به گزارش سایت خبری پرسون، فائزه هاشمی با حضور در در کلاب هاوس گفت: احمدی نژاد به من پیشنهاد معاون اولی برای انتخابات ۱۴۰۰ داد. من قبول نکردم، چون سال ۸۸ را نمیتوانم فراموش کنم.
گزیده سخنان فائزه هاشمی رفسنجانی در زیر می آید:
* یک سال و نیم است که به حزب کارگزاران نمی روم.
* در انتخابات به عنوان کاندیدا ثبت نام نمی کنم.
* اینکه منتظر نسل جدید اصولگرایان در شورای نگهبان و تغییر نظرشان در مورد حضور زنان در انتخابات باشیم، بعید می دانم به سن ما قد بدهد؛ اما تغییر نسلی در شورای نگهبان باعث می شود که فضا بهتر شود.
* آقای هاشمی نسبت به اقای روحانی انعطاف پذیری بیشتری داشت و همینطور بهای بیشتری به کار کارشناسی می داد. سوم اینکه اقای هاشمی دنیا دیده تر بود، به خصوص سفرهای قبل از انقلاب ایشان.
* روحانی ضد زن نیست؛ می خواست وزیر زن بگذارد، اما نگذاشتند.
* احمدی نژاد مادر چاوز را بغل کرد و خیلی کارها را کرد، اما با او کاری نداشتند، اما خاتمی یک ادعایی درموردش مطرح شد و کلی بلوا به پا کردند.
* اقای هاشمی سعی می کرد در صورتیکه روحانی مشورت بخواهد، به او مشورت بدهد.
* من البته گله مند بودم که روحانی از ایشان مشورت نمی گرفت.
* نشنیدم یک بار روحانی درمورد عربستان از اقای هاشمی مشورت بخواهد.
* پدرم می گفت چرا تو هر جایی هستی، جنجال ایجاد می شود؟ او البته در بعضی جاها حامی من بود.
* آقای یزدی در نمازجمعه به من حمله کرد و روزنامه زن را مرتد اعلام کرد؛ پدر به من گفت جواب بده.
* قبل از آن، پدر گفت بیانیه ات را برای من بیاور، پدر که دید گفت «همین؟ اینکه چیزی ندارد؟»؛ بعد آمد خودش آن را پربارتر کرد.
* جاهایی که تحت فشار بودم، آیت الله هاشمی از من حمایت کرد.
* آیت الله هاشمی از دستگیری فرج سرکوهی خبر نداشت، حتی وقتی از ایت الله هاشمی می پرسند، بی اطلاع بود و می گفت ایشان در آلمان است.
* به ما گفتند رادیو اکتیو علت فوت آیت الله هاشمی نبوده، چون باعث سرطان می شود نه ایست قلبی اما.....
* روحانی هم نوشت روی گزارش باید عمیق تر بررسی شود.
* پدر در اول انقلاب، مخالف این بود که پیش نویس قانون اساسی به مجلس خبرگان قانون اساسی برود؛ معتقد بود باید توسط خود مردم تصویب شود.
* در بسیاری از احزاب مثل حزب خودمان (کارگزاران) روند دموکراتیک نیست، پس چطور میخواهیم به این سمت در کشور حرکت کنیم.
* اگر اقای هاشمی بودند، حتما تشویق به حضور در انتخابات می کردند؛ ایشان اهل قهر کردن نبود.
* پدر می گفت برای انتخابات ثبت نام نمی کنم، ما هم نمی دانستیم؛ نمی دانیم چه شد که ایشان تصمیم گرفت.
* آنقدر مراجعات از گروه های مختلف زیاد بود که به نظرم ایشان متقاعد شد.
* پدر به خاطر وزنه ای که داشت، می توانست کشور را به صورت اصلاحات ببرد؛ با درگذشت پدر، دولت اقای روحانی شعارها را فراموش کردند و از آن برگشتند؛ حتی اصلاح طلبان هم از راه خود جدا شدند.
* پدر در دوره های مختلف از چپ و راست مورد حمله قرار می گرفت؛ بعد که کنار می رفتنأ، می آمدند دور ایشان جمع می شدند.
* حملات جناح چپ به ایت الله هاشمی زیربنا شد برای آمدن احمدی نژاد.
* این تخریب های اصلاح طلبان علیه پدر در پیروزی احمدی نژاد موثر بود.
* هر چه به اصلاح طلبان می خواستم بگویم و خواستم بفهمانم که ما داریم از مردم دور می شویم، راهی نتوانستم پیدا کنم.
* چپ و راست اقای هاشمی را می زدند، ما را هم می زنند.
* اقای خاتمی استدلال هایی داشتند علیه شهردار شدن محسن هاشمی.
* خودم را ضد انقلاب نمی دانم؛ خودم را انقلابی تر از بقیه می دانم، چون همش دنبال ارمان های انقلاب مثل ازادی بیان هستم.
* من محسن را مدیر قوی ای می دانم، فکر میکنم هر جا قرار بگیرد می تواند موفق باشد.
* به عنوان رئیس جمهور با نگاه فعلی، به محسن هم رای نمی دهم؛ ولی اگر بیاید و پیروز شود، از پسش بر می آید.
* وقتی پدر، سیدحسن خمینی را «علامه» خواند، باید بگویم حتما اعتقاد داشته که گفته.
* اینکه فکر کنیم قطعا یک وصیت نامه ای از اقای هاشمی بوده، اینطور نیست.
* ولی باتوجه به شناختی داریم احتمالا وصیت نامه ای از ایشان وجود دارد که الان در دسترس ما نیست.
* احمدی نژاد به من پیشنهاد معاون اولی برای انتخابات ۱۴۰۰ داد.
* من قبول نکردم، چون سال ۸۸ را نمی توانم فراموش کنم.
* درخواست ائتلاف داد، اما قبول نکردم.
* احمدی نژاد به من پیشنهاد مناظره دادند، اما من قبول نکردم، اما ایشان را سلامت نمی دانم؛ حرف اقای میرحسین درمورد ایشان درست بود؛ ایشان توی دوربین زل می زند و دروغ می گوید.
* هیچکدام از فرزندان آیت الله هاشمی قرارداد داخلی یا خارجی با جایی نذاشتند.
* هر زمان هم کسی میخواست پیشنهادی بدهد ، پدر برخورد میکردند.
* کاملا دروغ است چنین موضوعاتی.
* از دانشگاه ازاد اخراج شدم؛ شکایت کردم، به نفع من حکم داده شد.
* الان هم البته دانشگاه به من اجازه ورود نمی دهد.
* پنج تا ۶ سال پشت کنکور بودم؛ اگر قرار بود از رانت استفاده کنم، همان سال اول باید وارد دانشگاه می شدم.
* به نظرم آقای خاتمی رهبر نامناسبی برای جریان اصلاح طلب نیستند اما در صورت نیاز می توانند تغییر کنند.
* در حزب کارگزاران، من مجددا ثبت نام نکردم اما خودشان من را ثبت نام کردند و رای دادند.
* مشکلم رد صلاحیت شورای نگهبان نیست، مشکلم عملکرد اصلاح طلبان است که رای نمیدهم چون انتهای عمل ما میشود آقای روحانی!