گزارش پرسون از آمارهای بد برای یک شهر؛

8600 سارق و یک استان/ کشف 292 اسلحه گرم در کرمانشاه

برخی از مسئولان آمارهایی را نقل می کنند که هم باعث تعجب می شود و هم هم تاسف...

به گزارش سایت خبری پرسون از کرمانشاه، دستگیری 5830 سارق در شهر کرمانشاه توسط نیروی انتظامی نشان می دهد که ما چندین برابر این دستگیر شدگان سارق آزاد در شهر داریم، سارقانی که به مانند سونامی هرچه در پیش رو داشته باشند، برداشته و با خود می برند.

این آمارها اصلا خوشایند شهری مثل کرمانشاه که روزگاری صفت «مردانگی» را با خود یدک می کشید، نیست. شهری که از 300 روزش یعنی 10 ماه سالش، 178 روز آن مردم با صدای تیر و گلوله از خواب بیدار می شوند و یا در محل کار و منزل شوکه، آیا می توان نام یک شهر را بر آن نهاد؟

سرهنگ دلیری؛ فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه اعلام کرده بود که 98 باند سرقت در کرمانشاه متلاشی شده اند.

حال هر باند بی شک از چندین عضو و حتی دهها عضو تشکیل می شوند و حاصل ضرب و تقسیم این همه تخلف، سرقت، باند زورگیری عددی است بسیار بالا که عملا امنیت را در شهر کرمانشاه به چالش می کشاند.

آیا می توان در شهری که حتی سارقان آن به سیم های برق، تلفن، جدول های آهنی، درپوش های فلزی فاضلاب و... رحم نمی کنند، احساس آرامش و یک زندگی عادی را داشت؟

زمانی که فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه از رشد 12 درصدی کشفیات در دایره سرقت می گوید، این خبر چندین جنبه دارد، در وهله اول به اقتدار برادران نیروی انتظامی افتخار می کنیم، ولی با کمی تامل و تعقل متوجه می شویم که آمارهای سرقت چقدر بالاست که 12 درصد رشد کشفیات سرقت را در کرمانشاه داریم و این خبر در بخش اول یک خبر خوب و در نهایت یک آمار بد است.

رشد 337 درصدی دستگیری سارقان در شهری همانند کرمانشاه این مهم را به ذهن مخاطب متبادر می سازد که مواظب خودت باش، در هر جا و هر مکانی سارقی در کمین است.

فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه در ادامه سخنان خود از 178 مورد تیراندازی در طول 300 روز یعنی 10 ماه سال جاری خبر می دهد که این اطلاع رسانی از سوی این مقام انتظامی نشان می دهد که چقدر سلاح مجاز و غیرمجاز در دست مردم قرار دارد که این زنگ خطری برای امنیت جامعه و حتی امنیت ملی محسوب می شود.

اما آمارهای استان کرمانشاه آنجا بد و بدتر می شوند که در شهرستان کوچکی همانند سرپل ذهاب 132 سارق توسط نیروهای انتظامی و دیگر دستگاه های امنیتی دستگیر می شوند.

اگر این تعداد سارق دستگیر شده و تعداد سارقان آزاد در جامعه را تقسیم بر جمعیت این شهرستان مرزی کنیم، عددی بسیار بالاتر به دست می آید که برای هیچ متولی حوزه انتظامی و امنیتی خوشایند نخواهد بود.

اما رقم سارقان دستگیر شده در سطح استان که از زبان سرهنگ سلمانی؛ جانشین فرمانده انتظامی استان کرمانشاه بیان شد، قابل توجه است.

سرهنگ سلمانی اعلام کرد که 8600 سارق در کل استان دستگیر شده اند و این یعنی اینکه به جز 5000 سارق دستگیر شده در شهر کرمانشاه و 132 سارق دستگیر شده در سرپل ذهاب، 3532 سارق در دیگر شهرستان های این خطه بازداشت شده اند که این آماری بسیار بالاست.

بی گمان آمارهایی که مسئولان مربوطه از بزهکاریهای موجود در سطح استان کرمانشاه اعلام می کنند بسیار پایین تر از آمارها و اعداد واقعی است زیرا آماری رسمی و مستند از بزهکاران و بزه ها در دست نیست که بدان استناد کنیم.

هر چیزی که در شهر کرمانشاه قابل حمل باشد، بی شک از دست سارق و سارقین در امان نیست و این امر باعث شده است که مردم به تدریج سبک زندگی خود را با توجه به افزایش ناهنجاری ها و بزهکاری های اجتماعی تغییر دهند و به سمت زندگی آپارتمان نشینی گرایش پیدا کنند، این یعنی اینکه سارق، زورگیر و... نوع زندگی را برای ما تعریف می کند.

با این اوصاف باید به دنبال سرچشمه و منشا این همه مشکلات فرهنگی و اجتماعی در کشور و استانمان باشیم.

مشکلات اقتصادی، فرهنگی، دغدغه مندی های روزمره و... بخشی از عوامل به وجود آمدن آمارهای بالاست.

زمانی که از سرقت سخن به میان می آوریم ناخودآگاه وارد دو مقوله می شویم؛ یک فقر مالی و دیگری فقر فرهنگی که باید در این بین متولیان امر پاسخگوی این وضعیت باشند.

برای نمونه دستگیری 8600 سارق در استان کرمانشاه توسط نیروی انتظامی و دیگر دستگاه های امنیتی، کار کوچکی نیست که به راحتی از کنار آن بگذریم.

اما باید از خود پرسید که توان و انرژی دستگاه های نظارتی، امنیتی و انتظامی در مبارزه با این حجم از بزهکاری تا کِی و تا چه حدی خواهد بود؟

از سوی دیگر قوه قضائیه کشور که در این ماهها عملکرد قابل قبولی از خود نشان داده است، در برابر این همه بزهکاری که معلول مشکلات فرهنگی و اجتماعی است، چه راهکاری می تواند در پیش بگیرد؟

این حجم از بزهکاران اجتماعی با توجه به میزان جمعیت یک شهر و استان بی گمان بخش اعظمی از عملیات های نیروی های امنیتی و انتظامی را درگیر خود می کنند و نیز قوه قضائیه که اکنون در حال اعاده جایگاه خود در بحث مبارزه با مفاسد اداری و مالی است، آیا می تواند زمان که برای سیستم قضا یک برگ برنده است را به این خیل عظیم از بزهکاران ریز و درشت اختصاص دهد؟

و در پایان باید گفت تا زمانی که در بُعد فرهنگی، اجتماعی، اشتغال و... جامعه به نقطه مطلوب نرسد همچنان سیستم قضایی و نیروی های امنیتی و انتظامی باید در مقابل این خیل از بزهکاران اجتماعی صف بکشند که این خود هزینه های بسیاری برای این عزیران خواهد داشت.

230217