به گزارش سایت خبری پرسون، اسفندیار جهانگرد در یادداشتی نوشت:
اقتصاد دیجیتال، یکی از مفاهیمی است که در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محافل علمی بینالمللی قرار گرفته و از منظر تأثیرگذاری فناوری دیجیتال بر بهرهوری، کانون بسیاری از بحثها و انتشارات علمی بوده و تأثیرات شگرفی را بر اقتصاد دنیا و حتی ایران گذاشته است؛ اما در ارتباط با ابعاد و مفهوم اقتصاد دیجیتال اتفاق نظر وجود ندارد. یکی از کاملترین چارچوببندیهای این مفهوم به تبیین باخت و هیکس (2018) بازمیگردد که سهگونه طبقهبندی از این مفهوم دارد. هسته این مفهوم شامل فعالیتهای سختافزار، نرمافزار و خدمات مشاوره فناوری اطلاعات و ارتباطات است. گستره محدود آن شامل اقتصاد پلتفرم و خدمات دیجیتالی است. اقتصاد گیگ و اقتصاد اشتراکی حد واسط بین تعریف گسترده و محدود اقتصاد دیجیتال قرار دارد. تعریف گسترده اقتصاد دیجیتال علاوه بر موارد فوق، اقتصاد الگوریتمی، صنعت، تجارت و کسبوکار الکترونیکی و کشاورزی دقیق را هم شامل میشود. با این وصف نقش این فناوری در بهرهوری و رشد اقتصادی بسیار مهم و حیاتی برای آینده همه کشورهاست. ادبیات اقتصادی بیشتر با تمرکز بر هسته اقتصاد دیجیتال، سه مؤلفه مهم و گسترده را بهعنوان عوامل تعیینکننده رشد و بهرهوری اقتصادی بیان میکند:
• متغیرهای نهاده یا عوامل در فرایند تولید بنگاه
• محیط کسبوکار بنگاه
• پویایی بنگاه و صنعت برای رشد کلان اقتصادی.
گروه اول شامل عوامل تولید سرمایه و نیروی کار هستند که بنگاهها برخی کنترلها مثل انتخاب را بر آنها دارند. در این مقوله باید بین سرمایه و نیروی کار تشخیص لازم وجود داشته باشد؛ چراکه برخی دیگر نهادهها هم در فرایند تولید مثل دانش نیز وجود دارند و این مفهوم تشخیص بین نهادهها بسیار مهم است و در کل نهادههای نیروی کار و سرمایه و دانش همگی به فرایند تولید کمک میکنند. تمرکز بر سرمایه بهعنوان یک نهاده همگن، باعث محدودیتهایی مثل لحاظ نرخ بازدهی سرمایه یکسان برای داراییهای مختلف میشود. دراینباره بهعنوان یک نمونه، تفاوت زیادی بین نهاده سرمایه فاوا و غیرفاوا وجود دارد و نهاده سرمایه فاوا شامل کامپیوترها، نرمافزارها و تجهیزات ارتباطی است. نهادههای سرمایه غیرفاوا شامل ساختمانها، ساختارها و تجهیزات غیرفاوا است. نیروی کار هم در اغلب ادبیات اقتصادی بهعنوان یک عامل تولید همگن در تحلیلهای تجربی تولید و بهرهوری به کار گرفته میشود. به هر حال تعدادی ویژگی نیروی کار که میتواند باعث تفاوت در بهرهوری آنها شود، مثل آموزش، تجربه، جنسیت، سن و نوع قرارداد (نیمهوقت، تماموقت و...) هم وجود دارد. درباره نهاده یا عامل نیروی کار هم برخی محدویتها با درنظرگرفتن فرض همگنی به وجود میآید. داراییهای دانشمحور همانند تشخیص بین اطلاعات کامپیوتریشده، شایستگیهای اقتصادی و ویژگیهای سرمایه انسانی بنگاهها برای سرمایهایشدن مهم است. کامپیوتریشدن اطلاعات شامل نرمافزار و بانکهای اطلاعاتی درحالحاضر بر مبنای دادههای بزرگ است. بخشی از سرمایه فاوا میتواند بهعنوان سرمایه فیزیکی (سختافزار، تجهیزات ارتباطی) و بخشی بهعنوان سرمایه غیرملموس شامل نرمافزار و بانک اطلاعات یا رسانههای اطلاعاتی باشد.
نقش فاوا بهعنوان نهاده یا عامل تعیینکننده بهرهوری از دو بعد قابل بحث است. یکی اینکه سرمایه فاوا خودش یک نهاده تولید است. معمولا یک لیست وسیع از انواع فاوا شامل سرمایه ملموس مثل سختافزارها و غیرملموس مثل نرمافزارها وجود دارد. دوم اینکه فاوا بهعنوان یک عامل مکمل دیگر عوامل قابلیت بحث جدی دارد. این موضوع بهویژه در دانش، نوآوری و مهارتهای نیروی کارگر مطرح است. فناوری ممکن است با نیروی کار ماهر، کاراتر نسبت به زمانی که از نیروی کار غیرماهر استفاده میشود، باشد؛ چراکه نیروی کار ماهر کارآمدی بیشتری با فناوریهای بهتر دارد. برای مثال یکی از داراییهای دانش پایه، سرمایه سازماندهی یا قدرت سازماندهی است. سرمایه سازماندهی منافع بیشتری از قابلیت دسترسی به فاوا ایجاد میکند؛ چراکه باعث ایجاد یک محیط سازمانی مناسبتر یا تغییرات سازمانی بهتر میشود. به هر حال توسعه فاوا مکمل خرید برخط و همچنین فروش محصولات برخط باعث افزایش ارزش داراییهای دانش پایه میشود که این موضوع بهویژه درباره برند و شهرت که در مورد بصر و قابلیت اعتماد و فروش بسیار کاربرد دارد، بسیار مهم است. فاوا همچنین بهعنوان فناوری توانمندساز که به خلق و مشارکت دانش کمک میکند، دیده میشود؛ بنابراین فاوا باعث خلق نوآوری و انتشار آن میشود.
در ایران مطالعات دانشگاهی نشان میدهد که تأثیر فاوا بر رشد و بهرهوری مثبت است. حتی برخی مطالعات نشان میدهد که تأثیر این فناوری بر بهرهوری کل عوامل تولید اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی رو به جلو بوده است و برخی از ناکارآمدیهای مدیریتی را پوشش داده؛ اما تأثیر آن کافی نبوده است. دراینبین آمار سری زمانی یا آمار تابلویی (در هر شکلی) متقنی به تفکیک سرمایههای فاوا و غیرفاوا و نیروی انسانی درگیر در فاوا منتشر نمیشود و لازم است نهادهای تولیدکننده آمار در این زمینه اهتمام جدی به خرج دهند تا امکان سنجش و ارزیابی مناسبی از فناوریهای دیجیتالی در ایران داشته باشیم؛ چراکه موفقیت آینده دنیا و ایران همانطور که عنوان شد، به تحولات این حوزه در اقتصاد بستگی دارد. پیشرانهای این حوزه شامل هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، دادههای بزرگ و اقتصاد داده، زنجیره بلوکی و قراردادهای هوشمند، واقعیت تعمیمیافته، نسل z، گوشیهای هوشمند، نسلهای جدید فناوری ارتباطی و... هر روز روی فرایندها و کسبوکار تأثیر میگذارند و تحولات بزرگی را از طریق اقتصاد پلتفرم، اقتصاد اشتراکی، فینتکها، استارتآپهای تحولساز و فرایندهای شخصیسازی انبوه و دنیای بی و اعتماد دیجیتالی مثلثی (دارایی، دانش و ژنتیک) در کسبوکارها به وجود آورده و خواهند آورد.
بنابراین اهتمام به این حوزه اقتصاد و توجه به پتانسیلهای آن برای بهبود بهرهوری و رشد اقتصادی ایران در برنامهها و اقدامات آتی بسیار ضروری است و لازم است با توجه به وقوع پاندمی کرونا که کاتالیزوری برای تغییر و تحول به سمت دیجیتالیشدن بهویژه در اقتصاد ایران شده است، سرعت بیشتری به خود گرفته و بازدهی واقعی این فناوریها را برای جامعه و اقتصاد ایران نمایان کند. البته هر فناوری و تحولی شامل پدیده «تخریت خلاق» خواهد شد و لازم است بخش تخریب تحولات این فناوریها با عوامل غیربازاری مدیریت و بخش خلاقیت آن از طریق اهتمام به رقابت و نوآوری فراهم شود.
منبع: شرق