به گزارش سایت خبری پرسون، آیت الله رئیسی در پایان نشست خبری خود، به ارتباط دولتش با ایرانیان خارج از کشور اشاره کرده و گفت: «سرمایهگذاری ایرانیان در خارج از کشور باید تسهیل شود. ایرانیای که در خارج از کشور درآمدی را کسب کرده بهترین مکان و امنترین مکان برای او سرمایهگذاری در داخل ایران و سرزمین آبا و اجدادی او است. امنیت هم کاملاً برای این سرمایهگذاری وجود دارد.»
ابراهیم رئیسی در ادامه تصریح کرد: «جمهوری اسلامی جزو امنترین کشورها برای سرمایهگذاری اقتصادی است و این امنیت را دولت برای همه کارآفرینان و سرمایهگذاران و به ویژه ایرانیان خارج از کشور تضمین میکند.»
این سخنان سبب شد که عده ای از هنرمندان داخل وخارج از ایران، این سخنان رییس جمهور منتخب را از جنبه های مثبت ومنفی در فضای مجازی وگروه های اجتماعی، بازتاب دادند.
یکی از آنها شهرام شب پره خواننده ایرانی مقیم لوس آنجلس بود که بلافاصله بعد از سخنان رییسی به آن واکنش نشان داده و ابراز تمایل کرد که اگر امکان کار، در ایران حتی اگر خوانندگی هم نبود، برایش وجود داشت، مایل است به ایران برگردد و این آرزوی دیرینه اش است.
عده ای دیگر هم در فضای مجازی، بر سر موضوع بازگشت به ایران، مثالهایی از سرگذشت هنرمندان دیگری را آوردند که به ایران بازگشتند و حتی آمد و شدهای بی وقفه بین ارگان ها و نهادهای مربوطه نتوانست گره از مشکل ممنوع الکاری و ممنوع التصویریشان بگشاید. که یکی از آنها حبیب، هنرمند سرشناسی بود که پس از بازگشت به ایران، در پی مجوز کارهایش آنقدر دوید تا آنکه اجل سر رسید و قصه مرد تنهای شب را به اتمام رساند.
مسلما علاقه به بازگشت به خانه وطنی مان همواره وجود دارد و ناگفته پیداست که هموطنان بسیاری علاقمند به بازگشت و همکاری در آبادانی و سازندگی وطن اصلی خود هستند که علاوه بر گروه هنرمندان،گروه های دیگری از ایرانیها هم هستند که در اقصی نقاط جهان به زندگی مشغولند که بسیاری از آنها متمول بوده و از سرمایه داران و تجار سرشناس در شرکت ها، کارخانجات و برندهای نامدار هستند، که به علل مختلف خاک ایران را ترک گفته، در گوشه ای از دنیا به تجارت مشغولند.
مسئله بازگشت ایرانی های خارج نشین یکی از موضوعات مطرح شده روسای جمهور اسبق و سابق بوده است که در مواردی هم این بازگشت ها انجام شده است. اما اینکه پس از بازگشت، چه امکاناتی برای جذب و ماندگاری حضور مجددشان در ایران شده است خود جای بحثی طولانی دارد.
به طور مثال، در سالهای اخیر که وضعیت اقتصادی ایران روبه وخامت گذاشته است، بسیاری از هموطنان اقدام به خرید ملک در امارات و ترکیه کرده اند. آنگونه که در خبرهای رسانه های خارجی، خانه دوم ایرانی ها را ترکیه نامیدند. در عوض این کشورهای میزبان هم شرایط اقامت و سرمایه گذاری و پرداخت مالیات و... را برای مهمانان ایرانی و غیر ایرانی خود هموار ساختند. تا آنجا که میزان خرید زمین ومسکن در بازار ملک ترکیه که تقریبا ثابت بود با خرید ایرانیها با رشد قابل توجهی مواجه شد. سرمایه هایی که در زمان رکود در ایران، به راحتی پرواز کرد ودر خاک همسایه اسکان گزید. سرمایه ای که وجود داشت اما امکان بهره برداری از آن برای کشورمان میسر نگردید.
از طرف دیگر، در گروه مهاجرت ایرانی ها، که در دهه های گذشته شامل سرمایه داران و نخبه ها و جویندگان مدارج بالای تحصیلی و البته گروه سیاسیون بود، امروز به سطح مردم عای رسیده است. مردمی که هرچه دارند را فروخته و با قرض از دوست وآشنا، هر چه دارند را جمع کرده و راهی مرزهای کشور می شوند.
ناگفته نماند که هرچند به جز گروه سرمایه داران و نخبه ها و سیاسیون پرآوازه، بقیه مهاجران عادی، در گیرو دار مشکلات مسیر مهاجرت صدمه بسیاری از نظر روحی و جسمی دیده و یا حتی به مانند خانواده ایران نژاد به تراژدی مرگ رسیده و یا مانند دیگرانی که زنده می مانند باید زندگی سخت در حصارهای کمپ مهاجران خارجی را در دیگر کشورها تحمل کنند. تا مگر شانس به سمتش رو برگرداند و بتوانند در یکی از کشورهای اروپایی اجازه اقامت بگیرند.
از این رو آنچه مهم می نماید، بالا بردن وضع اقتصادی کشورمان است. دولت سیزدهم اگر برنامه جدی برای جذب سرمایه داران ایرانی دارد، نه به مانند دولتهای قیلی که فقط شعار حضور ایرانی های خارج از کشور را رسانه ای می کردند، در وهله اول، وضع اقتصادی و معیشت را که با فراهم نمودن زمینه بیشتر کار، افزایش دستمزدها، بهینه ساختن شرایط سرمایه گذاری، و...، بهبود داده و سپس اقدام به فراخوان ایرانیهای خارج نشین کند. زیرا در مقایسه با دیگر کشورها که در پی جذب سرمایه های دیگر اتباع هستند. ما نیازمند بهینه ساختن شرایط کشور برای استفاده از سزمایه های هموطنانمان هستیم. اگر شرایط داخلی کشور بهبود یابد به طور حتم آمار ورود ایرانیهای مهاجر هم افزایش خواهد یافت.