به گزارش سایت خبری پرسون، عباس عبدی در یادداشتی نوشت:
در هفته پایانی سال 1399 یادداشتی نوشتم با عنوان «یک نظرسنجی مفید» که توصیف و تحلیل نظرسنجی پژوهشگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از مردم ایران درباره کرونا بود. یکی از مهمترین فرازهای آن تخمین تعداد فوتیهای ناشی از کرونا بر اساس پاسخ به یکی از پرسشهای این نظرسنجی بود. نوشته بودم، تا آن تاریخ حداقل 150 هزار نفر فوتی کرونایی داشتهایم که ۲.۵ برابر رقم رسمی است. طرز محاسبه این عدد را نیز توضیح داده بودم. هر کس با قدری آشنایی و دقت متوجه منطق محاسبه بنده میشد. ضمن اینکه پیشتر نیز این تفاوت در دو آمار محاسبه و منتشر شده بود و تاکنون نیز حداقل دو تن از مقامات ستاد کرونا به صراحت گفتهاند که تعداد واقعی مرگ و میر ۲.۵ تا 3 و حتی 4 برابر آمار رسمی است که رقم درست همان ۲.۵ برابر است. ممکن است در آینده این رقم تغییر کند، ولی فعلا همین حدود است.
در هفته گذشته متنی از طرف پژوهشگاه وزارت ارشاد منتشر شد که هدف آن توضیح چگونگی محاسبه این رقم و توجه مسوولیت آن به اینجانب بود که دقیق و درست نوشته شده بود و البته چیزی اضافه بر توضیحات یادداشتم درباره نظرسنجی نبود ولی قدری عجیب بود که چرا چنین توضیح واضحاتی داده شده است؟ کاشف به عمل آمد که از طرف دستاندرکاران مبارزه با کرونا مورد سوال واقع شدهاند که این تخمین چگونه محاسبه شده است؟ پاسخ اولیه پژوهشگاه نیز مشکل آنان را رفع نکرده، لذا مجبور شدهاند پاسخ جدیدی داده و آن را منتشر کنند. تحلیل بنده این بود که آنان خودشان به خوبی میدانند که این تخمین به نسبت دقیق و درست است (با خطای اندک) لذا تعجب کردهاند که چگونه از روی نظرسنجی به دست آوردهاند.
مشکل اصلی مسوولان مبارزه با کرونا این است که اگر به جای تمرکز بر این انتشار دادههای نادرست که دیر یا زود حقیقت آنها آشکار میشود، میکوشیدند که اطلاعات درستی در اختیار مردم قرار دهند، امروز وضع بهتری در ماجرای کرونا داشتیم. آنچه به عنوان یک ناظر متوجه نمیشوم، این است که اولا، پنهانکاری در آمار فوتیهای کرونا ممکن نیست و خیلی سریع برملا خواهد شد و نتیجه آن آبروریزی است و دنیا هم فریب ارقام رسمی را نخواهد خورد. ثانیا، این کار نه تنها هیچ سودی برای مقابله با کرونا ندارد، بلکه زیانبار هم هست و بخشی از پایین بودن حساسیت مردم نسبت به کرونا، ناشی از پایینتر اعلام شدن آمار رسمی است. به ویژه هنگامی که این آمار رسمی با دادههای امریکا، انگلستان، فرانسه و ایتالیا مقایسه میشود، مردم گمان خواهند کرد که وضع ما بهتر است، در حالی که اصلا چنین نیست.
این نوع ارایه آمار رسمی فقط برای خودفریبی و توجیه کارآمدی مدیریت کرونا مناسب است، بدون آنکه افراد مطلع فریب آن را بخورند. این نمونهای است از سیاست رسانهای و رسمی در مواجهه با کرونا. ارایه آمار صحیح از کرونا و فوتیهای آن بهترین فرصت برای بازسازی بخشی از اعتماد از درست رفته بود. متاسفانه این فرصت تبدیل به تهدید شد و با اصرار عجیب به ارایه آماری که هیچ ریشهای در واقعیت ندارد، این بیاعتمادی را افزایش دادند و اتفاقا در نظرسنجیها نیز این بیاعتمادی از سوی مردم اظهار شده است. میگویند یک نفر به شکل بدی عادت به کش رفتن هر چیزی داشت. یک بار رفته بود چند کیلو انگور بخرد. فروشنده تعدادی سنگ معادل آن چند کیلو را روی یک کفه ترازو ریخته بود و هر گاه خم میشد تا خوشه انگوری را برداشته و در کفه دیگر بگذارد، خریدار برحسب عادت، یکی از آن سنگهای بیارزش را کش میرفت. خوب! این به زیان خودش بود، ولی چون ترک عادت موجب مرض است، انجام میداد. ارایه آمار نادرست از فوتیهای کرونا و حساسیت غیرمعقول به یادداشتهایی که حقیقت را بیان میکند، جز اینکه خلاف اخلاق است، خلاف عقل هم هست، زیرا حساسیت همگان از جمله دستاندرکاران حکومتی را نسبت به خطرات کرونا کم کرده است. این نحوه آمار دادن، شبیه آن برداشتن از سنگهای ترازو است.
این نوع پنهانکاری دیر یا زود برملا میشود. دو روز پیش رییس ستاد کرونای تهران، آمار مرگ و میر روزانه تهران را ۷۰ نفر اعلام کرد ولی ستاد کرونا این رقم را برای کل کشور ۱۹۳ نفر یعنی کمتر از سه برابر تهران اعلام کرد در حالی که تقریبا همه استانها قرمز است و جمعیت کشور نیز بیش از ۹ برابر تهران است و احتمالا فوتیهای کرونایی کشور باید ۶ تا ۷ برابر تهران باشد.
پنهانکاری موجب شده که آمار مرگ و میر ثبت احوال در 6 ماه دوم سال 1399 نیز منتشر نشود!! تا کی میتوان پنهانکاری بیهوده کرد. به سر مناره اشتر رود و فغان برآرد/ که نهان شدستم این جا مکنیدم آشکارا!
بیایید شجاعت به خرج دهید و یک کمیته مستقل تشکیل داده تا آمار واقعی فوتیهای کرونا را محاسبه و به اطلاع عموم برسانند و از این پس نیز براساس رویهای که نزدیک به آمار واقعی باشد، اطلاعات بدهید.
منبع: اعتماد