به گزارش سایت خبری پرسون، وقتی مهدویان با فیلم تحسینشده ایستاده در غبار پا به عرصه سینما گذاشت ، خیلی زود نگاه منتقدان و کارشناسان سینما را به خود جلب کرد ،هرچند که همان موقع هم برخی به شکل کارگردانی او گله داشتند ، اما بدیع بودن سوژه و بهکارگیری از تکنیک هایی از کارگردانی «مانند زوم به جلو که برای ایجاد راز آمیزی و پیشبرد روایت به شمار میرود، این تکنیک در دهه هفتاد میلادی در فیلمهای پلیسی بخصوص در آثار ملویل بکار گرفته میشد» و همچنین بازنمایی دقیق از دهه شصت که در ماجرای نیمروز و رد خون هم ادامهدهنده آن بود از مؤلفههای برجسته فیلمساز به شمار می روند.
لاتاری که سومین فیلم مهدویان است، فیلمی بود که سردرگمی کارگردان در دغدغه های فنی و درونی او را به تصویر کشید، این بلاتکلیفی در رد خون و درخت گردو تا حدودی برطرف میشود تا مهدویان را یکی از فیلمسازان دغدغه محور که مسئله شخصی خود را به تصویر میکشد را کماکان معرفی نماید، اما شیشلیک فیلمی است که موضوع فقر و گرسنگی را مطرح میکند و قالبی که مهدویان برای آن در نظر میگیرد کمدی است آنهم از نوع نویسندگی امیرمهدی ژوله که مردم با لحن و بیان آن کاملاً آشنا هستند ، انتخاب ژوله برای بیان کمدی سیاه خود به شوخی خندهدار است !
برای واکاوی و نقد این اثر آنهم برای اثبات اینکه چرا فیلم بدی است مفصل میشود استدلال آورد و صحبت کرد همین بس که معنی و مفهوم گرسنگی توسط نویسنده استعمار و مال خود میشود تا ژستی به فیلم دهدو با شعارهای بیرون زده از فیلم مثل سخنرانی مدیر کارخانه خود را با آثار بزرگ ادبیات جهان مثل قلعه حیوانات مقایسه کند اما این کجا و آن کجا...؟
نمره منقد به فیلم: صفر یا بی ارزش
منتقد/محمد بزرگ