تور گردشگری طالبان

این روزها با ماجراهایی که در افغانستان می‌گذرد، بسیار یاد روزهای مقاومت خرمشهر می‌افتم. سلاح من یک تفنگ «ام یک» بازمانده از زمان رضا شاه بود و تا روز 17 مهر که برادرم برایم یک تفنگ ژ3 تهیه کرد، با همان می‌جنگیدم.
تصویر تور گردشگری طالبان

به گزارش سایت خبری پرسون، مهرداد احمدی شیخانی نوشت: مادرم هم از آخرین زنانی بود که شهر را ترک کرد که روایت حضورش را در داستانی در کتاب داستان همشهری نقل کرده‌ام. برادرم را در یک غروب دلگیر به همراه مادرم و دو سه نفر دیگر، بدون غسل و کفن و با همان لباس خونین، در 30 مهر سال 1359 در گورستان آبادان دفن کردیم. چند سال پیش با دوستی از بازماندگان آن مقاومت، بر اساس مقر نیروها تعداد نفراتمان را با فرض دست بالا محاسبه و به عدد 1800 نفر رسیدیم که مطمئنا نصف این تعداد هم نبودیم. افرادی که یک به یک کشته می‌شدند

ولی پا پس نمی‌کشیدند و وقتی فرمان عقب‌نشینی به آن سوی رودخانه و عبور از پل رسید، کسی راضی به عقب‌نشینی نمی‌شد. این را گفتم تا مقایسه‌ای باشد با آنچه این روزها در افغانستان می‌گذرد. قطعا و حتما آنچه در مورد طالبان گفته می‌شود درست است و کشور ما، صحت آن را در ماجرای حمله به کنسولگری ایران در مزار شریف تجربه کرده، تجربه‌ای که هیچ‌وقت فراموش نمی‌شود و یکی از زخم‌هایی است که همیشه بر تن ما خواهد ماند. این روزها، در افکار عمومی کشورمان و به خصوص در بین نخبگان و جمعی از زنان فرهیخته مشاهده می‌شود، آن فضای تیره آینده کشور افغانستان به ویژه برای زنان آن کشور است.

اما آیا اکثریت مردم افغانستان هم چنین تصوری از آینده خود دارند؟ این چند روز ویدیوهای بسیاری از ابراز نگرانی زنان افغانستانی و گفتن از آینده وحشتناک در فضای مجازی منتشر شده است. نگرانی از دست دادن آنچه طی این 20 سال نصیب مردم افغانستان به‌طور عام و زنان به‌طور خاص شده است. ولی تصویر عینی این دلهره و وحشت در واقعیت بیرون از این ویدیوها کجاست؟ عراق که به ایران حمله می‌کند، آن دلهره از دست دادن سرزمین و استقرار یک ارتش خونریز را تجربه کرده‌ایم. آن دست بالا 1800 نفر با کمترین تجهزات و پشتیبانی و با اطمینان از اینکه کمک نخواهد رسید، بر سر وجب به وجب خاک خرمشهر خون دادند و زنان بسیاری همچون مادر من حاضر به ترک شهر نمی‌شدند.

اما در افغانستان چه؟ آیا مقاومت قابل اشاره‌ای در برابر این قشون عصر حجری دیده‌ایم؟ آیا غیر از این است که طالبان در سفری سیاحتی، کل افغانستان را در دو سه هفته تصرف کرده است؟ آن ارتش 300 هزار نفری افغانستان و مجهز به مدرنترین ادوات جنگی، به کنار، آیا این ادعای دل‌نگرانی نخبگان و زنان، جایی به صورت مقاومت بروز یافته؟ چرا هیچ مقاومتی از این جماعت نگران از آینده، نمی‌بینیم؟ اصلا کسی در مقابل طالبان مقاومت کرد؟ می‌گوییم افغانستان با طالبان به عصر حجر برمی‌گردد؛ آخر مگر افغانستان به دوران مدرن رسیده بود؟ کی رسیده بود و چطور؟ با زور و در سایه سرنیزه؟ آیا منظور از دوران مدرن، همین آخرین انتخابات افغانستان بود که از بین 25 میلیون واجد شرایط، کمتر از یک میلیون نفر رای دادند؟ جامعه ما نگرانی‎ها و دغدغه‌هایی دارد که الزاما دغدغه‌های عموم مردم افغانستان نیست.

دغدغه‌ها و آرزوهای خود را به جای دغدغه‌های مردم افغانستان ننشانیم و بر این اساس شرایط آنجا را تحلیل نکنیم. واقعیت این است که طالبان بدون هیچ مقاومتی از طرف مردم و در یک تور گردشگری، افغانستان را تصرف کرد.

توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

منبع: اعتماد

332558

سازمان آگهی های پرسون