به گزارش سایت خبری پرسون، تجربه نشان داده اقتصادهایی که از طریق ایدئولوژی اداره شدهاند موفق نبودهاند و دولت نخبگان از دولت عقیدتی موفقتر خواهد بود.
دکتر آرمان در این گفتوگو به ریشههای بحران خوزستان اشاره و عنوان میکند: «آن چیزی که امروز در سیستانوبلوچستان و خوزستان در حال اتفاق است، قابلپیشبینی بوده و میشد جلوی آنها را گرفت. هنگامی که وزیر بهداشت در سیستان و بلوچستان بیمارستانی را افتتاح میکند که تاکنون سه بار افتتاح شده است، نمیداند در این استان با کمبود بیمارستان مواجه هستیم؟ این اتفاقات نشأت گرفته از مدیریتی است که مبتنیبر ایدئولوژی است».
در ادامه ماحصل این گفتوگو با دکتر بهمن آرمان را میخوانید.
در زمان انتقال قـدرت از دولت روحانی به رئیسـی وضعیت بورس با چالشهای جدی مواجه شده است. چه اتفاقی در این مقطع زمانی رخ داده و دلایل آن چیست؟
در ایران هنگامی که دولتها قصد دارند امور را به دولت دیگر تحویل بدهند از تز «سرزمین سوخته» استفاده میکنند. نمونه بارز این رویکرد در پایان دولتهای نهم و دهم صورت گرفت و دولت دهم بسیاری از طرحهای عمرانی از جمله مسکن مهر را به گردن دولت بعدی انداخت. از سوی دیگر خالیکردن صندوق توسعه ملی بود، که پس از روی کار آمدن روحانی تقریبأ خالی شده بود و دولت با خزانه خالی کار خود را شروع کرد. اینکه دولت احمدینژاد700میلیارد دلار پول نفت را صرف چه کارهایی کرده هنوز هم مشخص نشده است. در زمان انتقال دولت از آقای روحانی به آقای رئیسی یک فرآیند در بورس آغاز شده است.
ما شاهد هستیم بهرغم سیاستهایی که در سالهای اخیر در بورس اعمال میشد و شرکتها تلاش میکردند سودهای به دست آمده را برای فعالیتهای توسعهای خودشان یا بازسازی ماشینآلات و ابزارها صرف کنند در شرایط کنونی به شکلی است که بهصورت نقدی پرداخت میکنند. در این زمینه سود نقدی بسیار بالایی نیز پرداخت شده است. در چنین شرایطی شرکتهای بزرگ بورسی که عملا لوکوموتیو بورس هستند کار نمیکنند و دارای ساختار ضعیفی هستند. آن چیزی که در دولت بعدی تحویل داده خواهد شد شرکتهایی هستند که از نظر توانایی مالی ضعیفند و درباره آن تز سرزمین سوخته دنبال میشود.
مسألهای که امروز در بورس وجود دارد، پولشویی است. امروز شرکتهایی وجود دارند که به ازای هر سهام 100 تومانی، 1000 تومان سود دادهاند. این موضوع درباره سهامداران خرد وضعیت بهتری دارد؛ اما درباره سهامداران کلان شرایطی را فراهم میکند که میتواند به سمت پولشویی سوق داده شود. ضمن اینکه در این مدت شاهد مهاجرت برخی از مدیران شرکتهای نفتی و پتروشیمی به خارج از کشور بودهایم.
این مهاجرتها به موضوع پولشویی ارتباط داشته است؟
هنوز این موضوع اثباتنشده که ارتباطی در این زمینه وجود داشته یا نه؛ اما شاید بدونارتباط هم نباشد. دلیلش نیز این است که اتفاقات به صورت همزمان رخ داده است. راههای دیگری نیز برای پولشویی وجود دارد؛ اما اینکه پرداخت سود نقدی در ارقام بالا در سال جاری در حال انجام شدن است و ما شاهد سکوت مدیران بورس هستیم، جای سوال و تردید دارد. واقعیت این است که بورس به یک مرکز بزرگ فساد مالی تبدیل شده است.
این در حالی است که نظارت قابلتوجهی نیز روی بورس وجود ندارد. در چنین شرایطی سکوت مدیران بورس، که از جمله ضعیفترین مدیرانی بودهاند که بورس به خود دیده، پرسشهای زیادی مطرح ساخته است. در شرایطی که کشور نیازمند سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال است و بورس و بازار سرمایه تنها ابزار برای این کار هستند عدهای عملأ بورس را از کار انداختهاند. این کار بیشتر به یک توطئه شبیه است تا دولت بعدی که روی کار میآید با مشکلات زیادی مواجه شود.
رئیســی یکی از مهمـترین اولویتهای خود را مقابله با فساد عنوان کردهاند. به نظر شما با چنین توطئــهای چگونه برخورد خواهند کرد؟
رئیسی برخلاف سایر کاندیداهای ریاستجمهوری و بهخصوص در مصاحبهای که پس از انتخابشدن به عنوان رئیسجمهور جدید انجام دادهاند به این نکته اشاره کردهاند که در دولت آینده قصد داریم بورس را تعمیق ببخشیم و از طریق شرکتهای سهامی عام منابع ملی مردم را به سمت تولید و سرمایهگذاری مستقیم در فرآیند تولید سوق دهیم. آقای رئیسی در وعدههای خود به پرداخت یارانه و وام ازدواج و از این قبیل موارد اشاره نکردهاند. در مقابل ایشان روی ارتقای وضعیت تولید کشور تأکید داشتهاند.
تولید نیز بدونسرمایهگذاری امکانپذیر نیست. دولت نیز در شرایطی قرار گرفته که نه منابع مالی لازم را به دلیل کاهش صادرات نفت خام در اختیار دارد و نه توانایی پرداخت هزینههای بزرگشدن دولت را دارد. این در حالی است که بزرگشدن دولت هزینههای زیادی را به ما تحمیل میکند. به همین دلیل اینکه انتظار داشته باشیم بودجه عمرانی مانند دولت سازندگی به کمک دولت رئیسی بیاید امکانپذیر نیست.
در نتیجه تنها راهی که باقی میماند هدایت نقدینگی است که با سرعت بالا رشد پیدا کرده و در عین حال در فعالیتهای غیرمولد و سوداگرانه مورد استفاده قرار میگیرد. دیدگاه رئیسی این بوده که این منابع مالی را از طریق شرکتهای سهامی عام به سمت تولید هدایت کنند. بنده معتقدم در برخی زمینهها نهادهای امنیتی مانند وزارت اطلاعات و حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران باید به موضوع ورود کنند. به دلیل اینکه برخی موضوعات دیگر صرفأ اقتصادی نیست؛ بلکه نشانههایی از سوءاستفاده و خیانت وجود دارد.
چرا حضور نهادهای امنیتی را در بورس ضروری میدانید؟
در تاریخ ششم بهمن1399مدیریت پیشین بورس شیوهنامه تأسیس شرکتهای سهامی عام را در یک جلسه ویژه به تصویب هیاترئیسه بورس رساند. پس از آن مدیر بورس یعنی قالیبافاصل ناچار به استعفا و آقایدهقاندهنوی به عنوان مدیر بورس انتخاب شدند. بنده با ایشان دیدار داشتهام و معتقدم ایشان از تسلط کافی روی بازار سرمایه برخوردار نیستند. در چنین شرایطی ایشان شیوهنامه ابلاغی درباره شرکتهای سهامی عام را نهتنها ابلاغ نکردهاند؛ بلکه رویکردی در پیش گرفتهاند که شرایط برای ساختن یک آزادراه یا تمام کردن پروژهها نیمهتمام امکانپذیر نیست. به نظر میرسد اتفاقی در حال رخدادن است که بنده به عنوان معاون سابق بورس نسبت به این مسائل مشکوک هستم.
بنده معتقدم جریانهایی در پشت پرده وجود دارند که تلاش میکنند بورس را توسط افرادی که دارای اطلاعات محرمانه هستند، مانند کازینو اداره کنند. چنین شرایطی باعث خواهد شد بورس بهعنوان ابزاری برای فساد گسترده، عمیق و نهادینه تبدیل شود؛ نه بهعنوان راهکاری برای تقویت تولید اقتصادی کشور.
یکی از محورهای اصلی برنامه رئیسی برای حل مشکلات اقتصادی تقویت تولید است. در چنین شرایطی ایشان چگونه میتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند؟
واقعیت این است که مدیریت اقتصادی در دولت رئیسی نیز مانند گذشته خواهد بود و در همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخید. در دهههای گذشته اقتصاد کشور توسط ایدئولوژی مدیریت شده و به نظر میرسد این وضعیت در دولت رئیسی نیز وجود دارد. این نوع مدیریت اقتصادی در گذشته در کشورهای اروپای شرقی و کوبا تجربه شده و به نتیجه لازم نرسیده است. تجربه نشـــان داده اقتصادهایــی که از طریق ایدئولوژی اداره شدهاند موفق نبودهاند. بحران آب در خوزستان، مشکلات استانهایی مانند سیستانوبلوچستان و مشکلاتی مانند بیکاری و تورم ناشی از نگاه ایدئولوژیک در مدیریت اقتصاد کشور است.
بزرگترین اشتباهی که رئیسی انجام دادهاند این است که دلسوزان و نخبگان کشور و کسانی را که میتوانند به بهبود وضعیت کشور کمک کنند، کنار گذاشتهاند. هشدار جدی بنده به آقای رئیسی این است که از این تارعنکبوت تنیدهشده به دور ساختار اداره کشور، که خودی و غیرخودی را به عنوان مبنای کار قرار داده، دوری کنند و اجازه ندهند در مسیری که در پیش میگیرند اخلال ایجاد شود. بدونتردید ادامه وضعیت فعلی نه ایشان را به وعدههایی که به مردم دادهاند نزدیک میکند و نه وضعیت مردم بهتر خواهد شد. اگر این روش ادامه پیدا کند در آینده با بحرانهایی مانند آنچه امروز در خوزستان و سیستانوبلوچستان با آن مواجه هستیم، روبهرو خواهیم شد. در چنین شرایطی کشور به سمت چالشهای امنیتی، سیاسی و حتی ژئوپلیتیکی حرکت خواهد کرد.
اگر در دهههای گـذشته اقتصــاد ایــران با رویکرد ایدئولوژیک مدیریت شده به نظر مـیرسد در دولت رئیسی با توجه به مختصات فکری و گفتمانی وی تشدید نیز خواهد شد. آِیا در چنین شرایطی مـیتوان نسبت به حل مشکلات اقتصادی خوشبین بود؟
امیدوارم رئیسی فضا را باز بگذارند و امکان استفاده از کسانی که میتوانند در بهبود شرایط کمک کنند، فراهم شود. در دوران هشت ساله سازندگی کارهای مهمی در ایران انجام شده است. این اقدامات مهم نهتنها از طریق مشاهده میدانی قابلمشاهده است؛ بلکه از نظر آمار و ارقام نیز در دسترس هستند. آقای هاشمی خطاب به وزرای خود عنوان کردند من خودم بهاندازه کافی سیاسی هستم و به همین دلیل وزرای دولت در زمینه سیاسی دخالت نکنند و تنها به امور تخصصی خود بپردازند. آن چیزی که برای آقای رئیسی حائز اهمیت است بازکردن فضا برای کسانی است که میتوانند به بهبود شرایط کمک کنند.
بحران آبی امروز خوزستان را که به تیتر رسانههای معتبر جهان تبدیل شده است، دشمن ایجاد نکرده؛ بلکه کسانی که سرکار بودهاند این چالش را به وجود آوردهاند. به همین دلیل چنین افرادی باید جای خود را به تکنوکراتهایی بدهند که بتوانند این مشکلات را حل کنند. نتیجه آن چیزی که بهنام مدیریت عقیدتی شناخته میشود همین چالشهای بزرگ است. این وضعیت در کشورهایی مانند شوروی، کوبا و کرهشمالی نیز وجود داشته است.
بدونتردید تا زمانی که این رویکرد تغییر نکرده و مدیریت عقیدتی جای خود را به مدیران تکنوکرات ندهد، مشکلات حل نخواهد شد. آن چیزی که امروز در سیستانوبلوچستان و خوزستان در حال اتفاق هستند، قابلپیشبینی بودهاند و میشد جلوی آنها را گرفت. هنگامی که وزیر بهداشت در سیستانوبلوچستان بیمارستانی را افتتاح میکند که تاکنون سهبار افتتاح شده است نمیداند در این استان با کمبود بیمارستان مواجه هستیم؟ این اتفاقات نشأت گرفته از مدیریتی است که مبتنیبر ایدئولوژی است. در علم اقتصاد دو ضرب در دو میشود چهار و همه چیز دقیق و قابلمحاسبه است. این در حالی است که در علم پزشکی اگر از فردی تست قلب گرفته باشیم و فرد سالم باشد، ممکن است 20 دقیقه دیگر دچار مشکل قلبی شود و از بین برود.
آیا علائم هشداردهنده اجتماعی بحران خوزستان را میتوان نشانههایی از وضعیت آینده کشور قلمداد کرد؟ دولت رئیسی چگونه میتواند بر چنین بحرانهایی که پس از مدتی شکل اجتماعی به خود میگیرند، فائق آید؟
آنچه امــروز در خوزسـتان در حال رخ دادن است میتواند جرقهای باشد که در آینده پیامدهای نگرانکنندهای به همراه داشته باشد. خوزستان یک استان معمولی نیست و در شرایط کنونی حدود 12 درصد تولید ناخالصملی را در اختیار دارد و90 درصد نفت کشور در این استان تولید میشود. امروز افکار عمومی با این سوال مواجه است که چگونه استانی که دارای بزرگترین سدهای کشور است، با بحران بیآبی مواجه شده است؟ بنده در زمستان امسال به اهواز سفر کردم و متوجه شدم میزان آبجاری در رودخانه کارون زیاد شده است. به همین دلیل با مسئول مربوطه تماس گرفتم و دلیل این کار را که در زمستان باید آب ذخیره کرد، جویا شدم.
پاسخ مسئول مربوطه این بود که به دلیل اینکه سازمان هواشناسی پیشبینی کرده در نیمه اسفندماه بارانهای سیلآسا میبارد تصمیم گرفتهشده آب سدها خالی شود تا آب این بارانها پشت سدها جمع شوند. این در حالی است که در اسفندماه باران نبارید. آنچه امروز در خوزستان در حال رخدادن است به دلیل این نیست که در این استان سد ساخته شده؛ بلکه به دلیل سوءمدیریت بوده است. سازمان هواشناسی عنوان کرده در اواسط اسفند99 بارندگی خواهیم داشت و به همین دلیل سدها را خالی کردهاند.
با این وجود بارندگی رخ نداده و سوءمدیریت در این زمینه مشهود است. امروز مردم خوزستان با کمآبی مواجه هستند و دلیلش این است که میلیاردها مترمکعب آبی که باید پشت سدها ذخیره میشد، رها شده و بدوناستفاده به خلیجفارس ریخته شده است. رسانههای خارجی نیز یا از روی عمد یا از روی ناآگاهی عنوان میکنند سدسازی دلیل اصلی بحران آب در خوزستان است. این در حالی است که درواقع چنین نیست.
منبع: آرمان ملی