ابتذال فرهنگی به مثابه کنش سیاسی!

آهنگ جدیدی را که یکی‌از خوانندگان لس‌آنجلسی منتشر کرده‌، می‌توان یک نمونه  از وضعیت اجتماعی ایران معاصر دانست؛ زیرا او در این ویدئوکلیپ از سه الگو استفاده کرده که هر‌کدام به‌نوعی دغدغه یا سلیقه فکری بخشی از ایرانیان هستند.

به گزارش سایت خبری پرسون، مظفر جهانگیری، پژوهشگر در یادداشتی نوشت:

1- آهنگ جدیدی را که یکی‌از خوانندگان لس‌آنجلسی منتشر کرده‌، می‌توان یک نمونه از وضعیت اجتماعی ایران معاصر دانست؛ زیرا او در این ویدئوکلیپ از سه الگو استفاده کرده که هر‌کدام به‌نوعی دغدغه یا سلیقه فکری بخشی از ایرانیان هستند. در شاهکار پلیسی «آگاتا کریستی» در کتاب «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» معلوم می‌شود قتلی که به‌ظاهر توسط دزدی ناشناس در کوپه درجه‌یک اتفاق افتاده، در ‌واقع محصول تشریک مساعی 12 مسافر دیگر قطار است که ظاهرا بی‌ارتباط با هم هستند ولی رشته‌ای پنهانی آنها را به هم پیوند داده است. کلیپ خواننده مذکور نیز به دنبال آن است که نشان دهد پیوندی میان لایه‌های گوناگون جامعه امروز ایران است که به‌واسطه فرصت‌طلبی و شم تجاری یک خواننده آهنگ‌های مبتذل امکان بروز یافته است.

2-این کلیپ برای موفقیت از سه عنصر اصلی بهره می‌گیرد. آهنگی ریتمیک و شاد، نمای بصری فیلم «ابد و یک‌روز» و تصویر یکی از مشهورترین پورن‌استارهای دنیا! عناصری که به ترتیب برای «نوجوانان و جوانان»، «علاقه‌مندان پیام فیلم‌های اجتماعی» و «مبلغان آزادی روابط جنسی و امور شخصی» جذابیت دارند.

اگر عنصر کنجکاوی ذاتی انسان‌ها نسبت به مسائل مگو را نیز در کنار آن بگذاریم، درخواهیم یافت که چگونه چنین پدیده‌ای می‌تواند مانند یک بمب فرهنگی عمل کرده و توجه تمامی نهادهای دولتی و اجتماعی و اغلب مردم را به خود جلب کند و همه را به صرافت موضع‌گیری در برابر آن بیندازد. چه در موافقت ‌و چه در مخالفت با آن. همچنین‌ می‌شود فهمید که چرا اغلب کنشگران به‌نوعی پای دولت را در گفت‌وگوها درباره آن به میان می‌کشند. 3- دولت در پدید‌آمدن و انتشار گسترده این کلیپ چه نقشی دارد؟ بدیهی است که دولت از محدود‌سازی تهیه‌کننده تا مسدود‌کردن راه‌های انتشار آن چیزی کم نگذاشته است. با‌این‌حال باز‌هم نمی‌تواند خود را هدف انگشت اتهام معترضان نبیند. در چهار دهه گذشته در آموزش‌و‌پرورش و صداوسیما و نشریات و حوزه‌های علمیه و بقیه سازمان‌ها و برنامه‌های تبلیغی و ارشادی هزینه‌هایی شده است تا سطح فرهنگی جامعه ارتقا یابد. اما در این کلیپ و در شمایل مخاطبان آن، همان انسان معمولی ایرانی به چشم می‌خورد که با وجود همه هزینه‌ها کماکان معمولی و با خواسته‌هایی معمولی باقی مانده و حتی شاید سطح خواسته‌ها و سلیقه‌اش از روزگار پیشین نیز نازل‌تر شده باشد! 4- بی‌گمان این کلیپ اگر برای مخاطبانی در جامعه‌ای بهنجار ساخته و عرضه می‌شد، به خاطر دکوپاژ ضعیف، ابتذال در کلام، بی‌مایگی موسیقایی و استفاده از عنصر پورن به‌مثابه یک پدیده بی‌ارزش تلقی شده و با تحقیر از پیشخوان صنعت فرهنگ و سرگرمی حذف می‌شد.

اما در ایران به دلیلی متفاوت و حتی متباین با ماهیت خودش، به یک موضوع تبدیل می‌شود. کلیپ تلاش دارد برای خود کارکرد سیاسی ایجاد کند تا چه به لحاظ مغایرت جدی با قرائت رسمی و چه برای به‌رخ‌کشیدن ناکارآمدی نظام فرهنگی کشور، از آن بهره بگیرد. متأسفانه در چنین آثاری، مفهوم سنتی «فساد» که دربردارنده معنای تباهی ارزش‌هاست، نشان‌دهنده استقلال فرد در برابر سیستم محسوب شده و استفاده از عنصر هنر در تولید آن، «وجاهت» را جایگزین «وقاحت» کند تا شاید از این طریق بتواند بخشی از نداشته‌های خود را جبران کند. مسیر درست در این حوزه، اجازه به بروز اندیشه و احساس هنرمندان و اندیشمندان ایرانی و برداشتن موانع غیر‌ضرور بروز هر نوع تخیل یا ابتکار اجتماعی سازنده است.

منبع: شرق

257410

سازمان آگهی های پرسون