کرونا به جز آنکه توانست گسست میان قدرت و علم را نشان دهد و توان تخریبی خود را به رخ بکشد، نشان داد که تا چه حد از یک نوع بیماری با پیشینه بهداشتی، خود را به سطح یک معضل اجتماعی تمام عیارجهش دهد.
به گزارش سایت خبری پرسون، حمید عسگری در یادداشتی نوشت:
براساس اعلام وزارت بهداشت ایران با آغاز موج اول کرونا تاکنون و به ویژه از آغاز موج دوم تمامی بیمارستان های کشور به طور مستقیم و غیر مستقیم درگیر بیماران کرونا هستند و تمامی امکانات ویژه بیمارستان ها به بیماران کرونایی اختصاص داده شده اما با این حال 50 درصد بیماران بدحال که به بیمارستان ها مراجعه می کنند به سبب ازدیاد بیمار و کمبود تخت و امکانات در صف انتظار بررسی قرار می گیرند.
این حجم پذیرش بیمار باعث شده تا براساس اعلام معاونت پرستاری وزارت بهداشت تاکنون بیش از۴۵ هزار پرستار و کادردرمان به کرونا مبتلا شوند و سازمان نظام پزشکی نیز در آخرین آمار خود اعلام کرد که تا کنون بیش 200 نفر از کادر درمان در راه سلامت هموطنان جان خود را از دست داده اند.
کشتاری بزرگتر از جنگ تحمیلی و زلزله و سیل
وزارت بهداشت تا لحظه نگارش این متن اعلام کرده است تاکنون یک میلیون و ۵۲۶ هزار و ۲۳ نفر در کشور به طور قطعی به ویروس کرونا مبتلا شده و با فوت ۸۳ نفر از بیماران مبتلا در ۲۴ ساعت گذشته، تعداد جان باختگان کرونا در ایران به ۵۹ هزار و ۲۸ نفر رسیده است.
البته این آمارهای اعلامی بارها از سوی کارشناسان بهداشتی و حتی خود مقامات مسئول در وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با کرونا مورد تشکیک قرار گرفته و اذعان داشته اند که این آمار ارقام، کل آمار نیست و تعداد مبتلایان قربانیان در کشور چند برابر این تعداد است.
براساس تخمین یکی از اعضای ستاد مبارزه با کرونا تعداد کشته شدگان کرونایی را باید ضرب در 5/2 کرد. همچنین براساس گفته معاون وزارت بهداشت نیز آمار مبتلایان به سبب محدودیت های انجام تست، ممکن است سه تا چهار برابر آمار رسمی باشد.
درهمین رابطه یکی از اعضای سابق کمیسیون پزشکی مجلس و برخی کارشناسان حوزه بهداشت درمان که نگارنده با آنها گفتگو داشته، معتقدند تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در ایران بین هشت تا 10 میلیون نفر می باشد. چرا که این حجم از ابتلا و همه گیری که اینگونه کادر درمان و تجهیزات بیمارستانی کشور را فرسوده کرده و قادر به کنترل آن نیستیم نمی تواند در حد و حدود امارهای اعلامی باشد.
این نماینده سابق مجلس اذعان داشت که براساس آمار وزارت بهداشت، تعداد جان باختگان کرونا در کشورمان تاکنون نزدیک به 60 هزار نفر رسیده است. این آمار با میزان تعداد مبتلایان روزانه که بین 5 تا 7 هزار نفر هستند به هیچ وجه هماهنگی ندارد. کما اینکه خود مقامات وزارت بهداشت در برنامه تلویزیونی نیز اعلام کرده اند که این آمارها بعضاً چند برابر باید کرد. وقتی تعداد مبتلایان چند برابر شود قطعا میزان جانباختگان را نیز باید چند برابر کرد.
متاسفانه آمار مرگ و میر در سایت بهشت زهرای تهران نیز تنها تا سال 1397 بارگذاری شده و اطلاعات مربوط به سال 98 و 99 در دسترس نیست. اما براساس اعلام رئیس سازمان بهشت زهرا در اواخر آذر ماه تنها طی دوماه بیش 22 هزار متوفی کرونا در این آرامگاه دفن شده اند.
اگر این عدد را تقسیم بر 60 روز کنیم به عدد 366 نفر در روز می رسیم. یعنی طی دوماه گذشته روزانه 366 نفر فقط در تهران جان باخته اند و اگر این آمار را به طور متوسط برای یک سال گشته فقط 300 نفر در روز محاسبه کنیم به عدد 100 هزار نفر فقط در تهران می رسیم. درحالی که امروز آمار کل کشور از سوی وزارت بهداشت 58 هزار نفر اعلام می شود!
از سوی دیگر اگرهم به گفته های مقامات وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با کرونا استناد کنیم، آمار و ارقام بازهم فاجعه بارخواهد بود. براساس آمار رسمی به طور متوسط روزانه بین 5 تا 6 هزارنفر مبتلای داریم. حال اگر این آمار را براساس اظهار نظر برخی اعضای ستاد مبارزه با کرونا محاسبه کنیم و آن سه تا چهار برابر بدانیم به عدد 20 تا 24 هزار مبتلای روزانه و 4 تا 6 میلیون مبتلا در سراسر کشور می رسیم. همچنین اگر به گفته دکتر مردانی عضوستاد مبارزه با کرونا تعداد تلفات را ضرب در 5/2 کنیم به عدد 150 هزار کشته تاکنون می رسیم!.
اما فاجعه عظیم زمانی است که بخواهیم به اظهارات کارشناسان بهداشتی و برخی نمایندگان سابق مجلس اشاره کنیم. براساس نظر این کارشناسان آمار ابتلا و کشته های کرونا بین 8 تا 10 برابر آمار اعلامی است. اگر این چنین باشد آمار مبتلایان کرونا در کل کشور بین 12 تا 15 میلیون نفر تخمین زده می شود. هچنین آمار تلفات نیز بین 480هزار تا 600 هزارنفر می باشد! . اعداد ارقامی که برای فهم فاجعه بار بودن آن باید به مقایسه های ضمنی اشاره داشت.
به عنوان مثال ما در هشت سال جنگ تحمیلی بین 190 تا 220 هزار تلفات انسانی داشتیم و تلفات کرونا بیش از دو تا سه برابر این آمار می باشد.
ماندگاری در کابوس کرونا و بلاتکلیفی از واکسن در ایران
تهیه واکسن کرونا به عنوان تنها راه نجات، یک آرزوی جهانی بود که با تلاش مستمر و یکپارچه مراکز علمی و دانشگاهی در سراسر جهان این مهم در کمتر از یک سال محقق شد و امروز واکسن کرونا در حال تولید و توزیع است.
ایران نیز به عنوان عضوی از این جامعه جهانی و با ملتی آسیب دیده از کرونا نیازمند فوری تهیه واکسن و تزریق آن در سطح گسترده است. اما مسئولان وزارت بهداشت علیرغم وضعیت بحرانی کشور همچنان با آرامش تامل برانگیزی فقط اخبار مربوط به کرونا را اعلام می کنند و صدا و سیما نیز صرفاً از معایب و نواقص واکسن های تولیدی در اروپا و آمریکا آمار می دهند و مدام از روند مورد قبول تست واکسن ساخت داخل خبررسانی می کند. اما مشخص نیست این واکسن ساخته شده تا چه حد موثر بوده و اطلاعات ساخت آن هنوز منتشر نشده و مورد تایید مراکز جهانی قرار نگرفته است. از سوی دیگر مسئولان خبر از ساخت واکسنی مشترک با کوبا می دهند که هنوز در مراحل تست حیوانی است و تا به بهره برداری رسیدن آن شاید بیش از یک سال زمان لازم باشد.
البته وزیربهداشت علناً اعلام کرده است که ایران روند واکسیناسیون کلی را از زمستان سال آینده آغاز خواهد کرد! این یعنی روند قتل عام کرونا یک سال دیگرهم ادامه خواهد داشت و مردم نباید امیدی به واکسن داشته باشند.
این درحالی است که کشورها و دولت های مختلف جهان در رقابتند تا سریعتر واکسن تهیه کنند و مردمشان را در برابر این ویروس محافظت نمایند.
پس از اعلام ممنوعیت خرید واکسن از آمریکا و انگلیس از سوی مقام معظم رهبری، ایران به سمت به خرید واکسن از روسیه و چین حرکت کرد. واکسن اسپوتینگ روسی انتخاب مسئولان وزارت بهداشت است در حالی که برخی از اعضای ستاد مبارزه با کرونا این واکسن را غیرقابل اعتماد دانسته و حتی برخی نمایندگان مجلس فعلی نیز تزریق آن را غیرعقلانی دانسته و اعلام کرده اند به هیچ وجه حاضر به تزریق آن نیستند. ابهامات و تشکیک در صحت و اثرگذاری واکسن روسی زمینه نامه انتقادی 98 نفر از جامعه پزشکی کشور را درپی داشت که در آن نسبت به تهدید جان و خطر سلامتی جامعه هشدار داده شده بود.
با این حال گویا جامعه مجبور به استفاده از این واکسن است و هنوز هیچ کس نمی داند چه عواقبی درپی خواهد داشت. چرا که این واکسن هیچگونه اطلاعات فنی ساخت را به مراکز بهداشت جهانی ارائه نداده تا تایید و استاندارد آن و همچنین میزان اثرگذاری آن مشخص باشد.
اتحادیه اروپا خرید و تزریق این واکسن را تایید نکرده و کشورهایی همچون ونزوئلا، بولیوی، آرژانتین، صربستان، قزاقستان، تونس و الجزایر اقدام به خرید از این واکسن نموده اند. نکته دیگر اینکه از این نوع واکسن نیز تنها 500 هزار دوز خریداری شده و گفته شده تا 2میلیون و 500 هزار دوز در ادامه خریداری خواهد شد. باید به این سئوال جواب داد که این 500 هزار دوز که قرار است در دو مرحله به افراد تزریق شود تنها کفاف 250 هزار نفر را می دهد! پس تکلیف 60 میلیون ایرانی بالغ چه می شود؟!
گفته شده قرار است از کواکس نیز چیزی حدود 16 میلیون دوز واکسن خریداری شود اما به سبب تاخیرهای ایران در ثبت سفارش هنوز مشخص نیست چه زمانی این واکسن ها به دست ما برسد و یا حتی نرسد، اما باز هم باید پرسید محدود بودن این میزان دوز برای جمعیت کثیر مبتلا و افراد سالم چیست؟!
حالا تصور کنید یک سال دیگر تا زمان واکسیناسیون سراسری طول بکشد و براساس آمارهایی که خود مسئولان مدعی 3 تا 4 برابری آن هستند باید انتظار داشت که روزانه بین 15 تا 20 هزارنفر مبتلا داشته باشیم و بین 400 تا 500 نفر روزانه مرگ کرونایی را در سراسر کشور شاهد باشیم.
این آمار درحالی است که اگر به آمارهای کارشناسان و برخی نمایندگان سابق مجلس که معتقدند آمارها هشت تا ده برابر اعداد و ارقام اعلامی است، استناد کنیم باید روزانه بین 30 تا 40 هزار ابتلا را شاهد باشیم و روزانه مرگ 1300 تا 1600 نفر در سراسر کشور را به انتظار بنشینیم. توجه داشته باشید که این آمار ها صرفا اعداد نیستند و به قول خانم آنگلامرکل صدراعظم آلمان پشت این هریک از این اعداد یک انسان قرار دارد و نباید ساده از کنار این ارقام گذشت.
با مرگ هریک از این افراد خانواده هایی داغدار و حتی از هم پاشیده می شود و کسی تبعات ناشی از مرگ آنها را برعهده نمی گیرد. چه کسی پاسخگوی آنها خواهد بود؟!
هزاران پدر سرپرست خانوار جان باختند و امروز خانواده آنها بی سرپرست شده و فشارمعیشتی برآنها مضاعف گردیده است. هزاران نفر از زنان شاغل هزاران نفر از فرزندان خانواده ها که چشم و امید والدین خود بودند و بسیاری از چهره های مطرح کشور مثل برگ خزان می ریزند و ما هنوز در پیچ و خم تهیه و خرید واکسن هستیم که بخریم یا نخریم یا ازکی بخریم و از کی نخریم.
تبعات اقتصادی کرونا برای ایران
براساس آمارهای وزارت کار بیش از 65 درصد مشاغل افراد جامعه در ایران با گسترش محدودیت های کرونا تعلیق و یا تعطیل شده اند وجمعیت کثیری را دچار بیکاری کرده اند.
همچنین براساس گفته های وزیراقتصاد، برآورد ها از خسارات اقتصادی کرونا حکایت از آن دارد که تولید ناخالص داخلی کشور تا ۱۵ درصد از کرونا متاثر شده و چیزی در حدود 70 میلیارد دلار به اقتصاد کشور آسیب وارد کرده است. اگرچه برخی مقامات و کارشناسان اعم از دولتی و غیر دولتی معتقدند این خسارات بعضاً تا 80 و حتی 90 میلیارد دلار می باشد، اما با استناد به همین عدد نیز باید اذعان داشت که روزانه بیش از 190 میلیون دلار به اقتصاد کشور آسیب و زیان وارد می شود.
بد نیست بدانید که ایران در کل سال 1398 تنها 8 میلیارد دلار نفت فروخته که روزانه رقمی حدود 20 میلیون دلار در روز تخمین زده می شود. یعنی کرونا حدوداً ده برابر فروش روزانه نفت به اقتصاد کشور ضرر می رساند. این ضرر نه جیب دولت که از جیب مردم و بر منافع مردم تحمیل شده است و بی جهت نیست که طی یک سال گذشته به گفته مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری 70 میلیون از افراد جامعه دچار فقر و نیازمند کمک های معیشتی شده اند.
حال با توصیفاتی که مطرح شد باید قبول کنیم که هر روز تاخیر در واکسینه شدن جامعه و مماشات با ویروس کرونا به لحاظ درمانی روزانه بین 500 تا 1500 نفر"انسان" جان خود را از دست خواهند داد و به لحاظ اقتصادی نیز روزانه حدود 190 میلیون دلار خسارات مالی بر کشور و مردم وارد می شود.
منبع: عصر ایران
