سجاد سیف- مدیرمسئول
به گزارش سایت خبری پرسون، مسئله عدالت آموزشی به عنوان یکی از محوریترین مسائل حال حاضر نظام آموزش و پرورش و یکی از شعارهای انقلاب اسلامی است. کنکور از ابتدا با هدف عدالت آموزشی شکل گرفت. حال سوال این است، آیا در حال حاضر کنکور سبب عدالت آموزشی شده است؟
با توجه به آن که مدرک گرایی در کشور ما اصلی مهم برای خانواده ها و سازمان ها می باشد دانش آموزان از مقاطع ابتدایی تا پیش دانشگاهی با سد کنکور کلنجار می روند.
برای قبولی در کنکور مهارت هایی چون تست زنی سریع، مدیریت زمان و علم کافی به منابع سوالی بسیار مهم است.صحیح که مهارت های لازم را دانش اموزان در مدرسه تعلیم می بینند اما در کنار آموزش های مدرسه آموزشگاه های کنکوری وجود دارد که مهارت های لازم برای کنکور را تقویت می کند و قابل ذکر است که در برخی مناطق محروم کشور دانش آموزان از همان تعالیم اولیه معلم های مدرسه خود هم بی بهره هستند و برای موفقیت در کنکور همه چیز به تلاش خود دانش آموز وابسته است.
زمانی که آموزشگاه های کنکور مهارت های تست زنی و مهارت های شخصی افراد را افزایش می دهند و روز امتحان را برای دانش آموزان بازسازی می کنند طبیعتا تقاضا برای حضور در آموزشگاه های کنکور افزایش پیدا می کند.
حال در این صورت افرادی وجود دارند که توانایی پرداخت هزینه های گزاف آموزشگاه های کنکور را ندارند و حق آنها ضایع می شود. 80 درصد از داوطلبان آزمون سراسری در مؤسسات آموزشی کنکور ثبتنام میکنند.
کنکور سراسری توانایی سنجش آموزشی دانش آموزان را ندارد و تنها چیزی را میسنجد که امکانات آن فقط در شهرهای بزرگ وجود دارد و البته پرداخت هزینههای گزاف آن هم از توان خانوادهای ثروتمند برمی آید.
این که عدالت آموزشی را در راستای کنکور بینیم و انتظار داشته باشیم که با تحقق عدالت آموزشی رتبههای برتر کنکور جز مدارس عمومی و دولتی باشند این یک انتظار بی جا است و قطعا یکی از دلایلی که دانش موزان ما در روستاها و یا نقاط دیگر کشور که به مدارس دولتی میروند و نمیتوانند در کنکور رتبههای برتر و خاص را کسب کنند ناشی از ضعف کنکور سراسری و مشکلات خاص آن در سنجش توان و مهارت دانش آموزان است.
در کنکور مطالب کتب درسی مورد آزمون قرار نمیگیرد؛ البته شاید بخشی از این مطالب باشد، اما بسیاری از مباحثی که مورد سنجش قرار میگیرند مربوط به خارج از کتب درسی هستند با این وجود یک فردی که میخواهد در کنکور شرکت کند تنها با خواندن کتب درسی نمیتواند موفق باشد و حتما باید از کلاسهای آموزشی و کتابهای غیردرسی استفاده کند و این مسئله یک دغدغه خیلی جدی است.
امسال در بین رشتههای ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی از میان ۳۰ رتبه برتر کنکور حتی یک نفر هم از مدارس دولتی عادی نداشتهایم و جمعیت ۷۰ درصد رتبههای برتر نیز از مدارس سمپاد، ۱۴ درصد از مدارس غیرانتفاعی و ۱۳ درصد از مدارس غیرانتفاعی هستند. این آمار نشان میدهد عدالت آموزشی جزو واژههای ویترینی است که مسئولان برای دل خوش کردن مردم آن را بیان میکنند. اکثر آموزشگاه های کنکور بدون مجوز هستند
برنامه ریزی و قبولی صددرصدی در رشته دلخواه، محورهای شعارهای اصلی آموزشگاه های کنکور است. در بازار آشفته آموزش کشور، فرصت طلبی برخی موسسات و آموزشگاه های علمی آزاد شدت بیشتری پیدا می کند. مشاوره تحصیلی، مهارت تست زنی، افزایش روحیه و غلبه بر اضطراب با حضور استاد مسلم روان شناسی دکتر...، صددرصد تضمینی، تمام شهریه کلاس ها پس از قبولی در کنکور دریافت می شود. ابتدا شعارهای تبلیغی موسسه دستمایه شوخی است، اما با وجود آگاهی از بزرگنمایی شعارهای موسسه، دو نفر از جمع پنج نفره برای تماس و ثبت نام در آن وسوسه می شوند.
با وجود تاکید بر هوشیاری در برابر سوءاستفاده برخی از موسسات کنکور هنوز پایگاه جامعی برای گردآوری اسامی همه موسسات علمی و مورد تایید کشور از سوی سازمان سنجش یا وزارت علوم طراحی نشده است. علت این امر را باید در نبود اطلاعات فراگیر، آمیختگی موسسات مجاز و غیرمجاز، ادعای برخی موسسات در اخذ مجوز از آموزش و پرورش و احتمال سوءاستفاده برخی موسسات به ظاهر مجاز از داوطلبان کنکور برای عقب نماندن از جریان جلب مشتری عنوان کرد.
حال اگر از ماجرا موسسات آموزشی کنکور و سودهای کلان آنها بگذریم به این حقیقت می رسیم که دانش آموزانی که به هر ضرب و زوری وارد دانشگاه شدند افرادی مدرک گرا هستند.
مدرکمحوری یا مدرکگرایی عبارت از بیتوجهی به افراد خلاق، نوآور و کارآفرین و توجه به مدرک و استخدام دولتی، که این روند در مقابل مهارت محوری و کارمحوری قرار میگیرد. مدرکگرایی یکی از ابعاد افزایش معضل بیکاری در کشور است. عبور از مدرکگرایی، نیازمند یک فرهنگ و بسترسازی بر اساس بهبود و تصحیح قوانین و مقررات است.
دلیل محبوب شدن مدرکگرایی در کشور چیست؟
بهعنوان یک اصل افزایش علم و سواد در تکتک افراد جامعه در ارتقاء و رشد فرهنگ جامعه تأثیر مستقیم دارد و به عبارت سادهتر یک جامعه باسواد و تحصیلکرده بافرهنگتر است. اما اگر نظام آموزش عالی یک کشور به سمتوسوی مدرکگرایی پیش رود، دلیل احتمالیاش آن است که نظام استخدامی کشور تقاضایش تا حد زیادی روشن است و اگر کسی وارد نظام دانشگاهی شود آیندهاش تا حدی روشن است و قوانین استخدامی کشور او را به رسمیت میشناسند درحالیکه نظام مهارت در آن کشورِ خاص اینچنین نیست. این باعث میشود جریان اجتماعی آن جامعه به سمت تحصیلات دانشجویی برود و بعد با معضلاتی مانند مدرکگرایی و تحصیل در رشتههایی که بازار کار ندارند روبرو شود.
نوعی رابطه متقابل میان مدرک از یکسو و از سوی دیگر منزلت و پرستیژ اجتماعی، حقوق اقتصادی و اجتماعی و وضعیت و شغل و… موجب میشود که مدرک، عاملی مهم و حیاتی در زندگی اجتماعی چنین جامعهای باشد، در نتیجه جامعه درشدت بخشیدن به این گرایش نقش مؤثری ایفا میکند زیرا با دیدی اشتباه در جامعه ناخودآگاه صرف داشتن مدرک نماد موفقیت، توانایی و فرهنگ فرد محسوب میشود.
در چنین جامعهای نگاه مدرکگرایی دانشگاهی و رزومه گرایی در دستگاههای دولتی برای شناسایی، حمایت و مدیریت کارآفرینان آن کشور استفاده میشود، در نتیجه در آن کشور پروسه صحیح شناسایی و حمایت واقعی از کارآفرینان بهدرستی محقق نخواهد شد. ادامه این روند سبب میشود تا دانشجویان از ذهنیتی خلاق و هوشمند و پرسشگر برخوردار نشوند.