به گزارش سایت خبری پرسون، سیاست مدار پنجاه و هشت ساله ای که احتمالا به زودی به عنوان نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران مشغول به کار می شود، صدای تندروهای جمهوری خواه را در آورده است. رابرت مالی که اکنون رئیس گروه بینالمللی بحران است از سوی وزیرخارجه انتخابی دولت جدید آمریکا به بایدن معرفی شده و انتظار می رود که به خاطر سوابق خود در سیاست خارجی و تسلطش به مساله ایران در این سمت جای بگیرد.
مالی در دولتهای بیل کلینتون و باراک اوباما در ارتباط با مسائل خاورمیانه فعالیت داشته است. او در دوران پیش از ترامپ به عنوان مسئول خاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت میکرد. او از سمت پدرش به خانواده ای یهودی در مصر تعلق دارد و با اینحال یکی از منتقدان سرسخت رژیم صهیونیستی و فعالیت های آن در منطقه است. رابطه خراب مالی و تلاویو باعث شده که اسراییلی ها از جمله کسانی باشند که در کنار افراطی های جمهوری خواه، از تصمیم بایدن رنجیده و نگران هستند.
با دیاکو حسینی کارشناس مسائل بین الملل در مورد این انتخاب و اثرات آن به گفتگو نشسته ایم:
به نظر می آید که ما شاهد حضور یکی از چهره های موافق توافق هسته ای و مسلط به آن در تیم بایدن خواهیم بود. رابرت مالی فردی است که به عنوان نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران انتخاب شده است. این میز تا چه اندازه در رویکرد واشنگتن نسبت به تهران موثر است؟
این میز مثل خیلی از ساختارهای دیگری که در کشورهای دیگری از جمله کشور خودمان هم هست، وجود دارد. اما در آمریکا این میز استقلال عمل بالایی در تدوین سیاست ها و نقش کلیدی در مورد کشورها و از جمله در مورد ایران در ساختار وزارت خارجه ایالات متحده دارند و می توانند در هماهنگ کردن سیاست ها و نحوه اجرای آنها فعال عمل کنند.
در مشورت به وزیرخارجه و در نهایت رییس جمهور در سطوح عالی هم نقش رییس میز کشورها بسیار پر اهمیت است. بنابراین، این نقش و فردی که در آن قرار می گیرد می تواند بسیار مهم باشد.
به نظر می آید که از نظر شخصیتی رابرت مالی فردی نرم خو و البته مسلط به خاورمیانه و روابط بین الملل به طور همزمان باشد. این مسائل می توان به طور خاص در رابطه با ایران و آمریکا موثر باشد یا ما باید او را به چشم یکی از مهره های سیستم سیاست خارجه آمریکا ببینیم؟
هر دو هست. از یک طرف کاراکتر فردی که مسئول یک میز قرار می گیرد به خاطر نقشش در هماهنگی ها و شکل دادن به سیاست ها می توان موثر باشد. دیدکاه ها و تجربه های شخصی افراد می تواند در چنین موقعیتی بسیار مهم باشد و اینطور که رابرت مالی شناخته شده است، آشنایی او با مسائل ایران و رویکردش اهمیت زیادی دارد. با این حال به این معنا هم نیست که فردی چون مالی با چنین سابقه ای تعیین کننده نهایی سیاست های ایالات متحده در مورد ایران است. اتفاقاتی که در سیاست خارجی امریکا با هر کشوری از جمله ایران شکل می گیرد، تحت تاثیر فاکتورهای بسیار متنوعی قرار دارد که حتی خارج از کنترل وزارت امور خارجه آمریکاست. برای مثال نقشی که پنتاگون دارد یا شورای امنیت ملی، غیر قابل انکار است. حتی دیدگاه های شخصی رئیس جمهور و مشاوران نزدیک به او هم می توانند در تصمیم گیری های نهایی موثر واقع شوند.
نقش دیگر مربوط به شرایط محیطی است. چه در سیاست داخلی امریکا و روابط کنگره با دولت و یا خارج از آن در روابط بین المللی نقش بالایی دارد و ممکن است به تصمیماتی منجر شود که به چارچوبی که میز مربوطه به آن مایل است، ربطی نداشته باشد.
از رابرت مالی به عنوان یکی از بهترین متفکران در سیاست خارجی آمریکا یاد می شود و تسلط او به موضوع خاورمیانه چیزی است که مخالفانش هم قادر به انکار آن نیستند. این ویژگی ها می تواند در بهبود اوضاع بین تهران و واشنگتن نقشی بازی کند؟
آقای مالی تجربه خیلی خوبی در رابطه با ایران دارد و در دولت اوباما مشاور بود و در خصوص برجام مشارکت نزدیک داشت و در چهارسالی که ترامپ هم در قدرت بود، تمرکز این چهره بر روی مساله ایران و برجام و احیای آن بود. به لحاظ تجربی و شخصیتی رابرت مالی فرد مناسبی برای این سمت به نظر می رسد. او از دیپلماسی حمایت می کند و هماهنگی هایی را هم می تواند با دیپلمات ها داشته باشد چرا که با نگاه آنها آشنایی دارد. همین موضوع می تواند موانع بروکراسی را کمتر کند.
در عین حال باید توجه داشت که تمرکز بیش از حد و امید بستن بیش از حد به افراد در ساختار تصمیم گیری امریکا می تواند خیلی گمراه کننده باشد. به خاطر اینکه عوامل بسیار مختلفی وجود دارند که در کنترل هیچ فرد خاصی نیستند.
بلافاصله بعد از اینکه اعلام شد که رابرت مالی ممکن است از سوی بایدن برای میز ایران معرفی شود، صدای معترضان به این موضوع بلند شد. این اعتراض ها و حساسیت ها چه دلیلی دارد؟
اقای مالی همانطور که گفتم تمرکز بیشتری روی ایران داشته و دیدگاه هایش را در مورد لزوم احیای برجام در این مدت صریح تر از دیگران بیان کرده است. او خودش را در معرض قضاوت های تندروها و جمهوری خواهان آمریکا قرار داده است. آنها با روش هایی که او می گوید قصد دنبال کردنشان را دارد، مخالفند چرا که از نظر آنها این روش های منجر به احیای برجام به نحوی می شود که منافع ایران را بیش از قبل تامین کند. این فشار ها احتمالا تحت فشارهای تندروهایی است که به اسراییل نزدیک ترند، چرا که رابرت مالی با آنها مخالف است و دیدگاه های تندی در این رابطه دارد.
آنها می خواهند سیاست های احتمالی بایدن در مورد ایران را با همین اعتراضات در ابتدای کار خنثی کنند. ولی در نهایت فکر نمی کنم مخالفت ها در انتصاب او تاثیری داشته باشد. ولی ممکن است در یک بازه زمانی طولانی تر فشارها ،دولت بایدن را به سمت احتیاط بیشتر هدایت کند تا در سیاست خارجی آمریکا به مانع جدی برخورد نکند.
به نظر شما انتخاب رابرت مالی با دیدگاه های اشکاری که دارد را می توان به عنوان نشانه ای از میل ایالات متحده برای به دست اوردن توجه ایران دانست؟
من اینطور فکر نمی کنم که هدف بایدن این باشد. آنها یک سلسه نگاه هایی در رابطه با برجام دارند با این استدلال که برجام به منافع ملی امریکا و حتی اسراییل کمک می کند. آنها قصد ندارند که از این طریق به ایران پیامی بدهند بلکه پیام و ایده ای را دنبال می کنند که با این ایده و اعتقاد که برجام به نفع ایالات متحده و متحدانش تمام می شود، سازگار تر است. بنابراین آنها نیازی به این امر در شرایط فعلی نمی بینند. هر چند که یکی از پیامدهای جانبی این اقدامات می تواند این پیام هم باشد که افرادی که در تیم بایدن هستند دید جامع تر و بهتر و متعهدتر به دیپلماسی دارند.
این موضوع می تواند در نگاه ایران موثر باشد؟ در این چند روز واکنش های نسبتا مثبتی به این انتخاب دیده شده است.
بله تا اندازه بسیار محدودی می تواند برای ایران به معنای تغییری خوب اما ناکافی در رویکرد آمریکایی ها باشد. ولی در نهایت معیار سنجش و قضاوت ایران اقداماتی است که این افراد در اینده انجام خواهند داد.
منبع: خبرآنلاین