یادداشت وارده؛

ما و ماجرای وام صندوق حمایت

یادداشت/ این که از یکسو شرایطی فراهم شود که صنف زحمت کشی همچون وکلا از چندرغاز وام تخصیصی آن هم با بهره های آنچنانی مایوس و سرخورده شود و از سوی دیگر، گردن کلفتی همچون حسن رعیت میلیاردها وام مثل آب خوردن بگیرد و آن را پس ندهد با هیچ منطقی قابل تحلیل نیست جز این که بگوییم ما همان باکسر های این روزگاریم.

تصویر ما و ماجرای وام صندوق حمایت

سایت خبری پرسون ـ در سومین جلسه دادگاه حسن رعیت وی متهم بود ۱۸۲ میلیون دلار تسهیلات ارزی برای راه‌اندازی یک کارخانه دریافت کرده اما آن را صرف خرید ملک در زعفرانیه و خودرو و خرید سهام کرده است.

۱۶۱ میلیون دلار تسهیلات از بانک صنعت و معدن گرفته تا مجتمع فولاد دورود ازنا را راه اندازی کند اما کارخانه راه اندازی نشد.

۱۱ و نیم میلیون یورو از بانک مسکن گرفته آن را به حساب بابک زنحانی مستقر در مالزی واریز کرده و معادل ریالی آن را در ایران دریافت کرده و ...

صندوق حمایت با کلی منت و افاده مقرر کرده وام‌هایی به ارزش ۱۰۰ میلیون و ۳۰۰ میلیون ۵۰۰ میلیون تومان به وکلا بدهد.

بانک می‌گوید برای دریافت آن باید فاکتوری که دارای کد اقتصادی باشد ارائه شود ۳ نفر ضامن معتبر دارای دسته چک جدید معرفی و حسابی در بانک افتتاح و ۲۵ درصد وام توقیف گردد و قس علیهذا ... بنده که ترجیح می‌دهم عطای وام را به لقایش ببخشم.

در رمان معروف «قلعه حیوانات» نوشته جرج اورول، باکسر یکی از شخصیت‌های اصلی داستان است او اسب تنومندی است که در جریان انقلاب به همه حیوانات کمک می‌کند و برای آبادانی مزرعه از هیچ کوششی فروگذار نیست باکسر دو شعار را سرلوحه کار خود قرار می دهد: «سخت تر کار می کنم» و «هر چه ناپلئون بگوید، درست است».

باکسر وقتی که پا به سن می‌گذارد و به عبارتی قدرت و زورش برای کار کم می‌شود، توسط خوک‌ها به فروش می‌رسد. او را به یک انسان که سلاخ بوده می‌فروشند تا او را غذای سگ‌ها کنند. این دردناک‌ترین سرنوشت ممکن برای شخصیتی است که با جان و دل برای همنوعان خود تلاش می‌کند.

از نگاه اورول، دولت‌ها برای پیشبرد اهداف خود هم نیاز به نیروی انسانی دارند و هم این که شرایطی را فراهم کنند تا این نیروی انسانی با جان و دل برای آنها کار کند.

اما دیکتاتورها این نیروی انسانی را خطری بالقوه برای خود تلقی کرده بنابراین سعی می‌کنند آنها را در شرایطی قرار دهند که فقط به فکر کار بیشتر بوده و مجال حرف زدن نداشته باشند.

باکسر نماد همان نیروی انسانی زحمت کشی است که به این شیوه مورد تحمیق قرار می‌گیرد.

از نگاه اورول تلاش نیروی انسانی جامعه همیشه با فساد دولت‌ها محو می‌شود. دولت‌ها این نیروها را به چشم عمله‌ای می‌بیند که همچون اسب کار کنند و وقتی که تاریخ مصرفش تمام شد سرنوشتی مانند فرجام باکسر را برای او رقم بزنند.

رفاه و آسایش حق همه شهروندان است و در اعلامیه جهانی حقوق بشر هم بر آن تصریح شده است کشور ما هم به عنوان عضوی از اعضای سازمان ملل متحد ملزم به رعایت مفاد ان است.

وکلا هم یکی از صنوف شرافتمند جامعه‌اند که برای پیشرفت و آبادانی کشور در صنف و حرفه خویش فعالیت می‌کنند.

اخذ تسهیلات برای پیشیرد کارهای روزمره آنان کمترین حقی است که دولت می‌تواند در راستای تامین آسایش آنان انجام دهد.

این که از یکسو شرایطی فراهم شود که صنف زحمت کشی همچون وکلا از چندرغاز وام تخصیصی آن هم با بهره های آنچنانی مایوس و سرخورده شود و از سوی دیگر، گردن کلفتی همچون حسن رعیت میلیاردها وام مثل آب خوردن بگیرد و آن را پس ندهد با هیچ منطقی قابل تحلیل نیست جز این که بگوییم ما همان باکسر های این روزگاریم.

نویسنده: اردشیر محمدی ـ فعال رسانه‌ای

توجه: مطلب فوق صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

301360