به گزارش سایت خبری پرسون، سیاستهای کلی نظام تغییر نمیکند و دولت مجری دستورات نظام است. لحظهای که دولت آمریکا به تعهدات خود در برجام برگردد و ایران راستیآزمایی کند، به تعهداتش برمیگردد. وی افزود: اظهارنظری که از سوی طرف آمریکایی درباره تبادل زندانیان شنیدهایم، جای حیرت دارد. در کنار گفتوگوهای برجام در وین و موازی با آن، گفتوگوهایی با واسطه با آمریکا و همچنین بریتانیا داشتیم که درخصوص این موضوع بشردوستانه بود.
آنچه آمریکا انجام میدهد، گرهزدن یک موضوع انسانی با یک هدف سیاسی است. وقتی ایران به کشورهای عضو برجام اعلام کرد دور هفتم مذاکرات وین در دولت جدید انجام میشود، متوجه شدیم دولت آمریکا تصمیم گرفته آن مساله را به دولت بعدی گره بزند. مشخصا در صحبتهای سخنگوی وزارت خارجه نیز مشخص است که مذاکرات گرههای عجیبی دارد که به باور برخی کارشناسان شاید در دولت سیزدهم نیز باز نشود. اتفاقی که مذاکرات برجام را با خطر مواجه میکند و ایران بهجای بهکارگیری تجربیات خود در عرصه قطعنامه 598 در سالگرد پذیرش آن، بار دیگر مسیری سخت را در پیش گرفته است.
در راستای بررسی این مساله گفتوگویی با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین کشورمان داشتهایک که در ادامه میخوانید.
تنش لفظی دیپلماتهای ایران و آمریکایی در روزهای اخیر ریشه در چه مواردی دارد؟
آمریکا مدعی است که ایران شهروندان این کشور را به گروگان گرفته است و برای آنها سخت است که زیر بار مبادله زندانیان ایرانی با زندانیان آمریکایی بروند. این مقولهای مجزا از مذاکرات وین است؛ زیرا مذاکرات وین تا روی کار آمدن دولت سیزدهم به تعویق افتاده است. باید توجه کرد که کار در دولت سیزدهم سخت است. باید توجه داشت که مجلس پیگیر مصوبات خود است و میخواهد اجازه ندهند تا ایران با آمریکا مذاکره کند. از سوی دیگر مجلس دولت را موظف کرده است تا زمانی که طرفهای دیگر برجام تمامی شروط ایران را نپذیرفتهاند، نمیتواند توافق کند.
یعنی اینکه توافق برجام موکول به انجام امر محال شده است و همین امر کار را برای دولت آینده برای احیای برجام سخت میکند. تاکید میکنم که اشخاصی که مذاکرات را به این سمت هدایت می کنند، باید توجه داشته باشند که امروز مردم آمریکا تحریم نیستند و واردات و صادرات آنها با مانع مواجه نشده است، بلکه مردم ایران هستند که منتظر گشایشی هستند تا وضعیت معیشتشان بهتر شود. امروز دارو و درمان مردم ایران نیز در حال ضربهخوردن است؛ زیرا تحریم هستیم و حتی نمیتوانیم دراین عرصه نیز پول جابهجا کنیم. امروز هم آمریکا و هم ایران مسائل مختلف را به یکدیگر گره زدهاند و این نیز علت دیگری است که رسیدن به توافق را سخت کرده است.
ایران در سالگرد پذیرش قطعنامه 598 چه درسهایی میتواند از آن سالها گرفته و از تجربیات آن برهه زمانی به چه شکل می توان استفاده کرد؟
ما در سال 67 نیز مرتکب اشتباههایی شدیم. یک سال بین صدور قطعنامه 598 و پذیرش آن از سوی ایران فاصله افتاد و این امر سبب شد تا جامعه بینالملل علیه ایران موضعگیری کنند. در آن برهه زمانی ایران به عنوان ناقض تصمیمات شورای امنیت شناخته شده بود و به همین علت فشارهای زیادی در همان مدت به ایران وارد شد. بر این باور هستم که حتی زودتر از زمان صدور قطعنامه 598 میتوانستیم جنگ را متوقف کنیم. ما توانسته بودیم که خرمشهر و سایر اراضی از دست رفته را پس بگیریم و این امکان وجود داشت که زودتر از سال 66 نیز جنگ تمام شود. مشخصا سیاستمداران ایران در آن برهه زمانی کمتجربه بودند و شناخت لازم را نسبت به مسائل بینالمللی نداشتند.
این عدم شناخت در اوایل قابل پذیرش بود، اما ایران پس از صدور قطعنامه 598 نباید دیگر دست روی دست می گذاشت و باید در همان موقع به جنگ پایان میداد تا اجماع جهانی علیه ایران شکل نگیرد. امروز نیز ایران توانسته با مذاکره یک قطعنامه به نفع خود به دست بیاورد تا شش قطعنامه دیگر شورای امنیت را علیه خود لغو کند. تا زمانی که وضعیت به این شکل است بعید بهنظر میرسد اجماعی علیه ایران شکل گیرد، اما بهنظر میرسد این وضعیت متزلزل باشد و ارجح این است که با مذاکره مانع متزلزلشدن این شرایط شویم. ایران باید از آن روزها این درس را بگیرد که نیاز دارد زندگی عادی را جایگزین جنگ کند. این شرایط امروز به شکل دیگری نیز همچنان تداوم دارد و باید با تصمیمات معقول به این شرایط پایان داده شود تا مردم بتوانند زندگی خوب را تجربه کنند.
دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم چگونه میتواند بر این سختی فائق شود؟
در ابتدا باید توجه داشت که وزیر خارجه دیپلمات نیست، وزیرخارجه یک سیاستمدار است. ممکن است به این سیاستمدار یک ماموریت دیپلماتیک هم واگذار شود که برود و مذاکراتی را انجام دهد، اما خود باید بتواند در سیاستگذاری کشور سهیم و صریح باشد وگرنه وزیر خارجه نمیشود و در غیر اینصورت نیز نمیتواند گرهای از مشکلات کشور در عرصه بینالملل باز کند. وظیفه اصلی یک دولت برآوردن نیازها و تلاش برای رفاه و آسایش و توسعه فرهنگی و اقتصادی و سیاسی مردم کشور است و وقتی دولت و وزرایی مسئول باشند، باید بدهی خود را در همه دولتها به ملتشان ادا کنند. امروز مهمترین بدهی مسئولان به مردم، بهبود شرایط اقتصادی، ایجاد سلامت و آموزش و بهداشت و توسعه فرهنگی و تفریحی و عمران و آبادانی کشور است.
منبع: آرمان ملی