به گزارش سایت خبری پرسون، محمد علی رامین نوشت: تجربه تلخ دولت روحانی، در جهتگیری، سیاستگذاری، برنامهریزی، مدیریت و تدبیر امور مملکت، فصل تاریکی از ورشکستگی دموکراسی بود که باید «عبرت» ایرانیان و بلکه آزادگان جهان باشد.
هشتسال دلدادگی به گفتگوهای ذلیلانه با آمریکا و اروپا و امید بستن به ترحم کینهتوزان جهانی، فرصتهای بیشمار جوانان و نخبگان و فعالان ایران را تباه کرد و امکانات ملی را در داخل و خارج از کشور تلف نمود؛ رشد و شکوفایی را از همگان سلب و رفاه و آسایش مردم را لگدمال کرد.
روحانی تا توانست، امیدواران را ناامید کرد، تدابیر خیرخواهان و پیشنهادات دلسوزان را خنثی نمود؛ آگاهان دوراندیش و دانایان نیکاندیش را با زشتترین اوصافی همچون «جاهل و بی-سواد و ترسو و بیشناسنامه...» تحقیر کرد؛ منتقدان دلنگران را تخریب شخصیت نمود و هر نصیحتی را متکبرانه به تمسخر کشید.
انقلابیون مؤمن را منزوی ساخت و متملقان فرصتطلب را میداندار کرد؛ با هزار نیرنگ و دغلبازی، مردم خوشباور را در قضایای مختلف فریب داد و اموالشان را به کام ویژهخواران بورس و دلالان ارز و طلا ریخت.
به گزارش همان منابع غربی مورد اعتماد دولت روحانی که از طریق FATF تمام گردش مالی ایرانیان را در اختیار گرفتهاند، هم اکنون در کنار ۲۵۰.۰۰۰ نفر «میلیاردر» کشور، دهها میلیون هموطن دیگر از فقر نسبی یا مطلق رنج میبرند؛ شاید این تضاد طبقاتی برای جامعه آمریکا یا عربستان فاجعهآمیز نباشد، اما برای مملکت انقلابی ما، یک ننگ غیرقابل تحمل و یک مصیبت کمرشکن است.
هشت سالی که گذشت ۸×۳۶۵×۸۰.۰۰۰.۰۰۰= ۲۳۳میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفر-روز از عمر مفید مردم ما را تباه کرده است؛
دشمنان ایران را به طرز وحشتناکی گستاخ نموده و به اعتبارجهانی و حیثیت ملی ایرانیان صدمات سنگینی زده است؛
در این مدت، هر مطالبه غرب پذیرفته و اجرا شد و هر جنایت آمریکا توجیه گردید؛ آن چنان که گویی، رئیس جمهورما حافظ منافع آمریکا در ایران است.
طرفهای مذاکره کننده با دولت روحانی، دانشمندی همچون فخریزاده و قهرمان ملی بینظیر تاریخ کشورمان، قاسم سلیمانی را از ما گرفتند؛ سرمایههای انسانی فراوانی از میان جوانان و نخبگان میهن عزیزمان ترک دیار کردند؛ میلیونها جوان امکان ازدواج نیافتند و صدها هزار خانواده بخاطر نابسامانی اقتصادی متلاشی شدند و در آنسوی مرزها نیز فشار روزافزونی بر ایرانیان و سایر پیروان جهانی انقلاب اسلامی وارد شد.
ساختارهای اجرایی کشور فشل و بعضاً فلج شدند و نیروهای کارآمد درون دستگاهها به حاشیه رانده شدند.
فرهنگ کار و تلاش و توکل به خدا و وفای به عهد و صداقت و امانتداری و فداکاری و اخلاص کارگزاران حکومت و اعتمادعمومی مردم به دولت، بطرز هولناکی وارونه شده و سرمایهی اجتماعی ما لطمات خردکنندهای تجربه کرده است.
گستردگی و عمق آسیبهای اقتصادی و اجتماعی و روانی و فرهنگی وارده، باورهای بسیاری از مردم را متزلزل ساخته و خشم آنها را برانگیخته که نشانهای از خشم خدا علیه مسئولان بیکفایت است.
روحانی خوشنشین و کارگزاران ذلتپذیرش در مقابل غرب، با مجموعهای از افراد مغرور و متکبر و نفس پرست و راحتطلب که غالباً مردمگریز و شیفتگان به بیگانگان بودند و از پذیرش تذکرات خیرخواهانه و اوامر حکیمانه امام خامنهای سر باز میزدند، در آستانه عیدغدیرخم، ذرّهای شایسته تمجید و تکریم نبودند.
من نمیدانم، برای یکایک افرادی که مناصب دولت را جاهلانه یا خائنانه، سالها اشغال کرده و این همه ناجوانمردانه به مردم نجیب و کشور بزرگ و رهبر صبور و نظام مقدس جمهوری اسلامی ظلم کردهاند، چه سرنوشتی را خداوند رقم خواهد زد، لیکن میدانم که پروردگار عالمیان آه و ناله مظلومان را بیپاسخ نخواهد گذاشت.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.