سید محی الدین حسینی ارسنجانی فعال فرهنگ و رسانه نوشت:

آموزش فرهنگ تعطیل! چرا؟

وضعیت آموزش‌های فرهنگی در ایران نشان می‌دهد که بی‌توجهی نهادهای دولتی و غیردولتی به آموزش تخصصی فرهنگ و شهروندی، خلأی جدی ایجاد کرده و می‌تواند در بلندمدت هویت ملی، تاب‌آوری اجتماعی و استمرار تمدن ایرانی را تهدید کند.
تصویر آموزش فرهنگ تعطیل! چرا؟

به گزارش سایت خبری پُرسون، سید محی‌الدین حسینی ارسنجانی فعال فرهگ و رسانه در یادداشتی به غفلت از آموزش‌های فراگیر فرهنگی در ایران پرداخته و تأکید کرده است که فقدان آموزش تخصصی فرهنگ در دستگاه‌های دولتی و غیردولتی، تهدیدی برای هویت ملی و تاب‌آوری اجتماعی است و بر لزوم تدوین و اجرای برنامه‌های آموزش فرهنگی ساختاری و مستمر تأکید کرده است.

سید محی‌الدین حسینی ارسنجانی نوشت:

در حالی که آموزش‌های علمی نیمه‌کاره در کشور تاکنون به اهداف مورد انتظار نرسیده‌اند، متأسفانه از آموزش‌های فراگیر فرهنگی نیز غفلت شده است. در ایران، دانشگاه‌ها، مدارس و مراکز علمی تنها مسئول آموزش علم در سطوح مختلف هستند و اساساً توجهی به آموزش فرهنگ وجود ندارد.

هیچ وزارتخانه یا نهاد دولتی تاکنون به‌طور رسمی اعلام نکرده که آموزش‌های تخصصی فرهنگی را دنبال می‌کند. حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی امور فرهنگی است، در زمینه به‌روزرسانی دانش و مهارت فعالان فرهنگی و دانش‌افزایی در حوزه فرهنگ، اقدام مستمر و مؤثری انجام نمی‌دهد. همچنین شهرداری‌های کلان‌شهرها با وجود بودجه‌های میلیاردی در حوزه فرهنگ، در آموزش‌های شهروندی که بخشی از وظایف آنهاست، عملکرد قابل توجهی ندارند.

ضروری است که آموزش‌های فرهنگ عمومی، به‌صورت مصوبه‌ای در کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب شده و از سوی دولت به تمامی دستگاه‌های کشور ابلاغ شود. غفلت از این موضوع، نه تنها برای فعالان حوزه فرهنگ و جامعه فرهنگی مایه تأسف است، بلکه می‌تواند به کاهش کارآمدی اجتماعی و فرهنگی جامعه منجر شود. شورای فرهنگ عمومی کشور نیز، به‌رغم برخی مصوبات، در حوزه آموزش‌های فرهنگی و شهروندی موفقیت عملی قابل توجهی نداشته است.

تمامی ادارات و مؤسسات دولتی و غیردولتی باید بخشی از اعتبارات خود را صرف آموزش فرهنگی کارکنان و شهروندان کنند؛ کسانی که در آینده این آموزش‌ها را به نسل‌های بعدی منتقل خواهند کرد. اگر قرار است به فرهنگ، تمدن ملی و هویت ایرانی بها داده شود، باید به آموزش همزمان علم، فرهنگ و تاریخ توجه شود. ارزش‌گذاری به فعالان حوزه فرهنگ، در واقع احترام به مهم‌ترین مولفه وجودی یک ملت با تمدن چند هزار ساله است.

بی‌توجهی به فرهنگ و آموزش آن، در درازمدت تهدیدی برای هویت ملی و تاب‌آوری اجتماعی خواهد بود. آموزش و پرورش، به‌عنوان ضعیف‌ترین نهاد در توسعه فرهنگی، باید بازنگری جدی در روش‌های آموزشی خود داشته باشد. فرهنگی که در جان و دل مردم ریشه نداشته باشد، نمی‌تواند در فعالیت‌های روزمره و جامعه نمود پیدا کند. برگزاری صرف نشست‌های ادبی و هنری، تنها ظاهر فعالیت فرهنگی است و نمی‌تواند جایگزین آموزش‌های تخصصی و ساختاری باشد.

اقدام فرهنگی واقعی، ترکیبی از آموزش تخصصی، پژوهش و تخصیص بودجه هدفمند است. به عنوان نمونه، اگر شورای فرهنگ عمومی مصوب کند در مناسبت‌های فرهنگی کارهای هنری و ادبی برگزار شود، این تنها ظاهر کار است. اما اگر بودجه‌ای پژوهشی برای بررسی ضعف‌های فرهنگی اختصاص یابد و یافته‌های آن به نتایج عملیاتی و قابل اجرا تبدیل شود، می‌توان گفت اقدام مؤثر فرهنگی صورت گرفته است.

غفلت از آموزش‌های فرهنگی به نفع جامعه ایرانی نیست و می‌تواند در بلندمدت آثار منفی فراوانی داشته باشد. تقویت آموزش‌های فرهنگی، به ویژه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موجب افزایش تاب‌آوری و صبوری مردم در زندگی روزمره، فعالیت‌های جمعی و رسانه‌ها خواهد شد و ذهن جامعه را نسبت به مسائل خرد و کلان روشن‌تر می‌کند.

در پایان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی اصلی فرهنگ کشور باید در تدوین سازوکارهای آموزش فرهنگی ورود جدی کند و اقدامات لازم را برای توسعه آموزش‌های تخصصی فرهنگی به اجرا درآورد. تنها با چنین رویکردی می‌توان امیدوار بود که فرهنگ ایرانیان در جان و دل جامعه نفوذ کرده و پایدار بماند.

منبع: پُرسون

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

1092369

سازمان آگهی های پُرسون