تاجزاده؛ سرعت و صراحت

اگر آقای تاجزاده تا تایید نهایی پیش رود، مستقلا جمعیت قابل توجهی را پای صندوق رای خواهد آورد و فراتر از آن بسیاری را متقاعد خواهد کرد که چارچوب‌های موجود ظرفیت فعالیت و تعامل زیادی دارد. با اینکه پیام‌های آقای تاجزاده حداکثری است ولی وی همچنان مقید به خردجمعی اصلاح‌طلبان است.
تصویر تاجزاده؛ سرعت و صراحت

به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی در یادداشتی نوشت: بالاخره سید مصطفی تاجزاده روز گذشته در وزارت کشور حاضر و رسما کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری شد. کاندیداتوری وی از زمان اعلام تاکنون پربحث‌ترین پدیده انتخابات 1400 بود و فعالیت زیادی در رساندن پیام‌های نسبتا متفاوت خویش به عمق جامعه بروز داد. هر کس ممکن است منتقد آقای تاجزاده باشد و سرعتش را متناسب با هاضمه و طاقت جامعه و نظام و حتی اصلاح‌طلبان نداند ولی نمی‌توان بر نجابتش چشم بست و از تکافوی مجدانه‌اش برای اصلاح امور قدردانی نکرد.

او منتقد جدی وضع موجود است و با صراحت و ادب سخنانش را بیان و توجه‌ها را به زیستنی جدید جلب می‌کند. وی البته هزینه سنگینی برای افکار و عملکردش پرداخته است ولی دیده نشده که به‌ جای استدلال و منطق رنج‌فروشی کند و از این طریق بخواهد بر مخاطبان اثر بگذارد. بنده به عنوان یک شهروند معتقدم سرعت تاجزاده در انتقاد از اوضاع کنونی زیاد است ولی وی تند نیست. میان سرعت و تندی تفاوت بسیار است. کما اینکه در لغتنامه دهخدا معنی سرعت «عمل بسیار کردن در زمان اندک آمده» ولی تندی به سختی و شدت و درشتی و حتی خشمگینی و عصبانیت گرفته شده است.

به نظر می‌رسد آقای تاجزاده احساس می‌کند که زمان برای اصلاح امور در حال از دست رفتن است و مردم و خصوصا جوانان از نخبگان عبور کرده‌اند و اگر دیر جنبیده شود چه بسا دیگر به مردم نرسیم و آنها و فرصت‌ها را از دست بدهیم. همان‌گونه که مشاهده می‌شود در این سخن و روش نه‌تنها تندی و غضبی دیده نمی‌شود که استدلال و منطق خود را دارد و شاید در آینده همه متقاعد شویم که دیر کرده‌ایم، کند رفته‌ایم و فرصت‌ها را از دست داده‌ایم. همه نکته و صعوبت و غامضی ماجرا همین جاست. کی و کجا زمان دقیق تصمیم‌ها و عمل‌ها و اعلام‌های مهم است؟

اگر آقای تاجزاده تایید صلاحیت شود و سخنانش مورد قضاوت مردم قرار گیرد کاملا مشخص خواهد شد که جامعه تا چه حد آماده و خواهان تغییرات است. روشن می‌شود که سرعت آقای تاجزاده تا چه اندازه هماهنگ با تحولات درونی جامعه است. ردصلاحیت وی موقعیت بسیار مهم و استراتژیک فهم اوضاع کلی جامعه را تا حدود زیادی از همه سلب می‌کند. ما به درستی نخواهیم دانست که در چه نقطه‌ای ایستاده‌ایم؟ جامعه کجا ایستاده است و به کدام سو نگاه می‌کند و آماده کدام کنش تاریخی است؟ البته دیگرانی هم هستند که از وضع موجود انتقاد دارند ولی عمق وگستره انتقادشان آنقدر نیست که مردم را در برابرگزینه‌های مهم و اساسی قرار دهد و از آنها فکر و پاسخ قاطع و بزرگ طلب کند.

گاهی انسان فکر می‌کند که هنوز برای نهادن چنین سوال‌های بزرگی در برابر مردم زود است. شاید با تایید صلاحیت آقای تاجزاده مردم غافلگیر شوند، فرصت بخواهند و کشمکش ذهنی در سینه‌ها ایجاد شود. شاید نفس تایید صلاحیت آقای تاجزاده ثابت کند که هنوز زمان تغییرات بزرگ و فراگیر و ساختاری فرا نرسیده است و اتفاقا باعث شود که وی و حتی همه تحول خواهان حداکثری از سرعت خود بکاهند و همچنان به استدراج اصلاحات فتوا دهند و برای اصلاح سطحی‌تر از مردم رای بخواهند.

در واقع میان انقلاب و انتخابات تضاد وجود دارد و هر کاندیدایی باید مرز این دو را به ‌دقت مشخص کند. انتخابات جدی و پرمعنا انقلاب را بلاموضوع می‌کند و دقیقا همین جاست که مرز میان براندازان و مصلحان مشخص می‌شود. تاجزاده به ‌شدت از سوی اپوزیسیون خارج‌نشین مورد حمله قرار می‌گیرد و گاهی بر او وقاحت روا می‌دارند، چون منتقد قانون ولی مقید به آن بوده است. او و اصلاح‌طلبان کم و بیش همه مساعی خویش را به‌ کار می‌برند تا تغییرات ضروری با همین سازوکارهای موجود تحقق یابد و حاکمان را متقاعد سازند که زمانه عوض شده است و پاسخ‌های قدیمی هر قدر بزک شوند و از هر سو با بلندگو در گوش مردم گفته شوند، کارگر نمی‌افتند.

اگر آقای تاجزاده تا تایید نهایی پیش رود مستقلا جمعیت قابل توجهی را پای صندوق رای خواهد آورد و فراتر از آن بسیاری را متقاعد خواهد کرد که چارچوب‌های موجود ظرفیت فعالیت و تعامل زیادی دارد. با اینکه پیام‌های آقای تاجزاده حداکثری است ولی وی همچنان مقید به خردجمعی اصلاح‌طلبان است و حتی بدون حضوردر رقابت‌ها از انتخابات بامعنا و جدی دفاع می‌کند، درست برخلاف کسانی که موضوع «یا من یا هیچ‌کس» را علنا مطرح و از هم اکنون بر رای ندادن تاکید می‌کنند.

این نشان می‌دهد که تاجزاده زندان رفته نمکدان نمی‌شکند و اصول و مبانی فراتر از کیش شخصیت خویش دارد و منصفان قدردان او هستند. البته مقایسه‌ها گاهی جفاآلودند ولی حیف است که نگوییم در آن سو آقای احمدی‌نژاد بیشتر از همه سیاستمداران ایران مدیون جمهوری اسلامی است و اگر تا آخر عمر همه روزه از لطفی که به او شد و هنوز می‌شود قدر بداند و خدمت کند و سپاس گوید زیاده نکرده است. تفسیر موجی که احساس کرده و می‌خواهد سوارش شود بماند برای بعد.

توجه: مطلب مندرج صرفا نظر نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

منبع: اعتماد

288438

سازمان آگهی های پرسون