به گزارش سایت خبری پُرسون، منشور حقوق بشر کوروش یکی از مهمترین اسناد تاریخ بشری است که به اصول انسانی و حقوق فردی احترام میگذارد. این منشور، که به زبان خط میخی بر روی یک استوانه سنگی نوشته شده، در سال ۵۳۹ پیش از میلاد توسط کوروش صادر شد. این متن به حقوق مردم در قلمرو هخامنشی اشاره دارد و اولین سند تاریخ بشر به شمار میرود.
متن این منشور به شرح ذیل است:
منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان هستی.
پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه انشان، نوه کوروش، شاه بزرگ، …، شاه بزرگ، شاهانشان…ازدودمانی که همیشه شاه بوده اندو فراماروائی اش را «ِبل» و «نبو» گرامی میدارند و [از طیب خاطر، و]با دل خوش پادشاهی او را خواهانند.
آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم مقدم مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک خدای بزرگ دلهای مردم بابل را به سوی من گردانید، …، زیرامن اورا ارجمندوگرامی داشتم. اوبرمن، کوروش که ستایشگراوهستم وبرکمبوجیه پسرم، وهمچنین برکَسوکار [و، ایلوتبار]، وهمه سپاهیان من، برکت ومهربانی ارزانی داشت. ماهمگی شادمانه ودرصلح وآشتی مقام بلندش را ستودیم. به فرمان «مردوک»، همه شاهان بر اورنگ پادشاهی نشستهاند. همه پادشاهان از دریای بالا تا دریای پائین [مدیترانه تا خلیج فارس؟]، همه مردم سرزمینهای دوردست، از چهارگوشه جهان، همه پادشاهان «آموری» و همه چادرنشینان مرا خراج گذاردند و در بابل روی پاهایم افتادند [ پا هایم را بوسیدند]. از…، تاآشوروشوشمن شهرهای «آگاده»، اشنونا، زمبان، متورنو، دیر، سرزمین گوتیان وهمچنین شهرهای آنسوی دجله که ویران شده بود ازنوساختم. فرمان داد م تمام نیایشگاههایی راکه بسته شده بود، بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم. همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند، به جایگاههای خود برگرداندم و خانههای ویران آنان را آباد کردم. همچنین پیکره خدایان سومر و اکد را که «نبونید»، بدون هراس از خدای بزرگ، به بابل آورده بود، به خشنودی مردوک «خدای بزرگ» و به شادی و خرمی به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم. باشد که دلها شاد گردد …
بشود که خدایانی که آنان را به جایگاههای نخستین شان بازگرداندم، … [ قبلاز «بل» و «نبو»]هرروزدرپیشگاه خدای بزرگ برایم خواستار زندگی بلندباشند، چه بسا سخنان پُربرکت و نیکخواهانه برایم بیابند، و به خدای من «مردوک» بگویند: کوروش شاه، پادشاهی است که تو را گرامی میدارد و پسرش کمبوجیه [نیز]…
اینک که به یاری «مزدا» تاج سلطنت ایران و بابل و کشورهای چهارگوشه جهان را به سرگذاشتهام اعلام میکنم که تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من میدهد دین و آئین و رسوم ملت هائی را که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من دین و آئین و رسوم ملت هائی که من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند. من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهادهام تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من میدهد هرگز سلطنت خود را بر هیچ ملتی تحمیل نخواهم کرد و هر ملتی آزاد است که مرا به سلطنت خود قبول کند یا نکند و هرگاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد. من تا روزی که پادشاه ایران هستم نخواهم گذاشت کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد من حق وی را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد. من تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به طریق دیگر بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال، تصرف نماید و من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت که شخصی دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت مزد وی را به کار وا دارد.
من امروز اعلام میکنم که هر کسی آزاد است که هر دینی را که میل دارد بپرستد و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غصب ننماید و هر شغلی را که میل دارد پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است به مصرف برساند مشروط بر اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند. هیچ کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده مجازات کرد. من برده داری را برانداختم. به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم.
من تا روزی که به یاری مزدا زنده هستم و سلطنت میکنم نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به عنوان غلام و کنیز بفروشند و حکام و زیر دستان من مکلف هستند که در حوزه حکومت و ماموریت خود مانع از فروش و خرید مردان و زنان بعنوان غلام و کنیز بشوند و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد.
از مزدا خواهانم که مرا در راه اجرای تعهّداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملل چهار جانب جهان بر عهده گرفتهام موفق گرداند.
منبع: دانشجو