اقتصاد ایران و چالش «پیش‌بینی»

اقتصاد ایران همیشه با چالش پیش‌بینی روبه‌رو بوده و به دلیل وابستگی به مسائل بیرون از مرزهای جغرافیای کشورش، پیش‌بینی‌ها سخت‌تر نیز شده است، به ‌گونه‌ای که بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان از برآورد شاخص‌های اقتصادی سر باز می‌زنند و به بیان کلیاتی اکتفا می‌کنند به خصوص آنکه وضعیت شیوع کووید19 در کشور نیز بدتر شده است.
تصویر اقتصاد ایران و چالش «پیش‌بینی»

به گزارش سایت خبری پرسون، آلبرت بغزیان نوشت:

در سال جدید شیوع کرونا بدتر از سال گذشته بود، به گونه‌ای که در اولین ماه سال دولت مجبور به اعمال محدودیت‌های شدیدتر و تعطیلی‌های بیشتری شد. بنابراین گمان می‌کنم در 1400 نیز چشم‌انداز سرمایه‌گذاری خارجی چندان روشن نیست یا اگر هم باشد تنها در بخش سرمایه‌گذاری خودرویی‌ها و برای انتقال دانش خواهد بود که آن هم تا زمانی که واردات خودرو آزاد نشود بعید به نظر می‌رسد و شریک خارجی با این شرایط به ایران نخواهد آمد؛ اما درخصوص سرمایه‌گذاری داخلی ممکن است اتفاقات مثبتی رخ دهد که البته تنها با ثبات نرخ ارز امکانپذیر است.

برای حصول به آن نیز باید شرایط اقتصاد کلان کشور به گونه‌ای پیش رود که افراد و به‌خصوص سرمایه‌گذاران بدانند که نرخ ارز جهش‌های ریز و درشت زیادی مانند آنچه در سال گذشته دیدیم، نداشته باشد. هر چند این امر در شرایطی که تورم بیش از امسال را انتظار داریم و البته اشتغال نیز به دلیل کرونا تحت‌الشعاع قرار خواهد گرفت، کاملا حصول نمی‌شود. هر چند به نظر می‌رسد با توجه به تغییرات سیاسی ایران و انتخاباتی که پیش رو داریم، دولت سعی خواهد کرد تورم را به نرخ هدفگذاری شده نزدیک‌تر کند. براساس پیش‌بینی‌ها (چندی پیش صندوق بین‌المللی پول نیز برآوردی از رشد اقتصادی ایران داشت) رشد اقتصادی کماکان مثبت خواهد بود، زیرا کشورهایی که چند سال پشت هم رشد اقتصادی منفی دارند و وارد رکود می‌شوند، با یک تلنگر رشد اقتصادی‌شان را افزایش می‌دهند و ما هم در شرایطی هستیم که هر گونه حرکتی باعث افزایش رشد اقتصادی در ایران می‌شود اما مسلما جبران قبلی‌ها را نخواهد کرد.

حتی زمانی که دولت صحبت از رشد اقتصادی ۸ درصدی می‌کند این میزان رشد یا ناشی از افزایش فروش و صادرات نفت است یا بحث جایگزینی واردات است اما اینکه فکر کنیم دولت قادر خواهد بود با این رشد جبران کاهش رشد اقتصادی در گذشته را داشته باشد این‌گونه نخواهد بود زیرا این رشد باید حداقل ۲۵درصد باشد تا جبران افت‌های قبلی شود. آنچه در سال ۱۴۰۰ مهم است رویکرد سیاسی دو کشور ایران و امریکا است که هنوز موضع خود را درخصوص برجام مشخص نکرده‌اند و اینکه چه شرایطی پیش بیاید معلوم نیست و این قضیه در معادلات سیاسی و اقتصادی ایران بسیار تاثیرگذار خواهد بود. اما در بهترین شرایط اگر امریکا در فاصله انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران فشار حداکثری را بردارد و تحت یک چارچوبی به برجام برگردد و ایران هم این چارچوب را بپذیرد و در این مدت هم دولتی بر سر کار بیاید که عجولانه با موضوعات سیاسی برخورد نکند می‌توان امید داشت تا از راه‌های شرافتمندانه کسری بودجه دولت جبران شود.

البته کلیه این اتفاقات نیازمند این است تا بخش‌های مختلف اقتصادی با یکدیگر بسیار هماهنگ باشند و اگر موفق شویم تا اروپایی‌ها را متقاعد کنیم تا برای بازگشت امریکا به برجام تلاش کنند می‌توان به اوضاع اقتصادی خوشبین بود در غیر این صورت وضعیت تغییری نخواهد کرد. می‌توان با این خوش‌بینی‌ها تورم‌های پایین‌تر و رشد اقتصادی بالاتری را پیش‌بینی کرد اما توان اقتصادی ایران بیش از این نخواهد بود. در بازار سرمایه نیز تغییراتی را شاهد خواهیم بود. بورس همواره دارای بازیگرانی است که در این مدت خود را نشان داده‌اند و نظارت بورس باید قوی‌تر شود تا این افراد را شناسایی کنند.

بورس به همین شکل رشد خواهد کرد و تا زمانی که وضعیت ارز و مستغلات آرام نشود رونق سال ۱۳۹۹ را در این بازار نخواهیم دید. حتی در صورتی که دولت قصد عرضه سهم‌های خود را نیز داشته باشد مسلما با این بی‌اعتمادی که بین مردم به وجود آمده بعید است مجدد به آن روزهای رویایی برگردد. در مجموع دولت بعدی سیاست ارزی دیگری را در پیش می‌گیرد و شروع به یارانه دادن خواهد کرد تا نرخ پایین‌تری را اعلام کند و این موضوع عملا بی‌نظمی در سیاست ارزی ایجاد می‌کند و مسلما رییس بانک مرکزی هم تغییر خواهد کرد و سیاست‌های جدیدی اعمال خواهد شد. نرخ ارز تا زمانی که تثبیت نشود و استمرار پیدا نکند عملا در بقیه کالاها هم تغییر قیمتی نخواهیم داشت. شاید در زمان انتخابات تا مدتی افزایش نرخ را نداشته باشیم اما مجدد این اتفاق می‌افتد.

282410