به گزارش سایت خبری پرسون، فرزندکشی ( Filicide): به معنای قتل عمد فرزند، خواه پسر یا دختر، توسط والدین است. معضلی آشنا که در هر ورق از کتاب تاریخ می توان به وضوح دید و لمس کرد. هر زمانی، به رنگی و شکلی تازه تر ... . اما نکته در اینجاست که این رفتار ناپسند چرا همواره و در هر عصری، مداومت و تداوم چشمگیری داشته است!
سوره انعام آیه ۱۴۰
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُواْ أَوْلَدَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَی اللَّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَ مَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ
ترجمه
به یقین زیان کردند کسانی که فرزندان خود را سفیهانه و از روی جهل کشتند، و آنچه را خداوند روزی آنان ساخته بود با افترا بر خدا حرام کردند، آنان گمراه شدند و هدایت یافته نبودند.
نمونه هایی از این ناهنجاری اجتماعی در طول تاریخ عبارتند از:
در آمریکا: قتل عمد یکی از پنج دلیل عمده آمار بالای مرگ و میر کودکان و همچنین یکی از سه دلیل اصلی مرگ و میر کودکان ۱ تا ۴ ساله است.
ایران باستان: کشته شدن سهراب به دست پدرش (رستم)
اساطیر یونان: کشته شدن کریتوس به دست پاریس
اساطیر چین: کشته شدن لی نو چا به دست لی چینگ
در عربستان (دوره جاهلیت): زنده به گور کردن دختران
برخی از عوامل موثر در پدید آمدن این واقعه شوم: تربیت ناصحیح والدین، برخی اختلالات روانی، بی اعتقادی به برخی مسائل دینی، کم صبر بودن در برابر مسائل و مشکلات وارده، تاثیرات ناشی از انواع شبکه های مجازی بر ذهن و روان والدین، فقدان روابط سالم با فرزندان، نداشتن صمیمیت کافی در جهت بازگو کردن معضلات توسط فرزندان، ناتوانی در کنترل و تربیت فرزندان، حسادت به فرزند، تنفر والدین از یکدیگر و حس انتقام به وسیله قتل فرزند، بیماری لاعلاج فرزندان و ترحم والدین برای رها کردن فرزند از بند بیماری، اعتیاد والدین، رفتارهای غیر اخلاقی و بیمارگونه فرزند، عدم استطاعت مالی در جهت برآورده کردن نیازهای افراطی فرزند و هزاران دلایل دیگری که زمینه ساز ارتکاب این جرم غیرقابل بخشش، می گردد.
تحقیقات انجام شده توسط اندیشمندان و فیلسوفان برجسته دنیا، گواه این امر است که: پدیده فرزند کشی، پدیده نوظهور نیست که بتوان برایش راه حلی اساسی و قطعی تجویز کرد؛ بلکه واژه ای نام آشنا و منفور است که هیچ برهان و قانونی، نمی تواند در برابر سیل خروشان این چنین جریانات وحشیانه، سدّی محکم و آهنین بسازد و هسته اصلی این جرم را در نطفه، خفه نماید و زمین را برای همیشه از لوث این بی رحمی حیوان صفتانه، پاک سازند.
اما دستاوردهای علمی و روانشناسی در این زمینه، تلاش کرده تا با بیان برخی راهکارها، درصد ارتکاب به جرم را کاهش دهد و نکاتی کلیدی را برای مقابله با این معضل اجتماعی معرفی کند. شایان به ذکر است که ریشه اصلی تمام جرمها، نداشتن تعادل رفتار در برابر حمله عصبی وارده از موقعیت و معضل ایجاد شده است. در لحظه عصبانیت، که عقل جای خود را به احساس میدهد و در یک چشم برهم زدن، فاجعه ای گسترده، خلق می شود. هر چند پس از انجام جرم، ۹۸ درصد افراد اظهار پشیمانی و ندامت می کنند؛ اما اصل ماجرا این است که کاری که نباید، انجام شده است و این عمل از لحاظ قانون، جرم محسوب می شود.
اما چرا والدینی که با عشق، زندگی را شروع کرده اند و با هزاران امید، صاحب فرزند می شوند؛ برای لحظه لحظه فرزندشان، ازخود گذشتگی و ایثار میکنند؛ گشنه می مانند تا فرزند سیر شود، کهنه می پوشند تا فرزند نو بپوشد، بی خوابی می کشند تا فرزند راحت بخوابد، می گریند تا فرزند بخندد، و هزاران نقشه برای خوشبختی فرزندان دلبندشان؛ به یکباره دست به چنین رفتار خشونت آمیزی میزنند.
شاید با کمی تدبیر و تدبر بتوانیم این پدیده را کمرنگ تر کنیم و پس از طی سالهایی نه چندان زیاد، ارتکاب این جرم را به صفر برسانیم و دنیایی پاک و سرسبز خلق کنیم و واژه فرزند کشی را برای همیشه واژه ای گمنام و غریب بدانیم.
به امید آن روز
به قلم: ساراپیرانه
انتهای پیام/
نظرات شما ( 1 نظر )