انتشار کتاب «آینه‌ای در دوردست؛ قرن مصیبت‌بار چهاردهم»

کتاب «آینه‌ای در دوردست؛ قرن مصیبت‌بار چهاردهم» نوشته باربارا تاکمن با ترجمه حسن افشار توسط نشر ماهی منتشر و راهی بازار نشر شد.

تصویر انتشار کتاب «آینه‌ای در دوردست؛ قرن مصیبت‌بار چهاردهم»

به گزارش سایت خبری پرسون، کتاب «آینه‌ای در دوردست؛ قرن مصیبت‌بار چهاردهم» نوشته باربارا تاکمن به‌تازگی با ترجمه حسن افشار توسط نشر ماهی منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب دوازدهمین‌عنوان از مجموعه «تاریخ جهان» است که این‌ناشر چاپ می‌کند و نسخه اصلی آن، سال ۱۹۷۹ توسط انتشارات بالانتین در شهر نیویورک چاپ شده است.

باربارا وِرتهایم تاکمن نویسنده و تاریخ‌پژوه آمریکایی، متولد سال ۱۹۱۲ در نیویورک و درگذشته به سال ۱۹۸۹ است. او به تاریخ و سرگذشت‌های تاریخی علاقه زیادی داشت و آثاری مختلف و قطوری در این‌حوزه نوشت و منتشر کرد که یکی از آن‌ها، «آینه‌ای در دوردست؛ قرن مصیبت‌بار چهاردهم» است. این‌کتاب برای اولین‌بار سال ۱۹۷۸ منتشر شد و تاکمن در آن، تصویر اروپای وحشی و جنگ‌افروز قرون وسطا را به تصویر کشیده که بیماری همه‌گیر طاعون نیز، مزید به علت شده و بدبختی و تیره‌روزی مردم آن‌دوره قاره سبز را مضاعف کرده بود. او خود گفته انگیزه‌اش برای نوشتن این‌کتاب، اشتیاق به کشف تاثیرات مرگبارترین بلای ثبت‌شده تاریخ بر جامعه بشری بوده است.

تاکمن گفته قرن چهاردهم به گفته یکی از مردمان همان‌دوران، چنان آکنده از مخاطرات و ناملایمات شگفت و سهمگین بوده که برای نابه‌سامانی‌هایش ریشه واحدی نمی‌توان پیدا کرد. ردّ سم اسبان نه از چهار سوار سرنوشت در مکاشفه یوحنا، که از هفت سوار حکایت داشت: طاعون، جنگ، مالیات، غارت، بی‌تدبیری حاکمان، عصیان و شقاق در کلیسا. همه این‌عوامل، به‌جز طاعون، محصول شرایطی بودند که پیش از آن نیز وجود داشت و پس از دفع طاعون نیز ادامه پیدا کرد.

کتاب «آینه‌ای در دوردست» دو بخش اصلی دارد که اولی، ۱۶ فصل و دومی ۱۱ فصل و یک‌پس‌گفتار را در خود جا داده‌اند. عناوین فصل اول تا شانزدهم کتاب در بخش اول، به این‌ترتیب‌اند:

جناب کوسی و دودمانش، قرن سیه‌روز، برومندی و سلحشوری، جنگ، پایان جهان: مرگ سیاه، نبرد پواتیه، فرانسه سربریده: خیزش بورژوازی و قیام ژاکری، گروگان در انگلستان، آنگران و ایزابلا، پسران شرارت، کفن زربفت، یک دل و دو دلبر، جنگ کوسی، آشوب در انگلستان، امپراتور در پاریس، شقایق پاپی.

فصول هفدهم تا ۲۷ کتاب هم که در بخش دوم آمده‌اند، به این‌ترتیب‌اند:

ترقی کوسی، کرم‌ها علیه شیران، وسوسه ایتالیا، دومین کشورگشایی نورمان‌ها، جام افسانه در هم می‌شکند، محاصره بربرها، در جنگلی تاریک، رقص مرگ، فرصتی که از دست رفت، نیکوپولیس، سیه‌پوش باید فلک.

پیش از شروع بخش‌های دوگانه کتاب هم پیش‌گفتاری با عنوان «دوران، قهرمان، مخاطرات» درج شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

وزش بادهای نامساعد و آشتی ناگهانی شارل دو ناوار با شاه فرانسه عزیمت نیروی انگلیسیِ مامور فتح نورماندی را به تاخیر انداخت. سرانجام اکتبر به آخر رسید و زمان مناسب برای عملیات نظامی در شمال از دست رفت. فرمانده نیرو هنری نام داشت، دوک لنکستر، مشهور به پدر سربازان، برجسته‌ترین رزمنده انگلیسی که در طول عمر چهل و پنج ساله خود حتی یک جنگ را هم از دست نداده بود. سابقه شرکت در جنگ‌های اسکاتلند، اسلویس، کاله و تمام لشکرکشی‌های انگلستان به فرانسه را در کارنامه داشت و حتی وقتی کشورش در جنگ نبود نیز، به سنت شهسواری، شمشیر به کمر راهی آوردگاه دیگری می‌شد. دوک دوش به دوش شاه کاستیل در جنگ صلیبی با مسلمانان آلخثیراس شمشیر زده و در کنار شهسواران تویتونی پروس در یکی از جنگ‌های صلیبی سالانه‌شان برای گسترش مسیحیت در کافرستان لیتوانی شرکت کرده بود.

در سال ۱۳۵۱، دوک لنکستر با اراضی وسیع و ثروت فراوانش به نخستین دوک انگلیسی خارج از خاندان سلطنت بدل شد و در کاخ ساووی لندن اقامت گزید. در سال ۱۳۵۲، در روزهایی که آتش‌بس میان انگلستان و فرانسه هنوز برقرار بود، دوک طی رویدادی بزرگ در پاریس همچون ستاره‌ای درخشید. ماجرا از این‌ قرار بود که او در راه بازگشت از پروس با اتو، دوک برانزویک، مشاجره‌ای کرده و دعوت وی به مبارزه را پذیرفته بود. دو حریف توافق کرده بودند زیر نظر فرانسویان با یکدیگر مبارزه کنند. دوک امان‌نامه‌ای دریافت کرد و در معیت جمعی از اشراف به پاریس رفت و از پذیرایی گرم شاه جان برخوردار شد. روز مبارزه، دوک لنکستر پیش چشم تماشاگران بلندپایه‌ای از اشراف فرانسوی به میدان راند، اما معلوم شد صرف آوازه‌ او از تاب و تحمل حریفش بیش‌تر است. دوک برانزویک، همچنان سوار بر اسب، چنان به لرزه افتاد که نتوانست کلاهخودش را بر سر بگذارد یا نیزه‌اش را درست به دست بگیرد. دوستانش پهلوان لرزان را از اسب فرود آوردند و دعوت او به مبارزه را پس گرفتند. شاه این مایه ننگ شهسواری را با ضیافت باشکوهی لاپوشانی کرد و دو عالی‌مقام را با هم آشتی داد و با تقدیم هدایای نفیسی به لنکستر او را بدرود گفت. دوک هدایا را نپذیرفت و از میان آن‌ها تنها خاری از تاج عیسی مسیح را برداشت، که آن را هم پس از بازگشت به وطن به کلیسایی که خود در لستر ساخته بود هدیه کرد.

این‌کتاب با ۷۶۰ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزار تومان منتشر شده است.

285897