیکن به تحصیلات دانشگاهی نیاز ندارد.
پس دلیل این همه وقت گذاشتن و درس خواندن برای ورود به دانشگاهها و چند سال از دوران جوانی را برای تحصیل صرف نمودن و هزینه کردنهای فراوان برای چیست؟ آیا بههمین دلیل و شرایط نیست که جلوی دانشگاه تهران تبلیغ فروش پایاننامه میکنند و همه از جمله مسئولان دانشگاهها این خلافهای وحشتناک و تاسفبار را میبینند و عکسالعملی نشان نمیدهند.
شاید لازم باشد که یک بررسی علمی عمیق انجام شود تا میزان سرمایه انسانی و اقتصادی که برای تحصیل در دانشگاهها صرف میشود و متاسفانه تحصیلکردگان آن در جای خود مورد استفاده قرار نمیگیرند و از دانش آنان به شکل مناسب بهرهبرداری نمیشود، چه میزان است؟ تا مشخص شود اصلاح وضع موجود تا چه حد ضروری است. ضمن آنکه بهلحاظ بهداشت روانی یک فرد تحصیلکرده نمیتواند هر شغل و حرفهای را بپذیرد، زیرا هم خودش هم جامعه انتظار دیگری دارد.
واقعیت این است که در کشور هزاران شغل و حرفه وجود دارد که مردم از چند و چون آن آگاهی کافی ندارند. اگر این مشاغل به درستی به جامعه معرفی شود و مردم متوجه شوند که با گذراندن یک دوره آموزش حرفهای کوتاهمدت میتوانند متصدی انجام آن شوند و خدمتی به جامعه بکنند و صاحب شغلی آبرومند و درآمد قابل قبولی باشند، مسلما استقبال خوبی میشود. ذکر این نکته لازم است که برخی بر این باورند که کشور بیشتر از فارغالتحصیلان دانشگاه آن هم در رشتههای نظری و علوم انسانی به تکنسینهای فنی و حرفهای نیاز دارد تا در مشاغل فنی و حرفهای،کشاورزی، دامپروری و اینترنت و کامپیوتر و سایر حرفهها که مورد نیاز روزانه کشور است، تحصیل کنند و حرفه خاصی را بیاموزند، پس از فارغالتحصیلی هم بازار کار فراوان و متنوع در همه مناطق کشور در شهر و روستا، کارخانجات، شرکتهای بزرگ و کوچک و تعمیرگاهها و کارگاهها و مزارع و باغات برایشان وجود دارد و بخش مهمی از نیاز کشور را تامین خواهند کرد.
متاسفانه دستگاههای متولی در این موضوعات برنامه جامع، متنوع و شوقبرانگیز برای معرفی و تبلیغ این مشاغل و این سطح از آموزش ارائه نمیدهند و جای آن در برنامههای رسانه ملی هم خالی است و آنچه هم دیده میشود، کفایت نمیکند و شوقی برنمیانگیزد. اکنون که در روزهای آغازین شروع بکار دولت جدید هستیم و شوق کار کردن فراوان است، نکاتی را یادآور میشویم و از دستاندرکاران آموزشعالی و متولیان وزارتخانهها و دستگاههایی که خود را مسئول ایجاد شغل و حرفه میدانند درخواست میکنیم آنها را مدنظر قرار دهند و انشاءا... بکار گیرند. ۱-برای تعیین رشتههای تحصیلی دانشگاهها و پذیرش دانشجویان ابتدا از بازار کار نیازسنجی کنند و شرایط کشور را درنظر بگیرند.۲- آموزشهای علمی- کاربردی فنی وحرفهای، کشاورزی، صنایع خانگی و تربیت تکنسین وامثال آن را در اولویت کاری خود قرار دهند.۳- با ارائه برنامههای آگاهسازی و ترویجی و تبلیغی نیازهای کشور را به جامعه معرفی کنند و چگونگی آموختن و یادگیری آن را نشان دهند و برایش تسهیلات قائل شوند. ۴- دنیایIT وکامپیوتر و اینترنت و دنیای مجازی و مهارتهای کار با آنها از ضروریترین نیازهای کشور و جهان است که رونق فراوان پیدا کرده و در آینده نهچندان دور به شدت توسعه خواهد یافت و هزاران شغل پولساز از آن بهوجود خواهد آمد. پس برای آموزش شاغلین در آن سریعتر اقدام کنید.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی