سخنی با مسئولان شهرم

من فاطمه طایی خبرنگاری که از مشکلات جسمی متعددی رنج میبرم میخواهم به نمایندگی معلولین شهر و کشورم امکانات شهروندی خود و دیگر معلولان را به رشته تحریر در آورم. تصمیم گرفتم در لابه لای نوشته هایم مشکلات معلولین را بیشتر رصد کنم و اجازه ندهم معلولین فقط در یک روز زینت‌بخش کارنامه بعضی از مدیران در رزومه فعالیت هایشان باشند
تصویر سخنی با مسئولان شهرم

به گزارش سایت خبری پرسون، فاطمه طایی نوشت: امروز می خواهم یک روز معمولی خود را برایتان شرح دهم.
صبح است آفتاب گیسوی طلایی خود را چون همیشه بر شانه آسمان افشان کرده تصمیم میگیرم برای انجام دادن کارهای روزانه ام، ازخانه بیرون بیایم.

کارهایی مثل رفتن به سر کار..
سر کار؟!
به خاطر دارم که چقدر برای یافتنِ کاری مناسب، تمام ادارات و نهادها را زیر پا گذاشتم و هیچ پاسخی دریافت نکردم.
پس تصمیم میگیرم برای رسیدن به یک قرارِ دوستانه، یا تفریح، از خانه بیرون بیایم.

تفریح؟
هر چقدر فکر میکنم، مکانِ تفریحی که برای من هم مناسب سازی شده باشد و بتوانم به تنهایی و بدون کمک گرفتن از کسی، به آنجا بروم پیدا نمی‌شود!
به ناچار، تصمیم میگیرم که تنها به چند دقیقه ای نشستن در یکی از بوستانها و هوایی تازه کردن و برگشتن به خانه، بسنده کنم

از خانه بیرون می‌آیم. خیابانهای غیر استاندارد، وسایل نقلیه ای که با شتاب برای رسیدن به مقصدشان عجله دارند و خطرات گوناگونی که در کمین من است.
تصمیم میگیرم که از پیاده رو تردد کنم.اما آنجا هم نا امیدم میکند.

پیاده روهایی باریک، پر از پستی و بلندیهای متعدد و بدون حتی یک خط ویژه عبور معلولین، به همه اینها، پارک کردن وسایل نقلیه در پیاده روها، عبور موتور از پیاده رو و چیدن وسیله های مغازه داران در پیاده رو را هم اضافه کنید.پیاده روهایی که نه برای عبور ویلچر مناسب است، نه تردد یک معلول.

با خودم می اندیشم که شاید شهر ما، اصلا مسئولی ندارد و به حال خود رها شده، یا شاید مسئول دارد، اما مسئولینش مرا از یاد برده اند. اما نه! شهر ما هم مسئول دارد، و اتفاقا مسئولینش به یاد من هم هستند.
به یاد می آورم که هر سال در تاریخ ۱۲ آذر، روزجهانی معلولین، مسئولینی را دیده ام که به مراسم مختلفی که در این مناسبتها برگزار میشود، می‌آیند، اولین ردیف مینشینند، اولین نفر به سخنرانی میپردازند، تا میتوانند، از توانمندیهای معلولین میگویند و هندوانه زیر بغلمان میگذارند، همیشه هم جای دیگری جلسه دارند و اولین نفر، مراسم را ترک میکنند.

پس بی انصافیست که با وجود این مسئولینی که در همه چیز اول هستند، بگویم شهر ما مسئول ندارد یا مرا فراموش کرده اند.!
شهر من، مسئول دارد، آن هم سالی یک روز و از آن روز فقط چند ساعت!

328774