فرار بازیگر آذری از کلیشه شدن در نقش زن جنوبی!

حرف های تامل برانگیز «مهوش افشارپناه»: طلبی از کسی ندارم

مهوش افشارپناه لیسانس کارگردانی و بازیگری تئاتر را از دانشکده هنرهای دراماتیک گرفته و فعالیت خود را با بازی در فیلم های کوتاه برادرش کوروش افشارپناه شروع کرده است. او که با بازی در سریال «یاور» چندی پیش مهمان خانه ها بود، از نبود نقش برای بازیگران هم سن و سال خود سخن می گوید.
تصویر حرف های تامل برانگیز «مهوش افشارپناه»: طلبی از کسی ندارم

به گزارش سایت خبری پرسون، افشارپناه از بازی در نقش تکراری گریزان است و همین را دلیل کم کاری اش می داند و ترجیح می دهد با دخترانش آموزشگاهی بزنند و در آن جا تجربه سال ها فعالیت اش را به هنرجویان علاقه مند منتقل کند. بازی در سریال «یاور» بهانه گفت و گوی ما با این هنرمند پیش کسوت شد.

برای بازی در سریال «یاور» و نقش «مریم بانو» با چه شناختی دعوت به کار شدید؟

در سریال «بوم و بانو»ی سعید سلطانی بازی کرده بودم و با بازی ام آشنا بود و برای بازی در این سریال پیشنهاد داد. فیلم نامه را که مطالعه کردم از نقش «مریم بانو» خوشم آمد، چون چالش برانگیز بود. برای رده سنی ما نقش جذابی نوشته نمی شود و این نقش برایم جای کار داشت.

دلیل این که نقش های جذاب برای سن شما نوشته نمی شود، چیست؟

بازیگران جوانی هستند که تلویزیون ترجیح می دهد از آن ها استفاده کند. بیشتر آثار نمایشی که نوشته می شود، دارای نقش های حاشیه ای و کوچک هستند که بود و نبود آن ها فرقی ندارد و معمولاً این گونه نقش ها برای سن های بالا به خصوص بازیگران خانم نوشته می شود ولی برای آقایان در سن بالا نقش های خوبی هست.

بازی بازیگران جوان را در قصه چطور ارزیابی کردید؟

امید به آینده آن ها وجود دارد، البته بستگی به خودشان دارد که بازیگری را جدی بگیرند یا نه، این که سریال روی آنتن برود و فقط دیده شوند، برای شان مهم نباشد بلکه باید سعی کنند با جدیت کار کنند، دانش خود را افزایش دهند و هر روز آموزش ببینند چون بازیگری کاری نیست که رهایش کنند و نیاز به به‌روز شدن دارد. اگر روی تمرین بدن و صدای خود متمرکز شوند، طبیعتاً موفق خواهند شد.

در دوران جوانی چقدر برای موفقیت خود تلاش کردید؟

از نوجوانی کار کرده ام، بازیگری را با بازی در فیلم کوتاه برادرم، کوروش افشارپناه شروع کردم، سپس علاقه مند به بازی شدم، در دانشگاه تحصیل و سال ها در کارگاه نمایش، تئاتر کار کردم و زحمت کشیدم. همزمان با دانشگاه و بعد از تحصیل نیز مدام کار می کردم، هر روز تمرین بدن و بیان داشتم و کارهای متعددی را اتود می زدم، خودم را آماده نگه داشتم، با تئاتری های باشعور و باسواد کار کردم و اندک اندک بالا آمدم. اکنون چند سال است که در موسسه ای که به همت دخترم تاسیس کرده ایم، تدریس می کنم و مجبور هستم به واسطه تدریس ها و حرفه ام به روز باشم تا سواد جوانان علاقه مند به حرفه بازیگری را در کلاس هایم بالا ببرم.

از کلاس های بازیگری تان هنرجویان خود را به پروژه ای معرفی کرده اید؟

بله، ولی متاسفانه اکنون معرفی ها وضعیت خوبی ندارد. منظورم این است که جوانان باید هزینه ای را پرداخت کنند تا آن ها را در پروژه ای بپذیرند. هنرجویانم را حتماً به یک جای مطمئن معرفی می کنم.

شما دو مرتبه برای بازی در فیلم های «زیر بام های شهر» و «به خاطر هانیه» کاندیدای دریافت سیمرغ بازیگری از جشنواره فیلم فجر شدید. چرا در مقطعی کم کار شدید؟

اولاً من سه بار برای بازیگری در جشنواره فیلم فجر نامزد شدم؛ برای فیلم «خانه در انتظار» و هر زمان در جشنواره فجر، فیلم داشتم نامزد می شدم اما نمی دانم سیمرغ چه زمانی می خواهد بر شانه ام بنشیند؟! مدام آن را می پرانند! نمی دانم چه اتفاقی می افتد که در لحظه آخر می پرد و می رود! من در دهه های 60 و 70 خیلی فعال بودم، در دهه 70 سینما به سمت جوان گرایی و عشق و عاشقی و خیانت و... گرایش پیدا کرد و مسائل و مشکلات آن ها مطرح می شد و از آن موقع نقش ها کم رنگ شد. در مصاحبه دیگری هم گفتم که من دو نقش زن جنوبی را بازی کردم و نامزد دریافت جایزه بازیگری شدم و بعد از آن همه پیشنهادها بازی در همین نقش بود، من آذری زبان و اهل ارومیه هستم و چون نقش زن جنوبی را به این خوبی بازی کردم، لابد این توانایی را دارم که بر مبنای آن نقش می سپرند. دستیاران و مدیران تولید می گویند افشارپناه خود جنس است و نقش زن جنوبی را خوب بازی می کند برای همین دیگر نقش تکراری نپذیرفتم چون می خواهند آدم را کلیشه کنند و همچنین نقش های خوبی پیشنهاد داده نمی شد و دلیل کم کاری ام این بود. شما که وضعیت سینما را می دانید، گروهی هستند که همیشه با هم کار

می کنند.

در طول دوران هنری گزیده انتخاب و نقش های خوبی در سینما و تلویزیون بازی کردید، کدام نقش ها را بیشتر دوست داشتید؟

اصولاً نقش هایی را که بازی کردم دوست داشتم ولی واقعاً نمی توانم بگویم کدام را بیشتر دوست دارم، هرکدام از آن ها از یک جنبه برایم جذابیت دارد.

چندی پیش در راستای کمبود بازیگر، دو جوان میزی در خیابان گذاشته بودند و بازیگر انتخاب می کردند. عکس آن را دیده اید؟

آن را ندیده ام، اما می خواهند کار را ارزان تمام کنند، جوانان علاقه مند را جمع کنند و از آن ها پول بگیرند. از این اتفاق ها می افتد وگرنه این همه هنرجوی بازیگری داریم، این همه دانش آموخته رشته بازیگری داریم. چرا در خیابان میز بگذارند و بازیگر انتخاب کنند؟ ماشاءا... همه خاله و خواهرزاده های خود را برای بازی می برند. در کوچه انتخاب کردن بازیگر خیلی جالب است. شاید آن ها کار تحقیقاتی انجام می دهند که ببینید آیا همه دوست دارند بازیگر شوند؟ از قصاب گرفته تا قناد و بقال به من می گویند خانم یک نقش برای ما جور کن.

دلیل این عطش بازیگری چیست؛ شهرت، پول؟

می گویند بازیگران دستمزدهای سنگینی می گیرند و نمی دانند که مثلاً فلان بازیگری که سال ها کار و یک فیلم اش غوغا می کند و در گیشه می فروشد و دستمزد میلیاردی می گیرد، زحمت کشیده و سال های زیادی در این حرفه کار کرده و بخت با او یار بوده و با اثری دیده شده است. همیشه به هنرجویانم می گویم که اگر در کلاس هایم شرکت کرده اید که چهار روز دیگر عکس تان را بر سردر سینماها بزنند، بدانید که این خبرها نیست و اگر با این هدف آمده اید، جای درستی نیامده اید. این جا کار یاد می گیرید و وارد عرصه های حرفه ای می شوید.

خود شما با چه اثری در بین بینندگان دیده شدید؟

نخستین فیلمی که به طور جدی با آن وارد سینما شدم، «خانه در انتظار» بود.

در دوران هنری تان بزرگ ترین آرزوی‌تان چیست؟

اگر به این فکر بودم که حقم را از سینما بگیریم، خیلی وقت پیش باید شروع می کردم تا خیلی کارها را انجام دهم ولی انتخاب خودم را کردم، طلبی از کسی ندارم و می خواهم چند صباحی که از عمرم باقی مانده کار کنم. آرزو دارم فرهنگی که در سینما ریشه می دواند، بتواند به سمت سلامت برود. امیدوارم شرایط مملکت درست شود و بتوانیم بیماری کرونا را کنترل کنیم.

نویسنده : مریم ضیغمی

منبع: روزنامه خراسان

290751

سازمان آگهی های پرسون