به گزارش سایت خبری پرسون، کشور در شرایطی است که هر روز شاهد یک خبر ناگوار هستیم و طبیعی است روح و روان هر فرد به اندازهای میزان پذیرش تلخیها و غم ها را دارد؛ وقتی کاسه صبر لبریز و وران مکدر میشود، برخی از مردم برای خود دوری از پیگیری اخبار را تجویز میکنند؛ این راهکار برای تمام افراد موثر است؛ اما خبرنگاران امکان بهرهگیری از آن را ندارند.
روزانه اخبار متفاوتی به گوش هر خبرنگار میرسد که متأسفانه در اکثر موارد نیز منفی است و همین سبب یک بار ذهنی اضافی است. این مسئله و مشکلات دیگر باعث تأمل آنان بر ادامه این مسیر شغلی میشود و در این میان تنها علاقه وافر و حس مسئولیت پذیری است که آنان را در این حرفه ثابت قدم میکند.
یک خبرنگار همواره سخت در تلاش و جست و جو است، امنیت شغلی ندارد، برای ارائه یک مصاحبه و تنظیم خبر، بارها با مسئول و یا کارشناس مربوطه تماس میگیرد و پاسخی دریافت نمیکند، استرس بالایی را برای تکمیل کار روزانه خود متحمل میشود و سپس مورد نقد سردبیر و مدیرمسئول رسانه قرار میگیرد و در نهایت با خستگی یک روز را به پایان میرساند.
یک خبرنگار زحمت بیشتر در قبال حقوق مالی اندک را پذیرفته است که آن را نیز با اما و اگرهایی دریافت میکند؛ میزان دریافتی حقوق این قشر از جامعه به میزانی است که کفاف هزینههای زندگی یک نفر را نیز در این شرایط سخت نمیدهد؛ اما خب این عشق به نوشتن و پرسیدن و اطلاع رسانی است که باعث میشود وی این مسیر را با همه کاستیهایش ادامه دهد.
این حرفه در نگاه مردم یک شغل جذاب به نظر میرسد؛ البته همین طور است؛ به ویژه وقتی که یک خبرنگار به دلیل نوشتن از حقیقت سر از زندان درمیآورد.
نوشتن و گلایه در کشوری که نه تنها ارزش کار خبرنگار درک نمیشود؛ بلکه مسئولان نگاه نامطلوبی نیز به آنها ندارند، فایدهای ندارد. صرفا انگیزه اطلاع رسانی صحیح و کمک هر چند اندک برای جلوگیری از کجرویها انگیزه آنها است.
از دغدغههای یک خبرنگار بگذریم؛ وقت نوشتن از خبرهای خوب، دستاوردهای مثبت، عملکرد مطلوب مسئولان و رفاه زندگی مردم چه زمانی فرا میرسد؟
نویسنده: فاطمه جوادی