به گزارش پرسون؛ شام غریبان، در ادبیات و مرثیههای پارسیزبان به غروب آفتاب روز عاشورا و سوگواری این شب گفته میشود. نوحههای این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین(ع) و اسیران و کودکان بازمانده از واقعه کربلا است که در غروب عاشورا، بیپناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر میبردند. بعضی رسوم خاص، مانند روشنکردن شمع یا نشستن در تاریکی، باعث تفاوت عزاداری این شب با دیگر شبهای محرم میشود.
شام غریبان در لغت و اصطلاح
یکی از معانی واژه غریب، دور افتاده از وطن است و گاهی برای کسی که بی یار و یاور مانده است نیز از واژه غریب استفاده میشود. شام غریبان نیز به معنای شب ِ مردم غریب و دورافتاده از یار و دیار آمده است. در اصطلاح و در مرثیههای پارسی زبان، به غروب آفتاب روز عاشورا و سوگواریِ شبانه این شب گفته میشود
اتفاقات شام عاشورا
سپاه دشمن غروب عاشورا زنان را از خیمهها بیرون کردند و خیمهها را آتشزدند. در این هنگام زنان فریاد میزدند و چون چشمشان به کشتگان خود افتاد لطمه به صورت زدند. عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین(ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان او را که هفتاد و دو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزرة بن قیس نزد ابن زیاد فرستاد. عمر سعد خود با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین(ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.نقل کردهاند که در شب یازدهم محرم که شام غریبان بود، حضرت زینب(س) نماز شبش را ترک نکرد؛ اما به سبب ضعفی که او را فرا گرفته بود، نماز را نشسته خواند.
تاریخچه سوگواری شام غریبان
این عزاداری، تا قبل از مظفرالدین شاه، در تهران معمول نبود و چون نوحه دستهگردانی شام غریبان به زبان ترکی است، میتوان حدس زد که این عزاداری همراه ترکها با مظفرالدین شاه، به تهران آمده باشد؛ چنانکه بزرگترین شام غریبان را هم در مسجد شیخ عبدالحسین، تکیه ترکها میگرفتند. در کتابهای زیارات، برای عصر روز عاشورا، زیارتی وارد شده که به منزله عرض تسلیت به پیغمبر(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع)، یعنی صاحبان عزا است. شاید مراسم شام غریبان نیز از این زیارت ناشی شده باشد.
آداب و رسوم/ روشن کردن شمع در شام غریبان، کربلا
شام غریبان کم و بیش مانند یک مجلس روضه است، با این تفاوت که در این جلسه، چراغ روشن نمیکنند و با افروختن چند شمع، روشنی کمی به مجلس میدهند. دستههای عزادار، عَلَم و کتل برنمیدارند و زنجیر و سینه نمیزنند، بلکه با صفوفی نسبتاً منظّم به مجلس میآیند، با گریبانهای باز و با سکوت و متانت، مهموم و مغموم حرکت میکنند یا مینشینند. سرانجام روضهای خوانده میشود که بیشتر به وقایع شب یازدهم محرم سال ۶۱ق و سرنوشت اعضای خاندان امام حسین(ع) مربوط میشود.
در این سوگواری از کودکان و نونهالان برای تمثیل واقعه عاشورا استفاده میشود. این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین(ع) و اسیران و کودکان بازمانده از کربلا است که در غروب عاشورا، بیپناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر میبردند.
در شام غریبان نوحه خود را آرام و بیسروصدا میخوانند. گاهی همه مینشینند و یک بند اشعار خود را نشسته میخوانند و بعد برای خواندن بند دوم بلند میشوند و در حال راهرفتن مصرع دوم را تمام میکنند و با این کیفیت افتان و خیزان وارد مجلس شده و خارج میشوند.
شام غریبان ترسیم آن لحظاتى هست که شمع وجود سید الشهدا در راه هدایت خلق آب گشته بود و جسمش عریان روى خاک کربلا. و یا نگاه به شمع شام غریبان تجسم این بیت هست که:
زینب اى شمع تمام افروخته/ یادگار خیمه هاى سوخته
و یا یادآور آن لحظاتى هست که زینب عقیلهى بنى هاشم، دختر مولا امیرالمؤمنین به راه افتاد تا در تاریکى شب گلهاى حرم پیامبر و کودکان حسین را پیدا کند، نور شمع ها نشانهى ابراز اراده و همدردى با زینب هست، دختر على! میخواهى با شمعهایمان پیش پایت را روشن کنیم تا شاید آسانتر در کنار خارهاى مغیلان طفلان حسین را که از شدت خوف و گرسنگى بیهوش گشته اند بیابى؟
شام غریبان و نماز شب حضرت زینب ( س):
شب به نیمه رسیده است و زینب( س) در حال خواندن نماز شب هست مانند هرشب ولی این دفعه بی حسین( ع) ؛ کودکان آرام خوابیده اند دختر کوچک یکی از شهدا بهانه می گرفت که وی را نیز در بستر نیم سوخته خواباند. گویی این نماز رنگ و بویی دیگر دارد. لشکریان عمر بن سعد در نزدیکی حرم قدم می زدند. هنوز صدای امام شهیدان( ع) در موقع خداحافظی در گوش زینب( س) هست که می گفت:« خواهرم مرا در نماز شبت دعا کن».
آری این اولین نماز شب بی حسین( ع) هست و زینب( س) دیگر برادر را در کنار خویش ندارد و وی باید بماند پایدار به استواری جبل النور تا پیامرسان باشد برای تاریخ و آنرا زنده نگه دارد، او باید پایدار باشد که درصورتی که در کوفه بدست کودکان گرسنه خاندان رسول خدا( ص) نان دادند، نان را از دستشان بگیرد و بگوید صدقه بر خاندان پیامبر( ص) حرام هست.
امشب وی نشسته نماز شب میخواند تا فردا در کاخ عبیدالله صدا به حقیقت بلند کند و خطبه های علی( ع) را در شهر افسون شدگان زنده کند.
آری او امشب از ناراحتی های دشت کربلا نشسته نماز می خواند تا فردا که یزید چوب بر دندان حسین( ع) میزند چون شیر بغّرد و صدای کینه توزی خدا باشد که در گوش زمان باقی بماند.
وی امشب نشسته نماز می خواند تا فردا که زنجیر به دستانش زدند و بر شتران بی محمل سوارش کردند و وی سالار قافله ی آزادگان دشت کربلا گردید بایستد به بلندای نیزه ای که سر خورشید را بر خویش جای داده هست...
آری وی باید بایستد تا تاریخ بداند که فرزندان علی( ع) بر حق بودند و این پیغام را باید رسول کربلا به گوش تاریخ برساند. وی باید بایستد...
شام غریبان در دیگر کشورها
در کربلا این شب را «لیلة الوحشة» (شب وحشت) نیز مینامند. در این شب با ذکر مصائب کودکان و اسراء، برای نشاندادن اندوه شمع روشن میکنند. در پاکستان نیز در این شب، عزاداری را بعد از غروب آفتاب انجام میدهند و در این مجلس سوگواری، از روشنایی و فرش استفادہ نمیکنند.
شام غریبان در اشعار
نوحهها و مرثیههای فراوانی در این شب، سروده شده است که مضمون آنها بیان رها شدن جنازههای شهدای کربلا و بییار و یاور شدن اسراء و زنان و کودکان است. از جمله معروفترین این اشعار که به صورت دودَمه در هیئات مذهبی خوانده میشود شعر خائف لاهیجی است
شعر خائف درباره شام غریبان
امشب به صحرا بیکفن جسم شهیدان است شام غریبان است
امشب نوای بیکسان بر بام کیوان است شام غریبان است
امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند تا صبح گریانند
امشب به روی کشتهها در ناله مرغانند چون نی در افغانند
بر خاک بیغسل و کفن رعنا جوانانند خوابیده عریانند
بر غربت اجسادشان عالم پریشان است شام غریبان است
امشب به بالین حسین زینب عزادار است در غم گرفتار است
امشب سکینه بر سر نعش پدر زار است تا صبح بیدار است
امشب فلک حیران ز حال عترت زار است از دیده خونبار است
زهرا به دور کشتهها با خیل حوران است شام غریبان است
امشب سلیمان زمان در گوشه هامون غلطیده اندر خون
اندر هوای خاتم او بجدل ملعون دیوانه و مجنون
سازد جدا انگشت شه آن بیحیای دون ای چرخ شو وارون
کی خاتم محبوب حق در شأن دیوان است شام غریبان است
امشب تن چاک حسین در نینوا بیسر در بحر خون اندر
خوابیده بیغسل و کفن با اکبر و اصغر با یاوران یک سر
اما ز ظلم خولی مردود سگ کمتر در کنج خاکستر
در کوفه رأسش در تنور گرم مهمان است شام غریبان است
امشب جناب فاطمه تا صبح در زاری اشک غمش جاری
«کامی» بحال دختران اندر پرستاری اشک غمش جاری
«کامی» کند در مطبخ خولی عزاداری اشک غمش جاری
از نالههای زار او «خائف» نواخوان است شام غریبان است
اصلاح عربانی، کتاب گیلان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۱۴