گزارش اختصاصی پرسون؛

خودکشی، این بار با طعم گیلاس!

حمام پر از بخار شده بود و یک بدن نیمه‌جان روی کف آن پهن بود. صدای دوش آب دقیقه‌های پیاپی به گوش مرد خانه می‌رسید. با این حال، شیوا این صدا را نمی‌شنید؛ چون جریان خون او کُند شده بود و بر اثر خوردن 40 عدد قرص «آلمپرازولام» قدرت شنوایی‌اش مختل شده بود. بر بافت‌های مغزش اثر گذاشته بود. حتی وقتی یک ساعت بعد، او را سوار آمبولانس کردند هم، هیچ کدام از حواس پنج‌گانه‌اش به خوبی کار نمی‌کرد. در همان لحظه‌ها، احساسی در مرز میان هوشیاری و خواب داشت. می‌خواست به زندگی‌اش پایان دهد.

سایت خبری پرسون - اگر چه او جان سالم به در برد، اما هر ساله زنانی در ایران تصمیم به خودکشی می‌گیرند و موفق می‌شوند. طبق بررسی‌های صورت گرفته در برخی از شهرهای کشور، نرخ اقدام به خودکشی در زنان، اگر بیشتر از سال‌های گذشته نبوده، کمتر نیز نبوده است. اگرچه هر روزه در سراسر دنیا زنان زیادی به دلایل گوناگون دست به خودکشی می‌زنند، اما در ایران مهمترین عامل، مشکلات روحی و روانی است.

شیوا هم یکی از همین زنان افسرده است. وقتی یک هفته پس از ترخیص از بیمارستان، با او به گفت‌وگو نشستم، مهمترین انگیزه برای گرایشش به خودکشی را «مشکلات خانوادگی» عنوان کرد.

«همسرم شکاک بود. حتی تهمت ارتباط نامشروع با برخی از خویشاوندانم در دوران پیش از ازدواج را به من می‌زد. چون در یک خانواده به شدت سنتی بزرگ شده بودم، از ترس برادرانم و پیامدهای پس از جدایی، نمی‌توانستم برای طلاق اقدام کنم. ممکن بود از چاله به چاه بیافتم.»

او قربانی شرایط خاصی بود که محیط، فرهنگ و آداب و رسوم برایش رقم زده بودند؛ البته که بیماری افسردگی نیز بر تصمیمات او تأثیر گذاشته بود. با این وجود، دیگر زنانی که اقدام به خودکشی کرده‌اند، دلایل دیگری داشته‌اند.

زمانی که باید پرسید: چرا؟

به گفته یک پژوهشگر شناخته‌شده مطالعات فرهنگی، مهمترین عوامل خودکشی زنان در ایران، اعتیاد و فقر است. «بهناز حسینی»، ساکن بریتانیا، به تازگی حاصل پژوهش‌هایش را در کتابی تحت عنوان «خشونت زنان در ایران» برای چاپ به انتشارات اشپرینگر سپرده است. وقتی در گفت‌وگو با او پرسیدم که چه چیزهایی می‌تواند یک زن را به جایی برساند که قید زندگی خود را بزند گفت: : بر اساس تحقیقات انجام شده، سوءظن‌های زناشویی، یکی از اصلی‌ترین عوامل خودکشی زنان در ایران است؛ بر اساس مطالعات میدانی در استان کردستان، بیشتر زنانی که خودکشی کرده‌اند از سوءظن‌های همسرانشان مورد آزار قرار می‌گرفته‌اند. بییشتر آنان نیز با مسائلی مانند اعتیاد و فقر درگیر بوده‌اند.

او دلایل دیگری نیز برای این پدیده برشمرد که «ازدواج کودکان» و نبود آموزش مناسب برای خانواده‌ها از این جمله‌اند.

حلقه‌ای که به انگشت نرفت، بر گردن رفت!

البته این شرایط در همه شهرها و روستاهای ایران یکسان نیست. به گفته شیرین احمدنیا، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، در برخی استان‌های غربی کشور شاهد هستیم که زنان به نسبت‌های بالاتری از مردان اقدام به خودکشی دارند، که با رویهٔ غالب که مردان از این نظر آمار بالاتری را به خود اختصاص می‌دهند متمایز است؛ حتی شاهد این هستیم که شکل خاص خودکشی، یعنی خودسوزی در میان زنان شایع‌تر است. خودسوزی از دردآور‌ترین اشکال خودکشی است که در واقع فردی که به این عمل مبادرت می‌کند قصد دارد پیامی را به فردی که از او رنجیده یا آزار دیده است، منتقل کند و با این کار در واقع از او انتقام بگیرد.

سوءظن‌های زناشویی، یکی از اصلی‌ترین عوامل خودکشی زنان در ایران است؛ بر اساس مطالعات میدانی در استان کردستان، بیشتر زنانی که خودکشی کرده‌اند از سوءظن‌های همسرانشان مورد آزار قرار می‌گرفته‌اند. بییشتر آنان نیز با مسائلی مانند اعتیاد و فقر درگیر بوده‌اند.

اگر چه امسال به دلیل همه‌گیری بیماری کرونا، میزان خشونت‌های خانگی افزایش یافته و همین امر ممکن است بر شمار زنانی که دست به خودکشی می‌زنند اثر گذاشته باشد، اما هنوز آماری از نرخ اقدام به خودکشی ارائه نشده است. با این حال، بنابر اعلام رسمی یکی از مسؤولان پزشکی قانونی کشور، در سال گذشته، ۵۱۴۳ خودکشی در کشور رخ داده که نسبت به سال ۹۷، هشت دهم درصد رشد داشته است؛ از این تعداد ۱۵۱۷ مورد زنان بوده‌اند. بیشترین روش خودکشی حلق‌آویزی بوده است و استفاده از سموم ۲۱ و هشت درصد بوده است. بیشترین سن خودکشی ۳۰ تا ۳۹ سال بوده و بعد از آن سن ۱۸ تا ۲۴ سال بوده است.

نکته قابل‌توجه در این آمار، پیشی گرفتن استان کهگیلویه و بویراحمد از استان‌های باسابقه در زمینه خودکشی است. سال ۹۸ استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و کرمانشاه بیشترین آمار خودکشی را داشته‌اند و کمترین آمار مربوط به خراسان رضوی و جنوبی و سیستان و بلوچستان بوده است. به نظر می‌آید همین آمارها مهر تأیید دیگری بر تحقیقات بهناز حسینی است؛ چرا که در این استان‌ها سطح آموزش خانواده‌ها، فقر و کودک‌همسری در بدترین وضعیت ممکن قرار دارد.

در مقایسه بین استان‌های توسعه یافته و کمتر توسعه یافته کشور شاهد این هستیم که نسبت طلاق در استان‌های کمتر توسعه یافته مثل ایلام و لرستان به استان‌های توسعه یافته‌تر مثل گیلان و تهران پایین‌تر است اما در عوض اقدام به خودکشی و خودسوزی زنان بالا‌تر است.

بر اساس این آمار، میزان تحصیلات کسانی که دست به خودکشی زده‌اند راهنمایی و دیپلم و دانشگاه و بعد ابتدایی است.

رستگاری در امید

آمار‌ها نشان می‌دهد گرایش به خودکشی در میان زنانی که از سطوح تحصیلات پایین‌تری برخوردار هستند نسبت بالاتری دارد، این مساله می‌تواند به این دلیل باشد که این افراد به زعم خود، راه بهتری را برای رهایی از شرایط نامطلوب زندگی پیش روی خود نمی‌یابند و راه حل را در پایان دادن به زندگی‌ای که از آن ناراضی‌اند می‌جویند، زنانی که از سطوح تحصیلی بالاتری برخوردارند ممکن است از امکان اشتغال و فعالیت اقتصادی و کسب درآمد برخوردار باشند و حتی به دنبال یاری –طلبی برآیند، و امکان این را داشته باشند که به شیوه‌های دیگری زندگی خود را متحول کنند و ناگزیر از خودکشی نشوند.

همچنان که سرنوشت شیوا و بسیاری از زنان همانند او نیز چنین بوده است. او چند روز پس از آنکه می‌خواست به زندگی خود پایان دهد، در بیمارستان نمازی شیراز بستری بود. شاید در همان چند روز به زندگی‌اش بیشتر فکر می‌کرد؛ به راه برون‌رفتی برای مشکلاتی که داشت، یا ممکن بود در آینده نزدیک داشته باشد.

البته بنابر گفته برخی از نزدیکان و بستگانش، او باورمندی چندانی به مسائل اعتقادی و دینی نداشت. همواره نیز شرایط زندگی‌اش را مطابق با انتظارات و ایده آل‌ها و حقوق انسانی خود نمی‌یافت. در چنین شرایطی، اگر طلاق برای او غیرممکن نمی‌بود، احتمالاً طلاق می‌گرفت. شاید در این شرایط نیاز باشد کسی بیاید و تماشای فیلم «طعم گیلاس» را به او پیشنهاد دهد!

سعید دهقانی - فارس

230145